تقویم و گاه‌شماری سنتی زرتشتیان

تقویم و گاه‌شماری سنتی زرتشتیان

 

همچنین ببینید:

گاهشمار دینی زرتشتی 

 نوشتارهایی از موبد کورش نیکنام


مزدیسنان در فرهنگ سنتی خود، گاه‌شماری ویژه‌ای دارند كه شامل دوازده ماه سی روزه است و هر روز نام ویژه‌ای برای خود دارد كه عبارتند از:

اورمزد، وَهمن، اردیبهشت، شهریور، خورداد، امرداد، دی به آذر، آذر، آبان، خور، ماه، تیر، گوش، دی بمهر، مهر، سروش، رشن، فروردین، ورهرام، رام، باد، دی بدین، دین، ارد، اشتاد، آسمان، زامیاد، مانتره‌سپند و انارم. بنابراین پس از گذشت یك سال خورشیدی365 روز به پایان خواهد رسید پنج روز پایان سال را زرتشتیان گاهِ گاتابیو می‌نامند زیرا نام این 5 روز برگرفته از نام بخش‌های پنج‌گانه سرودهای زرتشت (گات‌ها) است.

به ترتیب اَهنَود، اُشتَوَد، سپَنتَمَد، وُهوخشتر، و وَهیشتُوایش كه به این روزهای آخر سال پنجه یا پنجی نیز می‌گویند پس از هر چهار سال روزی دیگر به نام اَوَرداد (روز اضافی) به پنجه آخر سال افزوده خواهد شد. 


در این گاه‌شماری، هفت روز هفته پیش‌بینی نشده است و به‌جای آن روزهای اورمزد، دی به آذر، دی به مهر و دی به دین به فاصله هفت و هشت روز در گاه‌شماری سنتی وجود دارد و از روزهایی است كه بیشتر به شادی و استراحت خواهد گذشت. چهار روز در این گاه‌شماری به نام‌های وهمن، ماه، گوش و رام را زرتشتیان به باور سنتی خود از خوردن گوشت و خوراكی هایی كه در آن گوشت وجود دارد، پرهیز می كنند. 


روزه گرفتن و نخوردن خوراكی در طول روز، در باور سنتی زرتشتیان وجود ندارد و به‌جای آن در هر ماه و در روزهای یاد شده كه نبُر nabor نام دارد، آنها هیچ‌گونه خوراكی كه گوشت در آن استفاده شده باشد را در سبد خوراکی خود ندارند. در باور سنتی زرتشتیان، پرهیز از خوردن گوشت سبب می‌شود تا نسل حیوان ها رو به نابودی نرود، از سوی دیگر خوردن گوشت زیاد در هر ماه، سلامتی انسان را به خطر خواهد انداخت. 


پژوهشگران درباره چگونگی گاه‌شماری، نام ماه و سال و میزان آنها در ایران باستان از زمان پادشاهی هخامنشی به بعد گزارش داده‌اند. به این ترتیب كه در زمان هخامنشی دو گونه گاه‌شماری وجود داشته است؛ یك نمونه از آن چگونگی نام و میزان ماه و گردش سال است كه در یادگارها و سنگ‌نوشته‌های پادشاهان آن زمان باقی مانده است.

 

دیگری گاه‌شماری اوستایی كه جانشین آن گردیده و تاكنون نیز ادامه دارد. در سنگ‌نوشته‌های هخامنشی و میراثی كه در پرسپولیس به یادگار مانده است، به نام ماه‌هایی برمی‌خوریم كه مشخص نیست از چه زمانی كاربرد داشته است.

 

آیا در زمان مادها نیز وجود داشته است یا ابتكار ایرانیان در زمان هخامنشی بوده است. 


نام 9 ماه از این گاه‌شماری در كتیبه داریوش كبیر در بیستون آمده و نام بقیه ماه‌ها تا 12 ماه را در لوح‌های گِلی تخت‌جمشید یافته‌اند كه شاید برای صورتِ مالیات و حساب‌های كشور بوده است. 


