گاتها و تنها گاتها

 

به نام اهورا مزدا
جهانگیر موبدگشتاسب اشیدری

 گاتها و تنها گاتها

خوانندگانگرامی آنچه در گاتها بیان شده ، گفته زرتشت بر پایه خرد و بینش و نبوغذاتی اش که اهورامزدا به او ارزانی داشته و به او الهام شده می باشد . اونه مانند موسی عصائی را داشت و نه مانند عیسی مرده ای را زنده میکرد و نهمانند محمد شمس القمر نمود و نه معجزه میکرد و نه فرشته و ملائکه ای میانجیاو و اهورا مزدا بود . آزادی گزینش و فرگشت و رسائی و پیشرفت، نخستینبنیاد آموزشی در گاتها ست که آموزش زرتشت راهنما و راهگشا و وجدان و خرد وآگاهی در آن بنیان این گزینش است و با استواری بر انجام آن پا فشاری شدهاست.

انسانآزاد و آگاه ناگزیر به پزیرش آئینی که با خرد همسازی نبوده ندارد تا هرانسانی راه خویش را خود با آگاهی بیابد و برگزیند. غیر از این کوردینی و پیورزی ببار می آورد که انگیزه پس ماندگی و ایستائی و جلوگیری از پیشرفت وخردمندی گشته و افزون بر آنها مایه بسیاری برخوردها و جنگها و کشتارها وداوریهای زیان بخش میگردد که آموزشهای زرتشت و فرهنگ اشائی و وهومنی یکسرهاز آن به دور است .

شوربختانهدر اوستا و دنباله های آن که پس از یورش تازیان با شتاب آراسته شدند و رنگآئین های اهریمنی گرفتند از زبان ( مزدای) ساختگی و ایزدان دستیار اوگفتارها و دستورهائی آفریده شد که پس از آن در بین زرتشتیان نمایان گردیدبویژه در بین پارسیان هند فرمانهای آنها پزیرفته شدند .
اینگمراهی کم و بیش در بین موبدان آگاه به آموزشهای زرتشت تا چندی پیش بهنجاربود . از این روی من از آغاز و زمانیکه اینگونه لغزشهائی را که دربرداشتهای پژوهشگران دریافتم این پیشنهاد بنیادین را یادآوری نمودم که ( گاتها) و تنها ( گاتها) از آن ما زرتشتیان است ولاغیر . که در پندارهاینادرست برخی از نویسندگان و گویندگان که ازآئین راستین زرتشت آگاهی درستی نداشتند به یاوه گوئیو کژاندیشی پرداختند فراوان بودند.

منکه در سالهای اخیر که با گاتها سرگرم بوده ام مرا پا برجا ساخته است کهاین لغزشها از برداشتهای نادرستی است که از دین اوستائی و دنباله فراوان آنچون اردی ویرافنامه ، دینکرد، بندهش و غیره . بسیاری دستورهای کلیسائی ومسجدی و گرایشهائی که در تاریخهای نویسندگان دوران آلامی آمده اند .

باوربه دین داشتن ایمان داشتن است که نیرومند ترین پیوندی است که انسانها رابه هم نزدیک میکند و این دین است که انسانها را در درازای هزاره ها گردهمآورده است . چه در خوشیها چه در فراوانی ها و چه در کمبودها . تنها چیزی کهبرای پیروی از یک دین بایسته است باور داشتن به دستورهای بنیادین آن کیشمیباشد . بگزارید در اینجا دستورهائی که دین مزدیسنا را از دیگر دین ها جدامیکند گل چین کنیم . روشنگریهای اهورامزدا از راه اشو زرتشت رخنه هایزیادی در دین های دیگر داشته است . شماری از پایه های آنرا میتوان در دینهای هندوها، بودائیها و دین های ابراهیمی و سامی یافت. دگرگونیهائی هم بادیگر دین ها داریم . مانند اشا، راستی ، رسائی، آزادی گزینش و درستی ، هیچهمانندی با دین های ابراهیمی و دستورهای ( بکن و مکن) آن ندارد و دستورهائینیست که باید بی چون و چرا آنها را انجام داد . چون دین شریعتی نیست . امااین آزادی گزینش است که نشانه فروغمندترین گواه تکدانه بودن دین مزدیسناستکه هیچکدام از دینها اینهمه روشنگری و ارزش را به انسان نمیدهد. تنها دینمزدیسناست که آن پاسخوری شایان را بر دوش انسان میگزارد . دوباره به اندرزاشو زرتشت گوش فرا دهید که میگوید بمن گوش کنید ای شمائی که از دور و نزدیکآمده اید همانگونه که به شما میگویم آموزشهای مرا بسنجید و با ریزبینی واندیشه بازرسی کنید تا هرگز آموزگار دروغین جهان هستی را نتواند ویران کند