آفرینش در گاتاها

آفرینش در گاتاها :


«اوست نخستین اندیشه گری که با نور خود افلاک را درخشان ساخت و با نیروی خرد خویش قانون راستی را بیافرید تا نیک اندیشان را یار و پشتیبان باشد. ای خداوند جان و خرد و ای کسیکه همیشه در همه حال یکسانی، با روح پاکت، فروغ ایمان را در دل ما بیافروز.» یسنای 31 بند 7

«ای خداوند جان و خرد ، هنگامیکه در اندیشه خود تو را سرآغاز و سرانجام هستی شناختم، آنگاه با دیده دل دریافتم که تویی سرچشمه منش پاک، که توئی آفریننده راستی و داور دادگری که کردار مردمان جهان را داوری می کنی. » یسنای 31 بند 8


در زبان همگانی هر تولید و اختراعی، آفرینش است. در عرف، ساختن بمب هیدروژنی ویران کننده، و پدیدآوردن نیروگاه اتمی سازنده انرژی شودمند به شکل الکتریسیته، هر دو خلاقیت و نوآوری است. در عرف مادی سازندگی یا ویرانگری ملاک حلاقیت نیست. ولی در دین زرتشتی تنها سازندگی، آفرینش است.

در ادیان ابراهیمی خداوند جهان را از هیچ آفریده است. در تورات آمده است که (سفر پیدایش 3:1) «خدا گفت روشن شود و روشنایی شد.» خدا گفا زمین نباتات برویانند، علفی که تخم بیاورد و درخت میوه ای که موافق جنس خود میوه آورد که تخمش در آن باشد بر روی زمین، و چنین شد (سفر پیدایش 11:1) خدا گفت زمین جانوران را موافق اجناس آنها بیرون آورد، بهایم و حشرات و حیوانات زمین به اجناس آن ها چنین شد ( سفر پیدایش 24:1) .

در قرآن آمده است که: خدا آسمن و زمین را برای غرض محقق و حکمتی بزرگ آفرید (سوره نحل آیه 3) خدا انسان را از آب نطفه بیافرید ( سوره نحل آیه 4) و چهارپایانی را برای انتفاع شما نوع بشر خلقت کرد ( سوره نحل آیه 5) و اسب و شتر و حمار را برای سواری و تحمل، و مسخر شما گردانید و چیز دیگری هم که شما هنوز نمی دانید برای شما خواهد آفرید (سوره نحل آیه 8). از نطر ادیان سامی خداوند جهان را در شش روز آفرید و روز هفتم به استراحت پرداخت !!!!!!!!!!!!!!!!!!!! در ضمن خداوند بدی و خوبی را باهم خلق کرد….


در جهان بینی زرتشتی، خلقت از هیچ مردود است. همچنین خداوند تنها خوبی را آفریده است (بدی تنها نبود خوبی است مثل نگاتیو، بدی واقعیت دارد اما هستی ندارد). چون خلقت همیشه با خدا و در خدا بوده است. مدت معینی برای خلقت ذکر نشده است، و خداوند هم که بی کران و کامل است، نیازی به استراحت ندارد. اصولا مفاهیم کار و استراحت ناظر به جهان محدود و آدمیان غیر کامل است. در حقیقت چون ما آدمیان سه بعدی می بینیم و سه بعدی فکر می کنیم دوست داریم همه چیز را در همین قالب تعریف کنیم که بعضا باعث ایجاد شبه و توهم از حقیقت می شود. اهورامزدا را نمی توان با عینک خداشناسی سامی بررسی کرد. نویسنده کتاب شکند گمانیک ویچار یا گزارش گمان شکن (ترجمه شده توسط زنده یاد صادق هدایت) با اشاره به نظریه ابراهیمی خلقت می پرسد: اگر خداوند تنها با اراده و یک فرمان، زمین و و آسمان و جهان را از هیچ خلق کرد، درنگ شش روزه او برای چه بود؟ اگر خورشید را در روز چهارم (چهارشنبه آفرید) حساب سه شبانه روز قبل از آن چگونه صورت گرفت؟ خلقت در شش روز و استراحت یک روزه را در خورد خداوند بی کران نمی توان دانست. همچنین اگر پیش از آفرینش زمین بی شکل و تهی و تاریک بود، پس باید بی کران بوده باشد ، خب پس خارج از زمین چه بوده است؟ اگر زمین محدود بود می بایست شکل داشته باشد و اگر شکل داشت محدود نبود و پس بنابراین از هیچ نمی توانسته به وجود آید. در این کتاب همچنین به خلقت آدم و حوا اشار شده و زیر سوال رفته است: اگر خداوند می دانسته که آدم و حوا از دستور او سرپیچی می کنند چرا آنان را آفرید ؟ اگر می دانست آنها چنین رفتاری می کنند ، با اسن وجود آنان را آفرید پس خشم کردن و تنبیه ایشان با عدل الهی موافقت ندارد؛ چنین داستانی با خرد و عدل الهی موافقت ندارد.

