جایگاه زرتشت و اندیشه او از نگاه اندیشمندان جهان

جایگاه زرتشت و اندیشه او از نگاه اندیشمندان جهان

موبد کورش نیکنام


فیلیپ جی. آدلر 

زرتشت می گوید انسان مالک ارادهً آزاد است ودر واقع می باید بین این دو خدا یکی را انتخاب وبه او خدمت کند ودیگری را براند. انسان در جهان آخرت مسئول این انتخاب است وباید در محکمهً خدایی حاضر شود وبرای حیات خود در روی زمین پاسخگو باشد. گریز از شَر مُیسر نیست لکن با اعمال نیک قابل توازن است. اگر میزان محاسبه مثبت باشد انسان از نعمت بهشت برخوردار می شود و در صورت منفی جهنم در انتظار اوست؛ *تمدن های عالم، ص68 

 

قاسم آذینی فر 

زرتشت نیکی وبدی را، ونتیجه هردو را با زبانی ساده واندیشه یی بس ژرف روشن ساخت وجای هیچ تردیدی را باقی نگذاشت ولی هنگامی که سخن از پذیرفتن این آیین می آید آن را به مردم واگذار می کند. اوهمه را وهرکس را در گزینش راه، آزاد می گذارد. در آیین او، از زور وفشار خبری نیست. در گاتها در هیچ جا، کوچکنرین اشاره به هیچ گونه زور وزری نیست تا چه رسد به جنگ وپیکار؛ *سروش وآتش، نگاهی گذرا به زرتشت وتعالیم آن، ص87 

 

اسلامی ندوشن 

زرتشت در سرودهای خود از خشم وستیز و زور، شکایت دارد که او را به ستوه آورده اند. بدکاران نه تنها با قهر، بلکه با تزویر نیز راه خود را به جلو می گشایند، از این روست که آن همه دروغ مورد نکوهش است. راستی و نیک اندیشی سفارش شده است. بشر در سراسر عمر خود همواره با عوامل منفی اجتماعی وطبیعی در آویزش بوده است. او می بایست راه راست وکوشایی را در زندگی برگزیند، تا سرانجام نیروی اهریمنی شکست بخورد. ازاین جا، اندیشهً مزدایی، انسان را شریک آسمان قرار می دهد. بشر باید با کردار خوب خود پروردگار نیکی را یاری دهد و پیروزی را نصیب جبههً نیکی گرداند. راهنمای وی در این طریق خِرَد اهورایی است. اهورا خدای خرد است. به او همین یک صفت بخشیده شده، زیرا همین یک اورا از صفت های دیگر بی نیاز می کند. خرد برای انسان نیز از این جهت بسنده شناخته شده که از آن روشن بینی زاییده می شود وآن خود از مجموع تجربیات بشر سرچشمه می گیرد.* هشدار روزگار، ص98 

 

اشتینز 

زرتشت، یکی از بزرگترین شخصیت هایی است که در تحول فکری وتمدن بشر نقش پیش قدم داشته است ودر شمار کسانی است که در افکارِ خود به حقایق ورویدادهای طبیعی وابسته است

 

اینسلر 

زرتشت از جامعه ای برخاست که به آیین وادب دینی بسیار اهمییت می داد وازروی فرهنگ وادب وپرورش از مسایل مربوط به نیایش آگاه بود چنانکه از آموزشهای گاتها پیداست به طور کلی سراسر این سرود ها گواه آنست اما سفارش وتاکید سرودها بروحدت اندیشه است ونه به جاآوردن آداب واعمال، به گمان من از نظر زرتشت به جا آوردن راستی (اَشَه) واندیشهً نیک (وُهومَنه) در میان مردمان بهترین شیوهً پرستش خدا به شمار می رود واین شیوه بهتر از طریقهً خُوف است

 

جهانگیرموبد گشتاسب اشیدری 

بدون هیچ گزافه گویی ، آموزشهای زرتشت بزرگترین میراث کشور ما و مایه فخر ومباهات هر ایرانی است. آن چه ایرانی می تواند بدان ببالد نحوهً پیدایش آیین شگفت انگیز و اندیشه برانگیز زرتشت ونفوذ ژرف آن در فرهنگ جهان است. *آیین زرتشت ص 19

 

المستد 

ما نه احتیاج به افسانه های مربوط به زایش زرتشت با آثار ونشانه های آسمانی داریم و نه به یک زندگی پُرازمُعجزه ، ونه یک مرگ با شهامت به دست نو مادها، تا بخواهیم شکوه اورا ثابت کنیم، از سخنانش می توانیم زندگی و رسایی اندیشهً او را ترسیم کنیم

 

