مختصری درباره اندرزهای پهلوی

دیباچه

انبوه اندرزنامه­ها در ایران جای این نقد را در میان منتقدان باز گذاشته است که وجود این اندرزها دلیلی بر نبودن اخلاقیات و بودن گناه، خلاف و… در میان ایرانیان بوده است. گرچه این میتواند دلیل لازم باشد ولی دلیل کافی نیست چه اندرزها تنها شامل و مربوطِ به گناه ناکردن و فلان کار را ناکردن نیست بلکه بسیاری موارد دیگر را نیز شامل میگردد و دایره شمول آن ازین نیز فراتر میرود. و این تنها در فرهنگ ما دیده نشده بلکه در فرهنگ­های دیگر نیز اندرز و نصیحت وجود دارد. این نوشته مقاله نیست بلکه گردآوری سخن دیگران درباره اندرزهای پهلوی است.

 

 

اندرزنامه­ها :

اندرزنامه­های پهلوی از نظر حجم یکسان نیستند اما بیشتر آنها از چند صفحه تجاوز نمیکنند. مفصل­ترین مجموعه اندرزها درکتاب ششم دینکرد گرد آمده که مشتمل بر بیش از صد صفحه چاپی است. اندرزهای پهلوی یا از نوع نصایح دینی است یا از نوع حکم عملی و تجربی. بیشتر اندرزهای پهلوی علی الاطلاق به بزرگان نسبت داده شده است مانند اندرز دانایان به مزدیسنان و اکثر اندرزهای مذکور در کتاب ششم دینکرد که به پوریوت­کیشان منسوب است. غالب مجموعه اندرزها عنوانی ندارند و عنوان کنونی را کاتبان و نسخه برداران یا مصححان این متون به آنها  داده­اند و برای بعضی نیز عنوانی در نظر گرفته نشده است. با این همه بعضی اندرزهای منقول در متون پهلوی منسوب به شاهان یا بزرگان یا روحانیان است. مثلاً در کتاب ششم دینکرد نصایحی به جمشید پادشاه اساطیری نسبت داده شده است و درکتاب ششم دینکرد اندرزهایی به آذر نرسه آذر مهر بهداد آذر اورمزد آذر بوزید و اورمزد سگزی و غیره که احتمالاً همه از روحانیان زمان ساسانی بوده­اند نسبت داده شده است.( تاریخ ادبیات پیش ازاسلام/ احمد تضلی )

 

 

اندرزهای ایرانی درکتابهای دوران اسلامی :

بسیاری از اندرزها کلمات قصار و لطیفه ها و قصه های اخلاقی که جنبه حکمت علمی و تجربی داشته­اند پس از اسلام مورد توجه دانشمندان ایرانی مسلمان قرار گرفته و در کتابهای ادب و اخلاق و تاریخ به عربی ترجمه شده و بعضی از آنها به فارسی نیز راه یافته­اند. کمترکتاب عربی تالیف شده در سده­های نخستین دوران اسلامی را می­یابیم که در آن از این گونه مطالب نقل نشده باشد. ترجمه اندرزهای بزرگمهر عینا درکتاب جاویدان خرد ابن مسکویه آمده و تقریبا جمله به جمله قابل تطبیق با متن اصلی است. همین سخنان را فردوسی نیز به نظم کشیده است. اصل پهلوی بعضی از سخنان آذرباد مهراسپندان نیز که درکتاب ابن مسکویه نقل شده قابل شناخت است. همچنین اصل پهلوی بعضی از اندرزهای پهلوی نقل شده در این کتاب ابن مسکویه و در منابع دیگر عربی و فارسی مشخص شده است گر چه در انتساب این سخنان به بزرگمهر یا آذرباد و دیگران درین منابع اختلاف نظر دیده میشود. ابن­ندیم در فصلی با عنوان اسامی کتابهای تالیف شده در مواعظ و آداب و حکم ایرانیان و رومیان و هندیان و تازیان تعدادی از کتابهای اخلاقی و تعلیمی پهلوی را که به عربی ترجمه شده بود نام میبرد :

