در دین مزدیسنی معجزه و امدادهای غیبی وجود ندارد

آیین زرتشت

دیدگاه و نوشته های جهانگیر موبد گشتاسب اشیدری

  

بخش 3 – در دین مزدیسنی معجزه و امدادهای غیبی وجود ندارد

 

آموزش های «گاتاها» ی اشوزرتشت سراسر درس اندیشه و فلسفه و دستور زندگی کارساز آدمیان است و با آنچه در بخش های نو میخوانیم تفاوت کلی و بنیادی دارند. به همین جهت است که در «گاتاها»ی زرتشت سخنی از کرامات و معجزه و امدادهای غیبی و خرافات و موهومات و تخیلات و قربانی های خونین و نذر و نیاز و پرستش ایزدان به میان نیامده و هر چه هست، رهنمون آدمی بر اندیشیدن و خردورزی و گزینش ازادانه راه (اشا) برای پیشرفت و آبادانی جهان است.

اشوزرتشت در آموزشهای دادگستر خویش در «گاتاها» همه آیینها و نهادها و افسانه ها و استوره های کهن آریایی را نادیده میگیرد و به همه آنها مُهر باطل می زند و پیروان آنان را دیویسنا مینامد، په باور زرتشت او امر الزامی (امر و نهی) که مردم تعبدی و با جېر و زور چیزی را بپذیرند، هیچگاه تازه کردن جهان را موجب نمی شود بلکه به انجماد نیروی فکری و نارسایی گفتار و کردار میانجامد.

او آدمیان را فراخواند تا به ندایی وجدان، و خرد پاسخ دهند و مهر بورزند و نفرت و دشمنی را از میان بردارند. او باور داشت که آزادی گزینش موهبت «اهورایی» است و مردمان از راه اندیشه درست و پیروی از «اشا» می توانند در تازه کردن جهان سهیم شوند.

دیدگاه زرتشت بر این است که این مردمان هستند که باید اراده داشته باشند تا بهشت را در همین جهان بپا کنند. با این انگیزه، او ژرفترین بنیادهای اخلاقی را بیان داشت. آماج و هدف او بر این است که آدمیان، این جهان هستی را هر چه بیشتر و بهتر به سوی پیشرفت و آبادانی و تازه تر شدن ببرند و با این یادآوری پیگیر، به آدمیان ندا میدهد که نومیدی زائیده اندیشه بدی است و این اصل جهان ببینی و دکترین او بود که هر بار در هنگام فراخوانی پیروانش انها را با شادزیستن و خوشبختی ؛ دوری از دروغ و کارهای ناروا و ناپسند اندرز میداد تا به سوی آزادگی و خردمندی پیش بروند.

اشوزرتشت هرگز معجزه گر نبود، عصای موسی هم نداشت و مانند عیسی مرده های را زنده نکرد و مانند دیگری شق القمر هم ننمود ولی وجودش سراپا یک معجزه بود چه که در چهل سده پیش، او با آموزش ها و رهنمودهای معجزه گونه اش راه سرودن (گاتاها) جهانیان را راهنما و راهگشا در نیک اندیشی، نیک گفتاری و نیک کرداری گشت و انسانها را با هنجار هستی و پیمودن راه (اشا) و راه در جهان یکی است و آن هم راستی است، آشنا ساخت تا این که بتوانند با خرد و اندیشه نیک خود بال و پر بگشایند و جهان را سرشار از خوبی ها و نیکیها، مانند بهشت برین سازند.

فرهنگ زرتشتی فرهنگ این جهانیست و به آسایش و خوشی مردم در این جهان ارج می گذارد. بر بنیاد چنین فرهنگی، مردم در این جهان باید با کار و کوشش و منش نیک و کردار درست از داده های «اهورایی» بهره گیرند و در آسایش باشند و با خوشبختی زیست کنند.