بارتولومه 

نام زرتشت نه تنها در ادبیات وتاریخ ایران موجود است، بلکه در آثار آسوری، ارمنی، عربی، چینی، یونانی، لاتین وحتا در ادبیات ایسلندی از او سخن گفته شده است. شکی ندارم که گات ها مستقیما به پیمبر ایرانی وابسته بوده واز جانب او موعظه شده است وبیش از همه می توان به وضوح وجود زرتشت را در آن احساس کرد

 

بُختورتاش. ن 

زرتشت نجات ورهایی کسان را در نیستی آنان نمی داند، بلکه به پاکی وتربیت جسم و روح وزندگانی جاودان باور دارد وآموزش می دهد که انسان از نعمت ها ولذات جهان بهره مند گردد وشادمان باشد. * حکومتی که برای جهان دستور می نوشت، ص 409 

 

بیزانت آنی 

من روزی را به خواب می بینم که نفس گرم وخشور پاک اشوزرتشت باز در سرتاسر پرستشگاه ها دمیده خواهد شد وکیش زرتشت بار دیگر به اوج دیرین خود خواهد رسید آیینی که چون خورشید روح آدمی را جلا خواهد داد ویکی از بزرگترین ادیان جهان به شمار خواهد آمد

 

ذبیح بهروز 

مکتب مزدایی زرتشت که ادب عارفانه یا مغانهً فارسی سند متواتر آن است از نظر مبدا ومقصود آفرینش وسرانجام، با اعتقادات مذاهب مشهور ومعروف چندان شباهت ندارد وبرای کسانی که عشق وسودای جویندگی، آنها را به سوی اندیشه های ژرف، دور از خود بینی وخود خواهی نمی کشاند و به مقدرات در آفرینش از مرگ ورنج و ناکامی وگذشت زمان، خشنود نیستند، قابل دریافت وگوارش نیست.* یادنامه دینشاه ایرانی، ص 66 

 

فرانسیس پاورکاب 

من شگفت دارم از این که اگر زرتشت در هزاران سال پیش از میلاد در شرایطی که هیچ قانونی برای بشریت وجود نداشت ظهور نمی کرد وچنین آموزه هایی را برای ما به جای نمی گذاشت که پس از هزاران سال بدون کوچکترین ناهماهنگی با شرایط امروز، همچنان پایه های انسانیت بشر را شکل می دهد. اگر وی نیامده بود براستی امروزه جامعهً بشریت چه حالی داشت ودرچه شکلی زندگی می کرد؟ 

 

پلوتارک 

زرتشت مردم را آموزش داد که هیچ فدیه و نیازی جز سپاس وکردارنیک در درگاهً اهورامزدا پذیرفته نمی شود.این اقدام زرتشت نه تنها نمونه ای از شجاعت و ارادهً قوی است، بلکه درجهً معرفت او را به حقیقت کامل نشان می دهد. زرتشت بزرگترین پیامبری است که در آغاز تاریخ بشریت ظهور نموده وبه وسیلهً فلسفهً خویش انسان را از بار سنگین مراسم ظاهری آزاد ساخته است. او با کمال جدیت در برانداختن این خُرافات کوشیده واساس مذهب خود را بر آموزش اخلاقی نهاده است ….زرتشت حقیقتی را آشکار ساخت که دارای بلند ترین درجهً فلسفی و اخلاقی است در مرحله ای که بیم وامید محرک همهً احساسات و اندیشهً زرتشت بود واین دو احساس او را دیوانه وار به پرستش اوهام و خرافات وادار می ساخت، پیامبری ظاهر شد و در هنگامهً چنین افکاری اساس آیین و آموزش خود را بر پایهً ارزشمندی بنا نهاد که از هرگونه اوهام به دور بود ویگانه مجموعه ای است که می توان آن را بهترین آموزش زندگی بشری دانست

 

پیرنیا 

یکی از اصول دین زرتشت اعتقاد به مُختار بودن انسان در افعال خویش است وبرآنند که انسان در ارادهً خود آزاد می باشد. سرنوشت او خود به اختیار او است ومی تواند از دو راه خوبی وبدی هرکدام را بخواهد اختیار کند. زرتشت اصلی بسیار عالی وقاعده ای بسیار لطیف در دین خود برقرار کرده می گوید: راستی ریشهً همهً خوشبختی ها ومایهً خیر است ودروغ ریشهً تمام شرها باعث هلاکت است. انسان باید راستی پیشه کند؛ در منش، وروش یعنی پندار وگفتار وکردار. * تاریخ ایران، ص436 

 

رابیندرانات تاگور 

زرتشت درتاریخ عالم نخستین کسی است که مذهب را به شکل اخلاقی در آورد ودر روزگار باستان، حقیقت وحدت را به بشر آموزش داده، راستی ونیکی را حقیقت کامل وکمال حقیقی معرفی نمود… زرتشت پس از رسالت خویش از همهً مراسم ظاهری وقربانی های خونین ونثار سوما وغیره که قبل ازاو درایران معمول بود، رو بگردانید

 

توماس هاید 

خداوند زرتشت را برای مردم ایران برگزید. زیرا ایرانیان از یک آگاهی بزرگی دربارهً خداوند برخوردار بودند. این مردم باخِرد، سزاوار مرد خردمندی چون زرتشت بودند

 

جان هینلز 

دین زرتشت را باید نخستین دین آزادی انسان ها وحقوق بشر در جهان خواند

 

جکسون 

زرتشت یک شخصیت تاریخی ویکی از بزرگترین معلمین دین شرقی است، همان مقام و منزلت، احترام وتوجه ستوده ای که درباره جویندگان نور و روشنایی نظیر بودا، کنفسیوس، سقراط پذیرفته می شود می بایستی نسبت به زرتشت روا داشت

 

علیرضا حکمت 

هیچ دینی در جهان به اندازه ای آیین زرتشت به آموزش وپرورش وکسب دانش وآموختن آن به دیگران اهمیت نداده وبرآن تاکید نکرده است تا آنجا که آن را بهترین وسیله رستگاری قرارداده است

همین آیین زرتشت است که فرهنگ وتمدن ایرانی را چنان وسعت وعمق بخشید که هجوم مقدونیان وتسلط سلوکیان نتوانست آنرا دگرگون سازد وبه زودی آثار مهاجمین را از فرهنگ وتمدن خویش بِزُدود وآن را مُنزه وپاک به دست ساسانیان سپرد. *آموزش وپرورش در ایران باستان، 124 

 

مهربان خداوندی 

زرتشت در خلال سرودها، بارها درخواست می کند تا اهورامزدا در همین جهان خاکی از حشمت وفرزانگی ودارایی، نیکوکاران را بهره مند سازد. این امر جز با کار وارزش آن به حصول نمی پیوندد. در هیچ جای آیین مزدایی، بیکاری وتنبلی تجویز نشده است. احترام، شوکت، ثروت، قدرت، آسایش ورستگاری هرفردی در این جامعه منوط به آن بود که بیشتر کار کند. *شناسایی زرتشت، ص14 

 

خداداد خنجری 

از دیدگاه زرتشت، خداوند آفرینش را برپایهً تمایل یا تصمیم یا به هر دلیل دیگری، از زمان معینی آغاز نکرده است ودر زمان معینی نیز پایان نداده است. همچنین موجودات مختلف را در چارجوب یک برنامهً زمان بندی شده، نیافریده است. خداوند از ازل آفریده است وتا ابد نیز می آفریند. آفرینش در ذات خداوند جریانی بی آغاز، مستمر، افزاینده و بی پایان است. پس از این دیدگاه، آفریدگار هستی را از هیچ نمی آفریند. او هستی را از هستی خود می آفریند؛ از این رو، جهان هستی از خداوند جدا نیست وخداوند نیز از جهان هستی جدا نیست. به تعبیر کامل تر، در بینش زرتشت، آفریدگار، آفرینش وآفریده، یگانه اند. * بینش زرتشت، ص 92 

 

داوسون 

دردین زرتشت قواعد وبرداشتهای مذهبی فراوانی یافت می شود که نتیجهً آن را به شکل های گوناگون در عقاید مسیحیان ویهودیان مشاهده می کنیم. این آثار قرن ها قبل از ظهور مسیحیت و یهودیت نمایان شده اند و در حقیقت آثار مقدس باستانی هستند که مذاهب یونانیان، رومیان، آلمانها، اسکاندیناوها وبه طور خلاصه کشورهای اروپا، آمریکا، استرالیا و نقاط دیگری که توسط اروپاییان مُستعمره گردید، مُنشعب شده اند

 

ژ. دوشن گیمن 

زرتشت نتوانست ظواهر رسوم کهن را براندازد. هرگز ایرانیان این اصل را نپذیرفتند که با پرستیدن دیوان اگرچه بسیار بدخواه وشریر باشند چیزی بدست نمی آید. هنوز هم در یسنا از آب نیاز خواسته واز هَوُمه و فرَوَشی ها پاسداری می شود. سرودهایی در ستایش وجود های الهی بیگانه با گاتها وآیین آن در مجموعهً سرودها راه یافته است.* زرتشت وجهان غرب، ص110 

 

ژ. دومزیل 

زرتشت، به حق نخستین مُصلحی است که با تبلیغ ” توحید وعظمت خداوندی” پرداخته و به خدای یکتا وتوانایی که شکوه آن بیش از خدایان کیش های قبلی است باور دارد، از پروردگار واحدی به نام ” خداوند خرد” نام می برد. دیانت زرتشتی سراپا ستایش وتمجید از خداوندِ خرد است. *تاریخ تمدن ایران، ص 113 

 

ردلف 

یکی از اقدامات مهم زرتشت نفی افکار کاهنان ومتولیان مراسم غیرانسانی زمان خود بود. ازجمله نفی نمایندگان تیره های اوسیج و تبلیغات ناشایست آنها در اجتماع بود که مردم را کورکورانه به اطاعت خود وادارمی کردند وبه اقدامات ومراسم خود رنگ دینی می دادند

 

رمیه 

فروزه های ایرانیان باستان ستایش آمیزند ولی باید دانست که انگیزهً آن ها، آموزش های نیک خواهانه ومردمی زرتشت می باشد. زرتشت از منشی والا برخوردار بود که توانست بر دلِ مردم رخنه کند وآن ها را به سوی خود وآفریدگار مهربان ونیک خواه بکشاند

 

زودربلوم 

نام زرتشت با یک رنسانس اجتماعی و روحی به هم پیوسته است، حادثهً فوق العاده ای که در کوهستان های باختر رخ داد به عنوان یک انگیزهً سازنده وتعیین کننده در تحول وتکامل روحی یک ملت ویک قلمرو بزرگ نقش اساسی وبنیانی داشته است

 

زولست 

زرتشت رابطهً خود را با خدایش بیشتر بر پایهً رفاقت و دوستی استوار می بیند. او از خداوند پشتیبانی می طلبد آنگونه که دوست به دوست روا می دارد

 

زهنر 

از تمام مذاهب بزرگ جهان، دین زرتشت پر ستیزه ترین مسئله را در زمان خود مطرح می سازد. زیرا آن مذهبی بود که به وسیله پیمبری پایه گذاری شد که مدعی بوده از جانب یک خدای یکتا رسالت یافته در حالی که او در جامعه ای می زیست که از نظر رسوم و آداب در شرک وبت پرستی بود

 

آبتین ساسانفر 

نکتهً مهم در بینش زرتشت آن است که انسان با گزینش و انتخاب آزاد خود می تواند آفرینندهً بدی وخوبی باشد. در این صورت انسان مسئول انتخاب خویش است وسرنوشت او از پیش معین نشده است. * گات ها سرودهای زرتشت، صفحه10 

 

ساموئل لنگ 

تعادل میان عوامل روحانی وجسمانی، یکی از مهمترین آموزشهای آیین زرتشت است که پس از هزاران سال، عقیدهً دنیای متمدن جدید امروزی گردیده است. عیسویان متجدد بدون آنکه آگاه باشند پرستندگان اهورامزدای زرتشتند، حضرت مسیح را به جای اهورامزدا گرفته اند

 

سبکتکین سالور 

زرتشت وآموزشهای او سرلوحه وپیش گفتار کتاب بزرگ تفوق عنصر آریایی در شرق است. وشاید لازم باشد که به این نکته اشاره شود که بودا پیامبرِ هندو که مُتاخر تر از زرتشت است از حیثِ طرز تفکر، درست نقطهً مقابل زرتشت بود. آموزه های زرتشت بیشتر جنبهً دنیوی وعملی دارد وهیچگاه گوشه نشینی و رُهبانیت ودوری از کار جهان را تجویز نمی کند. * بنیاد شاهنشاهی ایران، ص 58 

 

س جی شاو 

زرتشت به هومانیسم خود قاطعانه اعتقاد داشت و بسیار برازنده و پابرجا معرف یک پیمبری واقعی بود. در پیام زرتشت عظمت به خوبی مشهود است و او خدا را از خود دور نمی بیند. پیمبر ایرانی با چنان اعتمادی از حقیقت صحبت می کرد که گویی با اهورامزدا روبروست

 

سرپرسی سایکس 

به عقیدهً من مشکل است کسی بتواند آموزش هایی عالی تر از پیام زرتشت برای بشر پیدا کند

 

سلیستر دینشاه 

در آموزش های اشوزرتشت هدف از آفرینش ونتیجه از زندگانی این است، تا هرفردی درآبادی جهان وشادمانی جهانیان کوشیده، خود را به وسیلهً پندار و کردار و گفتارنیک، قابل عروج به عالم روحانی و رسیدن به اوج کمال وخوشبختی جاودانی نماید

 

شدر

زرتشت بی یاور وتنها ورانده شده از قوم خویش، با شیوایی سخن ورسالت خود به پیروزی می رسد و درزندگی ملت خویش تحول اساسی به وجود می آورد که تمام ایران را فراگرفته وآنها را از قوم برادر هندی خود به کلی مشخص می سازد همان گونه که خداوند در مکاشفه والهام نظام حتی برای زرتشت تجسم و شخصیت یافته است جایگاه او نیز در عقیده اش چنان برجستگی یافته که برای ما به تمام معنی درگفتارش زنده ونمایان است

 

شلرات 

زرتشت اندیشمندی دقیق و تیزبین و شخصیتی بزرگ وپیرو معنویات واخلاق است و از اندیشهً خویش به سختی دفاع می کند شخصیت زرتشت چنان است که دانشمندان را پیوسته تحریک می کند تا در آموزش ها و دکترین او، دقیق تروعمیق ترپژوهش کنند و نکات تازه ای را روشن سازند

 

عباس شوشتری 

زرتشت، نخستین وخشور بزرگ ایران، پیامی به نوع بشر عموما وبه ایرانیان خصوصا رسانید که برای اصلاح اخلاق افراد و تشکیل جامعه، مانند آن کسی دیگردرایران نرسانید، پیام او که اورمزدی وایزدی هست، بسیار ژرف وسودمند است وهرکس هفده سرود گاتها را با شکیبایی مطالعه کند واندیشه ای که در آنها گنجانده شده اند را بسنجد ورهنمای زندگی سازد بیگمان از آلودگی های مادی پیراسته وبه صفای درونی آراسته خواهد شد. * قهرمانان ایران باستان صفحه182 

 

مهربان شهروینی 

اشوزرتشت یکی از عارفان راستین تاریخ تمدن بشریست. او زمانی زیاد به خود رفت وبر ندای خویش به اسرارحقیقت وکشف خدا نایل آمد ونهایت به خدای خود رسید و او را شناخت. سپس ندای باطن خود را به آواز درآورد وهمین ندا بود که در تاریخ بشری موثر افتاد ودر تحولات فکری واخلاقی واجتماعی دوران خود وسده های پس از خود تاثیر گذاشت ودگرگونی شگرفی درجهان آغاز گردید

 

موبد رستم شهزادی 

اشوزرتشت با دلیری ومنطق درستی دست به سه کار بزرگ زد که هم راهِ کامیابی را برای ایرانیان فراهم ساخت وهم، کیشِ یکتاپرستی خود را جهانی وجاودانی نمود. این سه کار برجسته، نخست – آنچه در کیش های باستانی ایرانیان بد وزشت وزیان آور بود منع فرمود وپیروی آنانرا ناشایست دانست. دوم – آنچه از کیش های باستانی نیک و پسندیده و سودمند بود به جای گذاشت وپیروی آنان را در کیش خود روا دانست. سوم- خود نیز از سوی اهورامزدا برای کامیابی و خوشبختی مردمان آموزشهایی آورد. * اموزشهای زرتشت، پیامبرایران، صفحه11 

 

بابک عالیخانی 

زردشت در دورهً غلبهً ” جاهلیت”، ضلالت ها وظلمت ها را نفی کرد و با یاری وحی و کلام الهی که از حق تعالی دریافت کرد تدریجا بساط تاریک اندیشی را درهم پیچید وبنای عهد نوی استوار کرد که نه تنها بیشتر از هزار سال در ایران زمین باقی ماند ومنشا اثر بود بلکه تا امروز نیز پرتوهای آن الهام بخش جویندگان حق وحقیقت وپویندگان طریق فضیلت و معرفت است. *بررسی لطایف عرفانی درنصوص عتیق اوستایی، صفحهً139

 

خانک عشقی 

در اندیشه زرتشت، اهورامزدا هستی برتر تنها ویگانه آفرینندهً خوبی ها، نیکی ها، راستی ها، درستی ها، روشنایی، خوشی وشادمانی است. اوتنها اهورا را می پرستد، پس از این دیدگاه اویکتاپرست است وهرگز اهرمن را نمی ستاید بلکه به دوگانگی گوهران بد وخوب، زشت وزیبا نیز باور دارد.* پژوهش درفرهنگ باستانی وشناخت اوستا، صفحه59 

 

کیخسرو کشاورز 

زرتشت فردی بود تنها، بی یار وبی پشتیبان وآواره از خانه وزندگی. سلاح زرتشت؛ خرد، منطق قوی، خوش بیانی، سخندانی، نیروی سخنوری، ایمان به خود وکارِ خود، واقعی بودن مزدا وغیر واقعی بودن خدایان بود. هدفِ زرتشت رهایی مردم از جُور وستم ورسیدن به آرامش کامل وجاودانه بود. * مزدا خدانیست بنیان آفرینش است، ص56 

 

گستاو لوبون 

باید اقرار کرد که در بین ادیان باستان، هیچ کدام از دین زرتشت روحانی تر و اخلاقی تر ومُنزه تر از مراسم وآداب خُرافاتی نیست

 

گلدنر 

شخصیت زرتشتی که ما در سرودهای گات ها با او برخورد می کنیم به کلی با زرتشتی که در اوستای متاخر معرفی می شود متفاوت است. او کاملا متضاد با شخصیت مُعجزه گر و شگفت انگیزی است که در استوره های بعدی ارایه می شود. او فقط مردی است که پیوسته بر زمین واقعیت ایستاده است

