دستور آغازِ منع سواری و زنار بستن
(زنار در واژه به چم و مانک کمربند است. این کمربند از پارچه ای با طول زیاد و عرض کم بافته میشد تا بتوان آن را چند بار دور کمر پیچید و سپس گره داد. نمونه ی زنار های قدیمی را امروزه میتوان در لباس های محلی مردان کُرد یا بر ستره های مردان لر دید. افزون بر این برای بازشناختن هر یک از اقلیت های دینی رنگ زنار آنها متفاوت بود/ادمین تاریخ زرتشتی(.
نخستین سندی که در آن اشاره شده است که اهل ذمه باید لباس های خاصی را بپوشند قوانین عمر می باشد، که به نام «شروط العمریه» معروف است. در صدر اسلام، در زمان عمرالخطاب خلیفه دوم (637 تا 644 میلادی / 15 تا23 قمری) هنگامی که سپاهیان عرب شام (سوریه فعلی) را تسخیر کردند، مسیحیان منطقه را مجبور کردند که قوانین ویژه ای را اجرا و از شرایط خاصی برای زندگی پیروی کنند. یکی از شرایطی که در این قوانین وجود داشت این بود که لباس، کلاه، عمامه و کفش مسیحیان باید با مسلمانان متفاوت باشد و آن ها نباید از نوع فرم موی سر و باز کردن فرق سر از مسلمانان تقلید کنند.
موکل خلیفه عباسی(سال 235 قمری / 849 میلادی) ، مردی بدسرشت بود، زندگی خود را با لودگان و دلقکان و متملقان و شرابخواران و کنیزکان زیبارو به سر میبرد. از سوی دیگر مرد بس بیمناک و شقی و بیرحمی بود. مردم قلمرو او زیر بار سنگین ظلم و شقاوت این خلیفه ی جبار و عمال نابکار میلرزیدند.
این خلیفه دستور داد (مردانِ) اقلیت های مذهبی زنار ببندند و زنانشان روپوش مخصوص داشته باشند.
و بر در خانه های خود نقش شیطان بکشند.آنها را از سوار شدن بر اسب و شتر منع کرد و اجازه داد فقط بر الاغ سوار شوند.آنهم خارج از شهر بغداد. نوشتار پیش رو از «آیینه ی حقیقت گرفته شده است.