1.کتاب زادان فرخ در تادیب پسرش

2.کتاب مهرآذرگشنسب فرمدار به بزرگمهر بختگان

3.کتاب موبدان موبد در بر دارنده اندرزها و کلمات قصار

4.کتابی مشتمل بر مطالبی در کشورداری

5.کتابی به نام سیره نامه ازحکیمی به نام خدابودپسر فرخزاد

بعضی ازکتابهای مذکور در این فهرست نیز احتمالا  از زمره کتابهای اخلاقی ایرانی است.

از دیگر شاهان ساسانی مانند بهرام گور قباد هرمز خسروپرویز و یزگرد نیز  سخنان حکمت آمیز نقل شده است. علاوه بر این از شاهان افسانه­ای مانند فریدون بهمن و دارا نیز نقل قول شده است. ثعالبی فصل چهارم یکی از کتابهای خود را به کلمات قصار شاهانی که بر ایران فرمانروایی داشته اند اختصاص داده و در آن اندرزهایی از فریدون تا یزگرد سوم آخرین شاه ساسانی نقل کرده است.

در این فهرست کلمات قصاری از پشنگ افراسیاب و اسکندر و  نیز از رستم پکور شاه اشکانی آمده است. همچنین به سخنان حکیمانی مانند مهبود مه آذر آذرگشسپ برزمهر وه شاپور و دیگران بر مزدک نامه قائل شده اند. از میان آثاری که ابن مقفع از پهلوی به نثر عربی ترجمه کرده و ابان لاحقی به شعر عربی در آورده بود کتاب مزدک بود. مسلما این کتاب ارتباطی با مزدک نداشته است زیرا هیچیک از نویسندگان دوران اسلامی که به شرح عقاید مزدک پرداخته­اند از این کتاب یاد نکرده­اند. حمزه اصفهانی کتاب مزدک را در کنار کتابهایی مانند سندباد و شماس و غیره از زمره کتابهای دوران اشکانی یاد کرده است و البته حمزه به خوبی میدانست که مزدک در زمان قباد ساسانی ظهورکرده بود و نه در زمان اشکانیان. این شواهد نشان میدهد که کتاب مزدک همچون کلیله و دمنه و گفته­های بزرگمهر از زمره کتابهای ادب و اخلاق بوده که از پهلوی یه عربی ترجمه شده و نزد ادبا از محبوبیت برخوردار بوده است. طبری آورده است که از زمره کتابهایی که از خانه افشین مصادره کردند یکی  هم کتابی از مجوس بود به نام زواره  که ممکن است این نیز از جمله کتابهای اخلاقی بشمار آید. در خردنامه با عنوان گفتار اندر نکته­هایی که اندر گنج شاپور یافتند اندرزنامه ای در 19 بند آمده و گفته شده که این اندرزنامه راکه برلوحی زرین نوشته شده و درمیان گنجهای شاپور در دژی در استخرفارس یافته­اند و دانایان پارس آنرا ترجمه کرده­اند. همچنین در ترجمه تفسیر طبری دو اندرزی که گفته شده بر روی پرده سرخ و سبز انوشیروان یکی به خط سبز و دیگری به خط سرخ نوشته بود نقل گردیده است. ابن قتیبه نیز ترجمه عربی اندرزی را آورده است که به قول وی برکمربند بزرگمهر نوشته شده بود. در کتابهای عربی و فارسی به نوشته­های حکمت آمیزی که گفته شده بر روی تاج بعضی شاهان مکتوب بوده اشاره شده است اما تا کنون  جز روی مهرهای ساسانی کتیبه ای که متضمن سخنان حکمت آمیز باشد بر سنگ یا فلز و غیره به دست نیامده است. احتمالا بسیاری از آنچه در این کتابهای دوران اسلامی آمده منقول از کتابهای پهلوی یا اقوال شفاهی ایرانیان بوده است. (همان احمد تفضلی  )