 

گیگر 

زرتشت مردی است که از دایرهً استعداد زمان پا فراتر گذاشته و در آن عهد باستان راه ورسم یکتاپرستی را بنیان نهاده است. پایداری فلسفه، کوشش پیگیر بی آلایش، سخن و اهمیت اصول اخلاقی او را می توان از گاتاها درک کرد

 

لومل 

به نظر می رسد رابطهً زرتشت با خدا که از آن خضوع وبندگی توام با هراس و خشوع وحشت آلود، که در برخورد با الوهیت برای مردم شرق عمومی بود، به کلی آزاد باشد. در مذهب قدیم ، قربانی گاو در مرکز شعایر مذهبی قرار داشت وبسیار با اهمیت بود به طوری که آن را با نظام جهان و حوادث عالم مربوط می دانستند، ییگمان زرتشت از نقش روحانیون مُبلغ و پایه گذار ومدافع سرسخت این کارها آگاه بود و باور داشت که نفی وطرد آن تا چه حد مشکل وخطرناک است. او با این اقدام نه تنها همهً روحانیت، بلکه همهً جامعهً معتقد را برعلیهً خود می شوراند

 

جلیل محمدی 

دین زرتشت برای سعادت وخوشبختی انسان برنامه ریزی شده وبا سه اصل پندارنیک، گفتار نیک وکردار نیک به اصلاح فرد و جامعه می پردازد. از دیدگاه فلسفی خوشبین است یعنی در جنگ بین خیر وشر، به پیروزی خیر ونور عقیده دارد وچون به ارادهً آزاد انسان باور دارد وجبر وتقدیر را نفی می کند بهترین زمینه فلسفی را برای اصالت انسان وپیشرفت فراهم می سازد. در این دین روان به طور مستقل از بدن به سوی زندگی اُخروی می رود وبه انسان نوید می دهد که آینده ای پایان ناپذیر را در پیش روی خود دارد ونباید از مرگ ونیستی هراسید. * دین زرتشت، ص28 

 

مری بویس 

زرتشت در درک مذهبی خود مردی یکتا وبی همتا بوده و به نظر می رسد که باید او را به گروهی از عرفا و روشن بینان که کمتر با کهانت و غیبگویی سروکار دارند، نسبت داد که دانش ادبی وروحانی از نسل های بی شماری به آنها انتقال یافته است

 

مری رستگاست 

دین زرتشت یک انقلاب فکری، اجتماعی ومادی در سرزمین ایران ویج به وجود آورد که بر اثر آن، مردم خدایان پنداری را کنار گذاشتند، زندگی خانه به دوشی را ترک کردند و به شهر نشینی، سازندگی، کار و کوشش و همکاری روی آوردند

 

مسعودی 

زرتشت پسر اسپیتمان بود. وی پیامبر مجوس است وکتاب معروف را هم آورده که به نزد عامه به نام “زمزمه” وره نزد مجوسان نام آن “بستاه” است از دیدهً ایشان، زرتشت معجزات شگفت انگیز آورده واز رویدادهای بزرگ وکوچک جهان پیش از پیدایی آنها خبر داده است.* مروج الذهب، جلد اول، ص 224 

 

محمد جواد مَشکور 

در بینش زرتشت، اهورامزدا نورالانوار است. یعنی همهً انوار جهان از مقام الوهیت او صادر شده است. زرتشت اساس سعادت دنیوی واخروی را برسه اصل اخلاقی نهاده که عبارت: منش نیک، گفتارنیک وکردار نیک باشد

زرتشت، جهان آفرینش را به دو قسمت متمایز تقسیم کرد: اصل یکی از آنها را که همهً نیکی ها وخوبی ها از آن پدیده آمده بود سپنته مینو یعنی معنای مقدس، واصل دیگر را که همهً زشتی ها، بدی ها، تاریکی ها ورنج ها از آن صادر شده، انگره مینو یعنی معنای پلید وناپاک می خواند. * تاریخ ایران زمین، ص8 

 

محمد مُعین 

به راستی که اندیشه وآموزشهای زرتشت بسیار پیشرو وشجاعانه بوده است، ولی پس از درگذشتِ وی، آنچه که امروز به نام آیین زرتشتی نامیده می شود به سرنوشت ادیان و مذاهب دیگرگرفتار آمد. ساده تربگوییم، تعالیم استاد تحت تاثیر سنت های جاری ونیازهای زندگی وگرایش های مُومنین تغییر صورت داد.* مزدیسنا وادب پارسی، جلد اول، ص106 

 

موریس متر لینگ 

پژوهش در آیین زرتشت از لحاظ مسیحیان خیلی جالب توجه است زیرا سه چهارم و حتا بیشتر باور مسیحیان از ایرانیان گرفته شده است

 

مُولتن 

زرتشت از نخستین متفکرینی است که آیین خود را برپایهً اخلاقی گذاشت. او در جستجوی یک آسمان نو ویک زمین نو بود که در آنجا درستکاری فرمانروا باشد

 

مرتضی مُطهری 

آنچه در مورد زرتشت مُحقق است این است که به توحید درعبادت دعوت می کرده است. اهورامزدا که از نظر شخص زرتشت نام خدای نادیدهً خالق جهان وانسان است تنها موجودی است که شایستهً پرستش است. زردشت که رسما خود را مبعوث از جانب اهورامزدا می خوانده است مردم را از پرستش دیوها که معمول آن زمان بوده است نهی می کرده است. * خدمات متقابل اسلام وایران، صفحه 195 

 

مهرداد مهرین 

خدمت بزرگ زرتشت در زمینهً اخلاق، توصیفی است که وی از وجدان کرده است. می توان گفت زرتشت در میان آمورگاران اخلاق نخستین کسی است که وجدان را به زیباترین وجه توصیف کرده است. * فلسفهً شرق، ص 201 

 

میلز 

ویژگی این آموزگار بزرگ بشریت همانا آموزش های ارزشمندی است که در کتاب گاتاها وسرودهای او گنجانده شده است. در هیچ زمان ودر هیچ نقطه جهان تا آنجا که مدارک و شواهد نشان می دهند، شخصیتی وجود نداشته است که چنین اندیشمندانه و پُرمغز سخن بگوید …اگر آن گونه که اغلب ما باور داریم روح انسان ابدی باشد، روان زرتشت بر فراز تمام ارواح نسل های پس از او، ایرانی وغیر ایرانی هرقدر هم زیاد باشد درخشش دارد. آنچه بسیار جالب توجه و شگفت انگیز است این است که در آن دوران واین محیط ساده وبدوی، چنین سخنان عالی بیان شده است

 

سید تقی نصر 

آیین زرتشت نخستین آئینی بود که تمام جهان وجهانیان در آن منظور شده بودند، برخلاف مذاهب مبتنی بر بُت پرستی بابل ومصر ویونان وبرخلاف مذهب یهود که در آن خداوند، یَهوِه، صرفا خدای بنی اسرائیل بود. مذهب زرتشت آیین مردمی بود که فر ونیرو به پندارها وآرزوهایشان پروبال داده وسراسر جهان را جولانگاه خود می دیده اند. عشق به زندگی داشتند وشادی را یکی ار موهبات بزرگ خداوند می دانستند. روزتولد خود را جشن میگرفتند، خود را سالم وقوی ومرفه می خواستند. بیکاری وگدایی راگناه خوانده، از بغض وکینه ابا داشتند وراستی وپاکی را واجب وشرط مردی ومردانگی می شمردند

در آیین زرتشت آدمی در انتخاب بین خوب وبد مختار است ومقام او چنان بالاست که نیکی گفتار وپندار وکردارش برای پیروزی پروردگار لازم شمرده می شود. گناه در آنست که از آدمی کوتاهی یا اشتباهی سر بزند که به سود اهریمن باشد. * ابدیت ایران، ص33 

 

عبدالله نصری 

اندیشهً زرتشت برخلاف تفکرِ هندی که درس ریاضت واعمال شاقه را می دهد وسیر به سوی کمال را جز با نفس کُشی مُیسر نمی داند، به زندگی مادی به دیدهً بی اعتنایی نمی نگرد. از نظر زرتشت جهان مادی سد راهِ کمال انسان نیست. به بیان دیگر توجه به این دنیا مانع از آن نیست که انسان از پیشرفت وکمال به دور افتد. *سیمای انسان کامل از دیدگاه مکاتب،ص10 

 

سعید نفیسی 

در پاکیزگی روان وروشنی دل وپارسایی درون ونا آلودگی تن، هیچ آیینی نیست که مانند دین بهی فزونی کرده باشد. سراسر نامهای اوستا همه یکسر ستایش نیکی ونکوهش بدیست وبنیان آیین زرتشت بر سه چیز نهاده شده پندارنیک، گفتارنیک وکردارنیک؛ * ماهنامه فروهر، امرداد وشهریور1359 

 

نیچه 

زرتشت بزرگترین پیامبر هوشمند و تیزهوشی است که پایه های گسترده اندیشه سازنده و مردمیش تاکنون برای باختر، استوارترین ستون زندگی بوده است. اندیشهً زرتشت آموزش های بزرگی برای نیک زندگی کردن، نیک در پیوند بودن، نیک رفتار داشتن و نیک سخن گفتن و بالاتر از همه، چگونه ارج وارزش نهادن به دیگران است. او هیچ گاه سخنش از به کار بردن پی در پی ” راستی ودرستی” خودداری نکرده وپیوسته همه مردم را بدین سو خوانده است. در سخن زرتشت، شکوهی یافت می شود که در کمتر سخنی می توان یافت 