«اوست نخستین اندیشه گری که با نور خود افلاک را درخشان ساخت و با نیروی خرد خویش قانون راستی را بیافرید تا نیک اندیشان را یار و پشتیبان باشد. ای خداوند جان و خرد و ای کسیکه همیشه در همه حال یکسانی، با روح پاکت، فروغ ایمان را در دل ما بیافروز.» یسنای 31 بند 7


«ای خداوند جان و خرد ، هنگامیکه در اندیشه خود تو را سرآغاز و سرانجام هستی شناختم، آنگاه با دیده دل دریافتم که تویی سرچشمه منش پاک، که توئی آفریننده راستی و داور دادگری که کردار مردمان جهان را داوری می کنی. » یسنای 31 بند 8

آفرینش در سنت زرتشتی، دهشمندی و سازندگی اهورامزدا است و از این رو شاید «نشات» یا به عبارتی «مشتق شدن و تکامل یافتن از یک سرچشمه» به آن نزدیک تر باشد تا خلقت. که این حالت اخیر کاملا با اصل یگانگی وحدت وجود مطابقت دارد. خلقت از نظر جهان بینی زرتشتی را می توان به تکامل تشبیه کرد که از یک سرچشمه این همه موجودات مختلف با شکل و رنگ به ظاهر متفاوت به وجود آمده اند. البته این نشات در کنترل قانون ازلی اشا است و بر خلاف تصور ماتریالیست ها هیچ چیز آنطور که ما فکر می کنیم تصادفی نیست بگذریم؛ واژه هایی که آفرینندگی اهورامزدا را در گات ها نشان می دهند داتار به چم دهنده (یسنای 44 بندهای 3 و 5 و 7 )، تشا به چم شکل دهنده و سازنده است (یسنای 28 بند 2) . اهورامزدا از هستی خود جهان و آفریدگان را ساخت. آفرینش همشه با اهورامزدا و در اهورامزدا بوده است. آفرینش در نظر جهان بینی زرتشتی یا آفرینش سامی و تورات و انجیل و قرآن تفاوت دارد:


1- کهن بودن آفرینش نخستین تفاوت دین زرتشتی با دین های ابراهیمی است.
2- اهورامزدا آفریننده بدی و ابلیس و شیطان و از این قسم نیست، اهورامزدا تنها آفریننده خوبی است ، اهورامزدا سراسر نیکی است و سپنتامینو تجلی همه این خوبی در این جهان، از این رو اهورامزدا خشم نمی کند و انتقام نمی گیرد و ویران نمی کند و عقوبت نمی کند . اهورامزدا آن چنان شکوه و والایی دارد که این گونه بازتاب ها در آستانش راه ندارد. در دین زرتشتی ، خشم و ویرانگری و خون ریزی و تعصب از آن کارهایی است که بر خلاف اشا بوده و انگره مینو می باشد.


3- اهورامزدا سر آفرینش است ، آفرینش وابسته به اهورامزدا است ولی مزدا به آفرینش نیازی ندارد. اهورامزدا گوهر کمال و رسایی است.


در حقیقت در دین زرتشتی هیچ گاه مطرح نمی شود که چرا خداوند جهانیان را خلق کرد ، جهان پرتویی از وجود او است اصلا از او جدا نیست که بتوان گفت چرا خلق شده، اینطور تصورات از آنجا یرچشمه می گیرد که خداوند موجودی عظیم و ترسناک در آسمان هفتم است و این دنیا مکانی پست است که خداوند انسان را به آنجا تبعید کرده تا با نذرو عجز و لابه دوباره به خداوند نزدیک شود که ریشه در بت پرستی و همچنین جهان بینی ارسطویی دارد.

در این حالت در این چنین جهانی انسان به عنوان همکار اهورامزدا باید بر طبق اشا در پیشرفت آفرینش بکوشد، بر خلاف توهمات مکاتب سامی که دنیا را خوار شمرده و پل گذر می شمرند که نباید به آن دل بست «ببینید اما بگذرید» که این گونه سخن ها و آموزش ها جز ویرانی و کاهلی و تنبلی و افزایش آز و چشم داشت به زحمت مردم نتیجه ای نخواهد داد. همکار بودن انسان و تلاش و سعی برای پیشرفت زندگانی بر طبق اشا تضمین کننده خرسندی خود انسان است. خداوند از خلقت آرمانی ندارد چون خلقت جزئی از او است اما با توجه به آزادی که در آفرینش نهاده شده انسان آرمان دارد که این آرمان در آموزش های گات ها آمده است:


«پروردگارا! بشود مانند کسانی که جهان را به سوی تکامل و آبادانی پیش می برند از بندگان وفادار تو باشیم. ای خداوند جان و خرد و ای هستی بخش بزرگ! بشود در پرتو راستی و پاکی از یاری تو برخوردار گردیم تا زمانی که ما دستخوش بدگمانی و دودلی هستیم اندیشه و قلب ما یکپارچه به تو توجه پیدا کند. » یسنای 31 بند 9


دانشمند بزرگ استیون هاوکینگ گفته است: بر اساس نظریه کوانتومی گرانش فضا و زمان فاقد کرانه است و بنابراین نیازیبه مشخص نمودن مرزی برای گیتی نیست، در این حالت نیازی به بیگ بنگ نخواهد بود (بدین چم که جهان یکباره خلق نشده- کاوه) و نیازی نیست تا لبه ای هم برای فضا-زمان تعیین شود تا ناگزیر به تعیین شرایط مرزی فضا-زمان شویم. جهان یکسره در خود می گنجد و صرفا وجود دارد. شاید زمان و مکان با یکدیگر سطحی را به وجود آورده اند که از نقطه نظر اندازه متناهی است اما فاقد مرز و لبه است. این اندیشه که فضا و زمان سطح بسته بی کرانه ای را تشکیل میدهند ، دلالت های ضمنی ژرفی پیرامون نقش خداوند در امور عالم در بر دارد.


(سرچشمه):
 فلسفه زرتشت به خامه دکتر فرهنگ مهر
 تاریخچه زمان – به خامه استیون هاوکینگ
زرتشت، مزدیسنا و حکومت به خامه مهندس جلال الدین آشتیانی


کاوه محتشمی

وهومن روز امرداد ماه 3750 مزدیسنی