 

مهمترین اندرزنامه های پهلوی  :

کتاب ششم دین کردکه مفصل­ترین اندرزنامه پهلوی است 

اندرزهای آذرباد مهرسپندان

یادگار بزرگمهر

اندرز اوشنردانا

اندرز دانایان به مزدیسنان

اندرز خسروقبادان

اندرز دستوران به بهدینان

اندرز بهزاد فرخ پیروز

خیم و خرد فرخ مرد

پنج خیم روحانیان

داروی خرسندی

خویشکاری ریدگان

رساله روزها

اندرز خوبی کنم به شما کودکان

اندرزنامه های کوچک

آراء دین  به مزدیسنان

دادستان مینوی خرد ( تاریخ ادبیات پیش از اسلام احمد تفضلی )

 

دیگر سخنان : بعضی را عقیده بر آن است که این کلمات قصار و در واقع اندرزهای امامان شیعه از جمله نهج­البلاغه دقیقاً برگرفته از نسک­های پهلوی میباشد. در این میان روزبه پارسی (سلمان فارسی ) در انتقال دانش ایرانی نقش تعیین کننده­ای داشته است. ( دست  نوشته­های علامه بهمن آبادی نقل از سایت گوگل)

اینک نمونه را ترجمه بعضی اندرزها آورده میشود :

بی ارزش است آنکه خواسته ندارد.

سست است آنکه کسی ندارد.

از آتورپات مانسپندان :

فرزندم کرفه اندیش باش نه گناه اندیش چه چیز مینویی شایسته تر است.

همیشه و در هر زمان امید به یزدان داشته باش .

با مرد پست هم سگالش مباش.

مطیع باش تا مورد اعتماد باشی.

از بزرگمهر بختگان :

از میان مردم که فرختر؟

آنکه بی گناه تر.

چه کس بی گناهتر؟

آنکه قوانین یزدان را پاک اجرا کند و از کارهای دیوان بپرهیزد.

 

چ فتی وئنل ث لاجئات ی ئفقثفقثا

چیتک  هندرز   ی    پوریوتکیشان

این اندرزنامه با ذکر اصول عقایدی  که بر هر فرد زرتشتی  15 ساله دانستن آنها و اعتقاد به آنها واجب و لازم است مانند ثنویت و این که اصل همه خوبی ها اورمزد و اصل همه بدیها اهریمن است آغاز میگردد.

این عقاید بنابر گفته پوریوت کیشان و بر اساس آنچه در دین بیان گردیده نخست به صورت پرسش مطرح شده است ( : هرکس باید بداند که : کیستم؟ )  و سپس به آنها پاسخ داده شده است ( : آفریده هستم ). پس از آن عقاید دیگر مانند اعتقاد به حساب پس از مرک گذشتن از پل چینوت آمدن سوشیانس موعود زرتشتیان و رستاخیز ذکر میگردد. علاوه بر اصول اعتقادی به وظایف عملی مانند : هر روز 3 بار به آتشکده رفتن (بند 45) نیز اشاره شده است. گر چه این اندرزنامه از نوع اندرزنامه های دینی است در آن اندرز های عمومی نیز دیده میشود مانند : کوشا بودن در کسب فرهنگ (بندهای 41و42) پذهیز از استهزا (بند43 ) ونیازردن پدرو مادر  و سالار(بند46) ( : تاریخ ادبیات پیش از اسلام/ احمد تفضلی/ ص189 )

 

 

 

 

 

 

وئنل ث فقثاغیوا و شغگئضقاوا

هندرزی داناکان اُ  مزدیسنان

درنسخه های خطی چنین عنوانی ندارد ودرآغاز عبارت اندرز اورمزد و امهرسپندان آمده است  ولی تهذیب گر کتاب از روی بند 17 این عنوان رابدان داده است .