زرتشت، آن تکدانه پیام آور راستی، بسان شهابی در دل سیاهی ها تابیدن گرفت و برای نخستین بار پیام یکتاپرستی را به جهانیان شناساند. از آن هنگام تا زمانی که در جهان زیست، به گونه توان فرسا و مداوم در گسترش دین خویش کوشید و با سرودن سرودهای الهامی «گاتاها» آن را بسان مشعلی جاویدان و همیشه فروزان فرا راه پویندگان و شیفتگان و رهروان راه راستی، راهی که انسانها را به رسایی و کمال می رساند، قرار داد.

زرتشت میگوید آن کس که گفتار مرا تباه میسازد و نگاهی ویرانگر بر جانداران در چراگاه دارد، و آن کسی که روستا را ویران میکند و بر داوری ناسزا می گوید، و آن کس که زندگی را در تجاوز و افرایش قدرت جستجو می کند، و آن کسی که قدرت را میخواهد تا با آن توانگری را از راه نامشروع بیندوزد تا زور بگوید، اینان همه ویران کنندگان جهالند. اینان هم روح خود را در هم میشکنند و هم دنیا را تباه میسازند. تنها کوران و کرانند که برای قدرت همدست می شوند. آنان می خواهند جهان انسانها را در هم شکنند.

این احساس پاک «اهورایی» و ضرورتهای وجود اوست که اشوزرتشت را در پایه نخست پیام آوران جهان بزرگ و زنده دیگر دینهای نبوتی پیامبرانه قرار میدهد. این پروردگار یکتا و داناست که برای تحقق بزرگی و شایستگی ممکن با کمال مطلوب به انسان آزادی گزینش بخشیده است. انسان به گونه یک موجود آزاد، کاملا مسئول انتخاب خود است. بدین جهت آدمیان دریافته اند که می توان با بهره وری از اندیشه های آن تکدانه اندیشمند جهان انسانی، به درمان نابسامانی و ناهنجاری های بزرگ جهان بپردازند. بنابراین بایسته است که همیشه به یاد خود بسپارید چون «اهورامزدا» شما را آفریده و به شما جان بخشیده ؛ انرژی خود را در شما دمیده است، از این روی شما دوست داشتنی هستید و کوچک دانستن و ناچیز شمردن خود، اهانتی به پروردگار است.

پس شایسته است این ساخته «سپند» و کامل را همیشه پاک و ناب نگهدارید. چون عشق، سپندی و مقدسی که «اهورامزدا» در نهاد شما نهاده، شما را به جنبش و پویش در آورده و به شما انرژی زندگی بخشیده است هیچ چیز نمی تواند از ارزش شما در نزد پروردگار بکاهد. هیچ چیز نمیتواند دادگری و مهرورزی «اهورامزدا» را به شما کم کند. ما انسان ها با دارا بودن این ذات پاک می توانیم به پروردگار ایمان داشته باشیم که اگر ایمان داشته باشیم، چون اهورامزدا ما را از بهترین ها به وجود آورده، آنچه موجب زبونی و ناتوانی می شود همانا آلودگیها و پلیدی های آنگره منینیو میباشد که با دوری جستن از آنها برای همیشه نیرومندی و توانمندی خود را به دست خواهیم آورد.

زمانی به آفریدگار بی همتا ایمان پیدا خواهیم کرد که پدیده های پلید و شوم، مانند. دروغ، خشم، کینه، حسد، انتقامجویی، دشمنی، رشک، تهمت زدن و فریب و مانند آنها را که شیوه های بد فرجامی است از خود دور نماییم که این پدیده ها هرگز در جوهر و خمیره انسانها وجود نداشته است بلکه به وجود اورنده آنها خود ما هستیم و نه چیز دیگری.

بشود که روزی اندیشه های پربار اشوزرتشت، آن تکدانه بزرگمرد تاریخ جهان از زیر بار کژ اندیشی و خشک اندیشی بیرون آید و در پرتو راستی، همگان با این اندیشه ها به سجایای انسانی خود پی ببرند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *