جشن مهرگان وآیین های سنتی آن
نوشتارهایی از موبد کورش نیکنام
مهر در اوستا بهصورت میثره miθra یا میترا آمده است. مهر از پایههای مینوی بیشتر ادیان و اندیشههای عرفانی جهان شده است. واژة مهر در دین زرتشت، تنها به معنی مهر و محبت است، بلكه به معنی راستی و درستی، وفاداری، پیمانداری و فروتنی نیز میباشد.
در گاهشماری و فرهنگ ایران باستان، جشن مهرگان پس از نوروز دارای اهمیت برجستهای است. دلیل آن، این بود كه در گاهشماری كهن ایران، سال، تنها شامل دو فصل بزرگ میشد. جشنهای نوروز و مهرگان آغاز فصلهای دوگانه سال را نوید میدادند.
به بیان دیگر، نوروز آغاز فصل نخست و مهرگان آغاز فصل دوم بهحساب میآمد. فصل اول، تابستان بود كه از جشن نوروز شروع میشد و هفت ماه ادامه داشت و فصل دوم، زمستان كه از جشن مهرگان آغاز میشد و پنج ماه طول میكشید. جشن مهرگان كه از روز مهر در ماه مهر آغاز میگردید و تا پنج روز پس از آن ادامه مییافت، زمینه برپایی جشنهای بزرگ و شادی بسیار در سرزمین بزرگ ایران بود.
در بین جشنهای ماهیانه، دو جشن تیرگان و مهرگان مناسبتی حماسی و ملی نیز دارند و هر دو یادآور رهایی و نجات مردم ایران در روزگاران گذشته بوده است.
در جشن تیرگان، مرزهای ایران بهدنبال یورش تورانیان و شكست از آنان كم و كاسته شده بود تا اینكه پرتاب تیری كه از جان آرش نیرو میگرفت، مرزها به فراخی و گستردگی پیش رسید و در مهرگان پایههای حكومت ضحاك ماردوش با فریاد دادخواهی كاوه آهنگر به لرزه درآمد و با برافراشته شدن درفش كاویانی و خیزش مردم ایران به رهبری فریدون هزار سال بیداد و ستم ضحاك تازی به پایان رسید.
ابوریحان بیرونی در التفهیم گزارش میدهد:
«مهرگان شانزدهمین روز از ماه مهر و نامش مهر، اندرین روز آفریدون ظفر یافت بر بیورسپ جادو، آنك معروف است به ضحاك و به كوه دماوند بازداشت و روزها كه سپس مهرگان است همه جشنند، بر كردار آنچه از پس نوروز بود.»
فَر و شكوه جشن مهرگان را میتوان با جشن نوروز برابر دانست، آنچنان كه در آثار الباقیه بیرونی از گفته سلمان فارسی چنین آمده است:
«ما در عهد زرتشتی بودن گفتیم، خداوند برای زینت بندگان خود یاقوت را در نوروز و زبرجد را در مهرگان بیرون آورد و فضل این دو روز بر روزهای دیگر مانند فضل یاقوت و زبرجد است بر جواهرهای دیگر.»
بیگمان گستردگی و گوناگونی گزارشهایی كه دربارة مهرگان و چگونگی برگزاری آن در ادبیات فارسی آمده است، به هیچ روی با بیان نوروز قابل سنجش نیست و گویا شاعران و نویسندگان همپیمان شده تا از پیدایش مهرگان گزارشهای یكسانی داشته باشند.
اسدی توسی نیز در گرشاسبنامه، همانند بیهقی و بیرونی، پیدایش مهرگان را پیروزی بر بیداد ضحاك آورده است:
فریدون فرخ به گرز نبرد ز ضحاك تازی برآورد گرد
چو در برج شاهین شد از خوشه مهر نشست او به شاهی سر ماه مهر
فردوسی نیز در اینباره چنین میفرماید:
فریدون چو شد بر جهان كامگار ندانست جز خویشتن شهریار
به روز خجسته سر مهر ماه به سر بر نهاد آن كیانی كلاه
كنون یادگارست از او ماه مهر به كوش و به رنج ایچ منمای چهر
اینگونه یكساننویسی در مورد پیدایش جشن نوروز وجود ندارد، به همین روی این پرسش بهوجود میآید كه آیا گزارشهای گوناگونی كه در مورد نوروز بیان شده است و نشان از اهمیت برگزاری این جشن در بین همه اقوام و گروههای ایرانی و فراتر از مرزهای كنونی ایران میباشد دلیل بر برتری جشن نوروز بر مهرگان است! چرا پس از چندین هزار سال جشن نوروز همچنان استوار و پابرجا مانده ولی مهرگان جشن ملی و همگانی بهحساب نمیآید.
آنچه روشن است و بایستی به آن پرداخته شود، این است كه نام نوروز بیشتر از هر جشن دیگری با مهرگان همراه بوده و این گواه بر آن است كه این دو جشن اگرچه در یك جایگاه و همپایه نبودهاند، ولی از بزرگترین جشنهای ایرانزمین بودهاند زیرا در این دو جشن بوده كه ایرانیان سراسر جهان از كار و كوشش دست كشیده تا به شادمانی و آرامش یا هماندیشی برسند.
اكنون نیز زرتشتیان به باور سنتی خود در روز مهر از ماه مهر جشنی برپا میدارند. سفرة مهرگان در خانهها گسترده میشود كه در آن آب، آویشن، انار، گل، آینه و گلابدان با نمادهایی از فروغ و روشنایی مهر میگذارند. لُرك ویژه مهرگان بیشتر نخودچی كشمش است كه با خوراكیهای سنتی بر سفره گذاشته میشود. در برخی از سفرهها ترازوی كوچكی نیز به نماد برابری شب و روز در كنار سفره قرار دارد.
زرتشتیان در جشن مهرگان به آتشكدهها و نیایشگاهها میروند و با آشِ رشته و خوراكیهای سنتی از یكدیگر پذیرایی میكنند. آنان با انجام نیایش و اجرای برنامههای فرهنگی مانند سخنرانیهای ملی و آیینی، سرود، شعر و دكلمه، جشن مهرگان را با شادی برپا میدارند.
در برخی از روستاهای یزد، جشن مهرگان در گاهشماری غیرفصلی برگزار میشود و جشن مهر ایزد نام گرفته است.
بعضی از خانوادهها خوراكیهای سنتی، گوشت بریانشده گوسفند و لووگ (نان كوچك تنوری) تهیه میكنند و با پذیرایی از همه، داد و دهش انجام میدهند. در برخی از روستاهای دیگر یزد از جمله روستای چَم، مباركه و ذینآباد از شهرستان تفت، جشن مهرگان (مهر ایزد) با سازوگِشت نیز همراه است. به این ترتیب كه در روز پنجم پس از مهرگان كه روز پایانی جشن است، گروهی از اهل روستا كه بیشتر آنان را جوانان تشكیل میدهند، در محل آدریان و یا سرچشمة قنات روستای خود گردهم میآیند، یكی از هنرمندان روستا بهوسیله سُرنا و هنرمند دیگری با كمك اَربونه (نوعی دف كوچك) گروه را همراهی میكند.
آنها برای رفتن به خانههای روستا با هم به حركت درمیآیند و از نخستین خانه یك روستا آغاز میكنند. باشندگان پس از چند لحظه شادیكردن بر درگاه خانه و کوبة در زدن، به خانهها وارد میشوند. كدبانوی هر خانه نخست آینه و گلاب میآورد، اندكی گلاب را در دست افراد میریزد و آینه را در برابر چهرة آنها نگه میدارد، سپس آجیلی را كه قبلاً فراهم كرده است به همه پیشكش میكند. این آجیل مخلوطی از تخمه كدو، آفتابگردان، نخودچی كشمش و یا یكی از آنها است. میزبانان افزون بر این نیز گاهی با شربت و یا چای پذیرایی خود را انجام میدهند. آنگاه دهموبد یا یكی از افراد گروه سازوگِشت كه صدای رسایی دارد، اسامی درگذشتگانی را كه پیش از این و در نسلهای قبلی، در هر خانه روستایی سكونت داشته ولی اكنون درگذشتهاند را بازگو میكند و همه برای آنها آمرزش و شادی روان آرزو میكنند.
در اغلبِ خانهها، نخست بر روان شخصی درود فرستاده میشود كه قنات آب در آن روستا و شهر دایر كرده است، زیرا آب روستا و سرچشمة آن را سرآغاز پیدایش زیستن و زندگی در آنجا میدانند. سپس از بازماندگان این خانواده كه هماكنون در خانه نیاكان خویش بهسر میبرند و چراغ آن را پیوسته روشن نگاه میدارند، نام برده میشود، برای آنان نیز دیرزیوی، درستزیوی و شادزیوی آرزو میشود. بقیة افراد گروه سازوگِشت نیز در پایان هر قسمت و پس از سخنان یكی از آنان، با تكرار واژة «ایدون باد» و «شاباش» موارد بیانشده را یادآوری و گواهی میكنند.
پس از آن دهموبد روستا، بشقابی از لُرك یا آجیل را از این خانه دریافت میكند و آن را در دستمال بزرگی (چادر شب) كه به كمر بسته است، ریخته و با آجیلهای پیشین مخلوط میكنند. آنگاه از این خانه با ساز و شادی بیرون میآیند و به خانههای بعدی میروند، تا آیین سازوگِشت را در همة خانهها انجام دهند. چنانچه درِ خانهای از روستا بسته بوده و كسی در آن ساكن نباشد، افراد برای چند لحظه در بیرون این خانه نیز میایستند و با بیان اسامی درگذشتگان این خانه، بر روان و فروهر درگذشتگان قبلی آنها نیز درود میفرستند.
در پایان سازوگشت در روستا، معمولاً مقدار زیادی لُرك و آجیل از خانهها فراهم شده است. بسیاری از خانوادهها همراه با لُرك و آجیل مقداری پول نقد را نیز به دهموبد میپردازند تا در هزینههای تعمیر احتمالی و نگهداری آدریان محل و گاهنبارخوانی سهمی داشته باشند. در برخی از خانهها مقداری میوه نیز به گروه سازوگشت میدهند تا آنها را به آدریان ببرند و در گاهنبارخوانی بهكار برند.
گروه سازوگشت آنچه را از خانهها فراهم كرده است با خود به آدریان میآورد. در تالار آدریان، موبد نیز شركت میكند و بخشی از سرودهای اوستا به نام آفرینگان گاهنبار را به یاد هماروانان میسرایند.
خانوادههایی كه گوشت بریان گوسفند را نیز در تنور خانههایشان تهیه كردهاند، مقداری از آن را به آدریان پیشكش میكنند.
در تنور آدریان این روستاها نیز از روز قبل از پایان جشن مهر ایزد، نسبت به شمار جمعیت روستا، نان تنوری كوچك و مخصوص بهنام لوُوگ نیز آماده میشود. سبزی خوردن نیز پاك و آماده میشود. گوشتهای بریانشده خانوادهها را در قطعههای كوچك بریده و با مقداری سبزیخوردن در میان دو عدد نان لووگ میگذارند. به هنگام اجرای آیین گاهنبار، دهموبد میوهها را با كارد به قسمتهای كوچكی تقسیم میكند كه آن را میوه وردرین میگویند.
پس از پایان مراسم، با میوه وردرین از باشندگان پذیرایی میشود و به هر نفر نیز مقداری لُرك و دو عدد نان لووگ همراه با گوشت و سبزی هدیه میدهند.
در جشن مهرگان یكی از نیایشهایی كه سروده میشود مهر نیایش از خرده اوستا است. برگردان بخشی از این سرود كه كوتاه شده مهر یشت از سرودههای كهن و یادگار آیین مهر میباشد، چنین است:
میستاییم مهر پیوندگار جان و جهان را
كه راست گفتار و پُرآوازه است
بسیار شنوا و بسیار بیناست
خوشپیكر و بلند بالا و دوربین
نیرومند و بیخواب و همیشه بیدار است
میستاییم مهر پیرامون كشور، مهر درون كشور، مهر بیرون كشور
مهر بالای كشور، مهر پایین كشور، مهر پیشاپیش كشور
و مهر پسین كشور، و مهر هستیبخش بلند پایة جاودان پاك را
با برسم از درخت چیده، میستاییم ستارگان را،
ماه و خورشید و مهر همه كشورها و كشورمدار را
برای فروغ و شكوهی كه مهر، پیوندگار جان و جهان دارد
و برای رامش و به نشینی كه به ایرانشهر میبخشد،
میستاییم مهر را، مهر پیوندگار جان و جهان را
بشود كه مهر برای یاری ما آید
بشود كه مهر برای بهكامی ما آید
بشود كه مهر برای شادمانی ما آید
بشود كه مهر برای آمرزش ما آید
بشود كه مهر برای تندرستی ما آید
بشود كه مهر برای نیرومندی ما آید
بشود كه مهر برای آسودگی ما آید
بشود كه مهر برای پاكی ما آید
در باور سنتی، جوانی كه از سال پیش نامزدی برای خویش برگزیده باشد، در جشنهای نوروز و مهرگان با تهیة پیشكشی كه بیشتر شامل جعبة نقل و شیرینی كه زرورق سبز روی آن را پوشانده همراه با پارچه برای پیراهن و هدایایی از جنس زرین و سیمین به خانوادة همسر خود رفته و برای او جشنی میبرد. خانوادة اروس نیز پس از پذیرایی از داماد، خود به او نیز هدایایی مانند آوردههایش پیشكش میكنند.
سرچشمه
www.kniknam.com