موضوع اصلی این اندرزنامه مرگ و ناپایداری جهان است. متن اندرز (بند2) با توصیه درباره تطهیر در بامداد وپوشیدن جامه پاک و بستن کستی  آغاز میگردد و سپس مطلبی دربیثباتی جهان مادی و ثروت آن می آید و به دنبال آن بر وفاداری به عهد و پیمان و پرداختن به اندیشه نیک و گفتار نیک و کردار نیک و پرهیز از اندیشه بد و گفتاربد و کردار بد تأکید شده است. بندهای 13 تا 16 نیز درباره بیثباتی جسم وگله از بازماندگانی است که پس از مرگ برای مرده خیرات نمیکنند.

بند 17 تا 20 قطعه شعری است مقفا که آن نیز در ناپایداری امور گیتی است. این اندرزنامه از نوع اندرزنامه های دینی است .

 

 

 

وئنل ث وضجاا ث یاختوا

هندرز ی  هوسرو ی  کواتان

اندرزنامه ای کوتاه از خسرو انوشیروان پسرقباد است که در بر دارنده سخنانی است که وی به روایت این متن هنگام مرگ برای مردم جهان بیان داشته است . آغاز متن درباره بی ارزشی جهان مادی است(بند1) سپس اندرزنامه ای خطاب به جمع ( به صیغه دوم شخص جمع فعل امر) می آید. ازبند 8تا 10 اندرزها خطاب به فرد(صیغه دوم شخص مفرد فعل امر) است . درپایان اندرز دیگری (بند 11و12) خطاب به عموم مردم است. این اندرزنامه نیز اساساً از نوع اندرزنامه های دینی است .

 

 

 

فقثجای ث وافقائفقث

داروکی  خورسندیه

 

متن بسیار کوتاهی که استاد تفضلی در زمره اندرزنامه های پهلوی  آورده است که در آن فهرستی از صفات نیک همچون تهیه معجونی بنا بر نسخه پزشک شرح شده  و اصطلاحاتی مانند درم سنگ و دانگ (مقیاسهای وزن ) آمیختن و بیختن ( اصطلاحات دارو شناسی) به کار گرفته شده است . متن زبان تمثیلی دارد مانند : هاون شکیبایی و کمچه توکل به خدا .

یافعی در روضه الریاحین ص 42 حدیثی از امام علی (ع) آورده که  شباهتی با داروی خرسندی دارد که در این جا  برای مقایسه آورده میشود :

ازاین جا برخیز و به بوستان ایمان برو. چون وارد شدی مقداری ازریشه درخت نیت و دانه های پشیمانی و قدری از برگ تدبر و تخم ورع و میوه فهم و اندازه ای از شاخه های یقین و مغزاخلاص و پوست اجتهاد و مقداری هم از ساقه های انابه و زهر برگردن تواضع گرفته همه را با حواس جمع با دلی متوجه وفهمی سرشار با انگشتان تصدیق و کف توفیق میان تشت تحقیق میریزی و با آب چشمهایت شستشو میدهی و آنگاه تمام اینها را میان دیگ امید ریخته به آتش اشتیاق میجوشانی آن قدر تا مواد زائد و رسوبش جدا شود و عصاره و خامه حکمت به دست بیاید سپس آن را گرفته در بشقاب رضا و تسلیم ریخته باد نفح و نسیم استغفار برآن میدمی تا پیشتر از آن که فاسد شود خنک گردد و این شربت گوارایی میشود نفس را در جایی که آدمی نباشد و جز خدا ترا نبیند مینوشی. این است دارویی که درد گناهان را ساکن  و جراحت های معصیت را التیام میبخشد.

