پیام زرتشت
از جهانگیر اشیدری
خوانندگان گرامی ، آموزگار بر جسته و بیهمتای امروز فرزانه ای است که پس از نزدیکبه چهل سده دوباره زنده شده و اکنون بار دیگر مردم راستی خواه و خردورز ،خواستار شنیدن پیام او هستند . پیامش بسیار ساده ، دوست داشتنی و دلنشیناست . اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک . آیا تا کنون کسی توانسته است بهاین سادگی و رسائی و زیبایی تمام خواسته های انسانها را به یکباره و یکجابیان کند؟ بیجهت نیست که انسان اندیشمند امروز سخت شیفته او شده و هر چهزمان میگزرد و دانش پیشرفت میکند چهره تابناک او بیشتر و بیشتر درخشانمیشود . گویی از پس ابرهای تیره ی نادانی و ستیز خورشید آگاهی و آشتی سر برمیاورد و جهان را نور و گرمی میبخشد . او کیست که پس از سالهای دور هنوززنده مانده است ، هنوز انسانها را به راه راست فرا میخواند ؟ چگونه است کههنوز فروهر پاک و تابناکش بر اندیشه و وجدان بیداران روشنائی افکنده و راهرا می نمایاند و آنان را به پیش می برد ؟ شاید تاریخ از هیچکس به اندازه یاو به نیکی یاد نکرده است به راستی چرا او ستاره زرین و گوهر درخشان تاریخایران (اشوزرتشت) است . نخستین پیام آور یکتاشناسی ، راستی و آزادی . امروزنباید پرسید زرتشت که بود بلکه باید پرسش کرد که زرتشت که هست ؟ گاتهای اوراه دراز تاریخ را پیموده و اکنون پیش روی ماست تمام و کامل. و این خود ازشگفتیهاست . نیایش به گاتهای پاک و رفتار به آنچه که خواست اوست . بارهادر هنگامه ها ایران و ایرانی را نجات بخشیده . زرتشت هر چه آن را لازمه یکزندگی انسانی مینوی و اهورائی است ، در گاتها آورده و به پیشرفت پیشکشنموده تا او بتواند جایگاه راستین خود را پیدا کند تا رستگار و همازورشود. اشوزرتشت در سه هزار و هفت سد و اندی پیش زاده شد از پدر و مادری آریائی . به هنگام زادن خندید . او در کودکی و نوجوانی پرسشگر و خواهان دانستن بود . مبارزه ای سرسخت با خرافات و خدایان دورغین را آغاز نمود و تا پایان هیچزمانی از آن غافل نشد به راستی تا پای جان ایستادگی کرد از دانشمندان وستاره شناسان زمان خود بود پزشکی را به خوبی میدانست و از همه مهمتر باپیام اندیشه برانگیزش در اندیشه و دل دانایان و خردمندان جای گرفته بود . میخواست مردم خوب زندگی کنند ، میخواست زندگی مردم را تازه کند از تاریکیزندگی مردمان در دوران خود می خروشید . در سی سالگی بیاری اندیشه نیکپیامهای برگزیده شده و سخن های الهامی اهورائی خویش را آشکار ساخت . برایمردم پیامی نو داشت پیامی که که تا آن زمان کسی نگفته و نشنیده بوداشوزرتشت گفت خدا یکی است او را (اهورامزدا) به معنی هستی بخش و و ابر دانانامید . انسان در گزینش راه آزاد است باید بیاری خرد خود تا زمان واپسینفرا نرسیده راه راست را برگزیند وگر نه به دروغ می گرود و در بدترین جایگاهجای خواهد گرفت چون راه در جهان یکی است و آنهم راستی است . او گفت کار ،نیرومندی و توانمندی ببار میاورد ، کشاورزی از شایسته ترین کارهاست هر کهگندم می کارد بزر راستی می افشاند کاهلی و سستی و گدائی ناپسند است . خوشبختی و خرسندی از آن کسی است که خواهان خوشبختی دیگران باشد . اونوگراست آرزو دارد انسانهای هر زمان در پی نو کردن خود، زندگی خود و دیگرانباشند . دروغ، ناپاکی، پیمان شکنی ، کشتار و جنگ و همه کارهای زشت وناپسند را نکوهیده است . مبارزه با بدی و ناراستی از آموزشهای اوست انگیزهوجودی انسان را برابر با مبارزه با بدی میداند. نوید پیروزی نیکی و امید بهشکست بدی نیروی پیش برنده زندگی است . اشو زرتشت از مزدا می پرسد: ای مزداکی راستی و پاکی و پارسائی و کشوری پر از کشتزارهای گسترده همراه باخانمان خوب و آباد پدیدار خواهد شد ؟ و در پی سدها سال به راستی که اینپرسش و آرزو از بنیادترین خواسته های آدمیان بوده و اگر سر آن را درروزگاران دنبال کنیم تاریخ نشان میدهد هر گاه گرایش به راستی و داد ودادگری افزون شده سختی ها و مرارتها و بدبختیها و نابه سامانیها کاهش یافتهو هر گاه انسانها به دروغ و کژ راهه رویها و بیدادگریها روی آورده اندنابودی خود را بدست خود فراهم آورده اند . جهان امروز درگیر بسیاریناهنجاریهاست اگر بهمین راه انسان زندگی را ادامه دهد پیش بینی ها نشان ازنابودی بشریت در آینده ای نزدیک دارد . پرسش دوستداران انسانها و جاودانگیزندگی روی زمین این است که چه باید کرد؟ آدمی که در پی بهتر زندگی کردن استبراستی چه راهی او را به خواسته هایش میرساند ؟ به نظر میرسد که تنها راهآموختن و آموزش دادن راه راستی راه دانش برتر جهانی است . راهی که بهپیروزی نیکی می انجامد و سرانجام خوشی را در بر خواهد داشت