 

حمید نیر نوری 

فلسفهً زرتشت مادی واین جهانی است وبا تمام اعتقادی که به روح وجهان باقی دارد این جهان را آینه ای از آن جهان می شمرد ودر همه جا صحبت از آباد کردن وخوبی کردن وافزودن به میزان ثروت وفراوانی وسعادت اینجهان می کند. *سهم ایران در تمدن جهان، ص225 

 

ولتر 

زرتشت کهن ترین آموزگار اخلاق بشری بود…من کاری به عصر وزمان اوندارم، هرچند که ایرانیان نه هزار سال برای قدمت قایل شده اند اما تنها از این نقطه نظر به وی می نگرم که هنوز از پس این همه زمان، آموزش های اخلاقی او پایدار است. آنچه که از ترجمه ساده شدهً آن آموزش ها به زبان زرتشتیان در حالتی عامیانه باقی است، نشانگر آن است که این آموزش ها بسیار کهن می باشد

 

ویل دُورانت 

باید قبول کنیم که زرتشت در وضع قواعد واصول دین خود مهارت فراوان داشت. به طور کلی باید گفت دین زرتشت، دین برجسته ای است که نسبت به سایر دین های معاصر؛ کمتر جنبهً جنگ طلبی، خونخواری، بت پرستی وخرافه جویی داشته است وبه همین جهت روا نبود که به این زودی از جهان برافتد. * مشرق زمین گاهوارهً تمدن، ص549 

 

ویتنی 

سه جملهً پندار، گفتاروکردارنیک از آموزشهای زرتشت، اساس کلیه ادیان بزرگ است و نه تنها عیسا جز نتیجهً این اصل چیز دیگری بیان نکرده بلکه هیچ مصلح وپیامبر دیگری هم نتوانسته بر آن چیزی بیفزاید

 

ویل دورانت 

بینش طلایی زرتشت می گوید: آنچه را بر خود نمی پسندی بردیگران مپسند. وظیفه انسان سه جانبه است، با دشمن چنان رفتار کن که دوست تو گردد. دروغکار را به راستی ودرستی فراخوان، و نادان را به دانایی؛ بهترین ویژگی انسان پرهیزکاری است وپس از آن راستگویی ودرستکاری؛ دین زرتشت دینی باشکوه بود که خیلی کمتر از ادیان دیگربه خُرافات، بت پرستی وخونریزی گرایش داشت و شایسته نبود که به این زودی فراموش شود ولی علت اساسی کمرنگ شدن این دین، تمایلی است که بشر به شعر وتخیُل دارد تا منطق، مردم نمی توانند بدون استوره وافسانه به زندگی ادامه دهند

 

هرتسفیلد 

پشتکار و کوشش خستگی ناپذیر، از فروزه های درخشان ایرانیان می باشد که برپایهً راستی ودرستی استوار شده است که همهً آن ها پرتوی از آیین شکوهمند وپرفروغ زرتشت است

 

هگل 

نور دانش برای نخستین بار با پیدایش زرتشت در تاریخ آغاز شده ودرخشش کرده است

 

هورن 

شکوه مقام وارزش اخلاقی سُرایندهً گاتها قابل تحسین است

 

هومباخ 

فکر واندیشهً ممتازی که زرتشت را بر تمام مُغانِ رَمه طلب و برهمنان برتری می دهد و او را در شمار یکی از بزرگترین بانیان ادیان جهان در می آورد چیست ؟ به درستی باید گفت که این اندیشه، آگاهی از فرارسیدن آغاز آخرین مرحلهً حیات بشری است که در آن، مرحلهً نیکی وبدی از هم جدا می شوند. او به انسان ها این معرفت را آموخت که هر فردی این امکان را دارد که برای نابودی فریب وریا کمک کند و حکومت خداوندی را برپا دارد تا در آن انسان های گله پرور همه برابرباشند و به این طریق بهشت موعود را که در آن شیر ازهرسو سرازیر است در روی زمین به وجود آورند

 

هینتس 

زرتشت به هیچ وجه شخصیتی متعلق به شرق باستان مفقود شده در گرد وخاک تاریخ نیست که تنها جلب توجه شخصیت عتیقه شناس را بنماید، بلکه زرتشت یکی از بزرگترین پیمبران روی زمین بود. برای اینکه به این واقعیت دست یابیم لازم است که پیام او را از زیر خاکستر چند هزار ساله رها سازیم 

سرچشمه