 

در پایان  سخنانی درباره اندرزها و نمونه ای چند از اندرزهای کتاب ششم دینکرد  به همراه توضیحات استاد بهرام فروشی آورده میشود :

این اندرز درباره آتورپات زرتشتان است که دیوی را که موجب تاخیر درکارها میشود  و فریفتار و مخرب است با انجام دادن هر کار در وقت خود نابود میکند.

ایرانیان قدیم بر آن بودند که هر عمل یا اندیشه  خوب  یا بد دارای مثالی است در عالم بالا برای آنان هر معنی مجردی که مبین حالت یا فعلی خوش یا ناخوش بود رفته رفته شخصیت یافته به صورت موجودی واقعی از دسته دیوان یا ایزدان در می آمد ودر مینوگان یا عالم مینوی جای میگرفت و مسبب اعمال و افکار خوب یا بد میگشت مثلا  hism(خشم) را برمی انگیخت دیوvaran (ورن ) موجب امیال ناستوده و حسد میگردید.

دنیای مادی در فلسفه  ایران قدیم عرصه جنگ و کشمکش این موجودات وعوامل آنها است. ایزدان و دیوان پیوسته سعی میکنند تا باوسایل خود بر مردمان پیره شوند. انسانی که مرتکب عمل بد میشود دیوی را در خانه تن خود مهمان میکند بعکس کسی که کارنیک وکرفه انجام میدهد دیوی را از تن بیرون کرده ایزدی را مهمان خوی خویش میسازد. “دیو چو بیرون رود فرشته درآید” اعمال خوب وبد سپاهیان ایزدان و دیوانند هرکس به قدر اعمال خود ازاین دو سپاه درتن خویش میپذیرد اگرخوب باشد ایزدان بر وی چیره میشوند و اگر بدی کند دیوان دراو گرد می آیند واورا از آن خویش میسازند  پیروزی هرمزد بر اهریمن وقتی میسرخواهد شد که مردمان آن چنان خوب باشند که عوامل اهریمنی نتوانند بر آنان پیروز گردند.

بنابر اخلاف دینی ایران قدیم هرکس به خودی خود خوب است زیرا انسان آفریده اوهرمزد است و اوهرمزد جز خوب چیزی نمی آفریند اگرکسی بد و خبیث است از این رو است که دیوی در تن او جای گرفته است و باید کوشید تا این دیو از تن او بیرون شود.

ایرانیان قدیم معتقد بودنمد که با نکردن کار بد از گنج اهریمن  یا از افزار اهریمن کاسته میشود زیرابدی وسیله کار اهریمن است واگر انسان بدی نکند توانایی اهریمن کاسته میشود .(بند 8 اندرزنامه)

بند 9 : گفته میشود : هرکس باید بداند از کجا آمده برای چه دراین جهان است وباز کجا خواهد رفت .

بند10:  آتورفرنبغ آتور بوژیت  و وهودات که سه تن از بزرگان دین زرتشتی بشمار میروند با یکدیگر سخن میگویند.

بند11: داستان مردی که به کوهی می آید ومردی را میبیند که نام مستعار “رنج سپوز” دارد ودرکوه زندگی میکند خوراکش میوه درختان است وکار اواین است که گناه نکند.

بند12 داستان مردی بزرگوار است  که به شاگردان خود اندرز میدهد: زندگی را خوار شمارند! گناه نکنند زن وفرزند را به گرسنگی عادت دهند… چنین به نظر میرسد  این دوبند از کتب مانوی  یا عیسوی برداشته شده باشد.

 

منابع گردآوری شده :

تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام/ احمد تفضلی

متون پهلوی/ سعید عریان

فرهنگ اوستا/ احسان بهرامی فریدون جنیدی

دست نوشته­های علامه بهمن آبادی

(  نشریه انجمن فرهنگ ایران باستان/ دوره اول/ شماره دوم/ آذرماه 1342/ استادبهرام فروشی  )/ رضا آقازاده


با سپاس از کدبان رضا آقازاده برای ارسال این نوشتار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *