آرامـش و نيـايـش

آرامـش و نيـايـش

آرامش چيست ؟

مي گوييم كه هماهنگي با سرشت و قانون و هنجار هستي و یا به گفته دیگر پیداکردن اندازه در خود، تنها راه رسيدن به آرامش فكري و رواني است. اكنون كمي به واگشايي آن مي پردازيم. مي دانيم كه هماهنگي با سرشت بدين چم نيست كه انسان مانند گياهان باشد، تنها براي خود در گوشه اي رشد نموده و سرانجام پژمرده شود؛ يا مانند جانوران تنها از روي غريزه به دنبال خورد و خواب و فرزندزايي باشد؛ بلكه انسان موجودي است همبودگاهی كه آرامش او، هم وابسته به آرامش فردي است و هم آرامش همبودگاه، و اين دو نيز با يكديگر در پيوندند.

با آگاهي و درك درستي كه از دين بهي در مورد آفرينش بر پايه ي درستي و اشايي مي يابيم (كه دانش نيز تا به امروز بر درستي آن گواه است) در مي يابيم كه همه چيز در اين هستی كه ما مي شناسيم در يك هماهنگي و اندازه با يكديگر و قانونمندي كل به پيش مي روند، يعني هر پديده ي تازه اي نيز كه زاده مي شود تنها هنگامي به بودن و رشد خود ادامه مي دهد كه با ديگر نمودهاي هستي هماهنگ گردد.

انسان نيز از اين دايره ي قانون مندي بيرون نيست. از سويي او تنها هستی یافته ای است (تا مرز آگاهي هاي ما) كه بر پایه ی داشتن نيروي انديشه و اختيار، مي تواند با گزينش نادرست خود به راهي وارونِ اين هماهنگي كشيده شده و در نتيجه هم آرامش خود و هم ديگران را به هم بريزد. بنابراين تنها راه درست، نخست دريافت و درك اين قانونمندي و سپس كردار بر اساس آن است.

مقوله ي آرامش را مي توان در دو بخش بررسي كرد:

1- آرامش فردی        2- آرامش گروهی

آرامش فردی 

دانستيم كه پيش درآمد آرامش و هنجار (سپنتا آرميتي)، رسيدن به خشتراست كه آن چيرگي بر خود و هواي نفس است.

تنها راه رسيدن به سرچشمه ي دانش و راستی و فهم درست از زندگاني رسيدن به آرامشي است كه در سايه ي آن راهِ رسيدن به نور و روشنايي هموار شده و مي توان به سرمنزل مقصود رسيد. اين همان راهي بود كه خودِ اشو زرتشت، به عنوان نخستين انسان شناخته شده در تاريخ رفت و به روشنايي رسيد و مزداي او همين سرچشمه ي نور و دانش و راستی بود. آن خداوندي كه هم آنقدر بزرگ است كه در انديشه نمي گنجد و هم آنقدر دست يافتني كه مي توان بدان رسيد. اما چگونه ؟

در درازاي تاريخ انساني، انديشه ها و انديشمندان بي شماري با همين هدف و همين آرمان راه هاي گوناگوني را آزمايش و به پيروان خود سفارش نموده اند. بر اساس تمامي اين فلسفه ها و همچنين روانشناسي نوين مهمترين وسيله ي انسان، داشتن تمركز انديشه و آگاهي و بودنی راستین در تمامي زندگي است.

با پندار و گمان حقيقتي به دست نمي آيد بلکه با تمركز و دیدن (نه تنها نگاه کردن!) و البته با آزمون و فراگیری است كه آهسته آهسته مي توان به شناخت رسيد و از جمله با كاركرد اندامها و ابزار سهشی بدن خود آشنا شد. با مبارزه با سرچشمه هاي بروز و نمود سهش های ويرانگر مي توان از بروز آنها جلوگيري نموده و به جايي رسيد كه بر آنها چيره شد. يكي از بنیادین ترين ابزارهاي دستيابي به تمركز فكري، تمرين بينش دروني يا “مديتيشن“ meditation مي باشد.

نيايش ها نيز ابزار ديگري براي تمركز آگاهانه و دست يافتن به آرامش هستند. البته نيايش ها داراي ويژگي هاي ديگري نيز هستند كه در بخش خود به آنها مي پردازيم.[i]

آرامش آنجاست كه از سهش های تند و ويرانگر و میوه ی آنها، همانا خشم، دروغ، ترس، كينه، دشمني، بيداد و … خبري نباشد. آنجاست كه انسان از “خود” گذشته و تنها مهر مي شود و مهرباني؛ مهري بدون چشمداشت؛ مهري اشويي به تمامي آفرينش. آنجاست كه انسان مي تواند نمونه ي بارز و كامل پيام آسماني “ اَشم وُهو وَهيشتم استي، اوشتا استي، اوشتا اَهمايي هيُت اَشايي وَهيشتايي اَشم” بشود. بله، آنجاست كه خشنودي، رضايت و “اوشتا” ushtâ به دست مي آيد.

 

آرامش گروهی 

مي دانيم كه انسان گروهی می زید و آرامش او وابسته به آرامش گروهی دارد كه در آن به سر مي برد. آرامش همگاني زماني به دست مي آيد كه انسان هاي بهدين به آرامش فردي دست يافته باشند و سپس بر پایه ی آگاهي از قوانين زندگي و با برخورد آگاهانه و منطقي با پديده هاي همبودگاهی و به كمك دانش، به همراهي ديگر بهدينان سيستم پيشبرنده ي همبودگاه ي خود را برگزيده و انسان هاي اشايي و شايسته را براي پيشبرد آن به كار بگمارند. “وُهو خشَترَ وَئيريو” به همين سيستم گفته مي شود.

يكي از ابزارهاي كارآ براي به وجود آوردن و نگاهداري آرامش در اجتماع و ايجادِ احساس يگانگي و هم پيوند بودن انسانها با يكديگر، وجود مراسم و آیینهای خوب و مفيد و يگانگي دهنده و شادي آفرين و همچنين نيايش هاي گروهي است.



[i] نگارنده دفتری دیگر دارد با نام “نیایش های شایسته” که میتوانید به آن بنگرید

 

نوشتارهایی از موبد کامران جمشیدی

برگرفته از نوشتار های موبد کامران جمشیدی

http://mobedjamshidi.com