در این گاه‌شماری 12 ماه وجود داشته كه برخی باور دارند آغاز سال از فصل پاییز شروع شده است و شاید كوچنده‌های آریایی این گاه‌شماری را با خود آورده بودند كه به باور پژوهشگران در زمان پادشاهی داریوش فراموش شده و گاه‌شماری اوستایی جایگزین آن شده است. 


گاه‌شماری اوستایی همان است كه تاكنون مبنای تقویم خورشیدی ایران بوده و اسامی 12 ماه را از فروردین تا اسفند با خود دارد. در گاه‌شماری اوستایی هر سال 365 روز و هر ماه سی روز دارد كه هریك نام ویژه‌ای دارد كه در گاه‌شماری سنتی زرتشتی آمده است. 


در گاه‌شماری ایران باستان دو فصل در سال وجود داشته است. نخست تابستان بزرگ كه از ماه فروردین آغاز شده و تا پایان ماه مهر یعنی هفت ماه ادامه داشته است و دوم زمستان كه از ماه آبان آغاز شده و تا پایان اسفند ادامه داشته است. در این گاه‌شماری 5 روز و چند ساعت در پایان سال اضافه بوده كه به گزارش ابوریحان در آثار الباقیه آنرا «پنجه»، «اندرگاه» و «اندرگاهان» می‌نامیدند. 


این گاه‌شماری در سراسر ایران به‌ویژه از زمان ساسانی رواج یافته و با گویش‌های گوناگون آمیخته شده كه تاكنون آثار برخی از نام‌ها در گویش محلی روستایی برخی از بخش‌های ایران همچنان باقی مانده است. 
گویش مازندرانی به ماه تیر می‌گوید (تِر ماه)، شهریور (شرور ماه)، مهر (میر ماه) و آبان (اونماه) كه نشان می‌دهد با گویش محلی به این شكل درآمده است. 


گردش سال خورشیدی و زمانی كه زمین یك چرخش كامل پیرامون خورشید دارد، كمی بیشتر از 365 روز است یعنی نزدیك به شش ساعت افزون‌تر و اگر این زمان اضافی در گذر هر سال به حساب نیاید به آرامی و پس از چند سال در گاه‌شماری خورشیدی، ناهماهنگی و نارسایی به‌وجود خواهد آمد. بدین ترتیب كه پس از گذشت 120 سال، جشن نوروز به‌جای آغاز ماه فروردین به اول اسفند انتقال خواهد یافت. 


ایرانیان باستان برای اینكه در روزهای ماه و سال ناهماهنگی ایجاد نشود، پس از گذشت 120 سال مجموع ساعت‌های اضافی هر سال را كه به 30 روز تبدیل شده بود به ترتیب آن را به آخر یكی از ماه‌های سال می افزودند و در 120 سال دوم به پایان ماه بعدی و نام این ماه نیز «بهیژك» به معنی خجسته بود. به یاد سپردن و حساب كردن درست سال و ماه توسط موبدان و دانش ستاره‌شناسی در آتشكده‌ها انجام می گرفته است.


آخرین كبیسه سال‌های ایرانی به این شیوه در زمان پادشاهی انوشیروان صورت گرفت كه یك ماه اضافی به پایان ماه آبان افزوده شده بود و آنرا بهیژك نام نهادند. پس از آن كبیسه‌ای پس از 120 سال اضافه نگردید زیرا حكومت ساسانی در ایران به‌دست اعراب شكست خورد و از آن پس کانون یا نهادی تشكیل نشد تا حساب سال و ماه را نگهداری كند و به مردم آگهی دهد. 

 


تا پیش از شكست ساسانیان كه این‌گونه گاه‌شماری در ایران رواج داشته است، پس از 120 سال كه موبدان آن را اعلام می‌كردند، یك ماه بدون نام مردم به جشن و شادی می پرداختند تا پس از یك ماه، سال و ماه دوباره در جای فصلی خود قرار بگیرد. ضرب‌المثل ایرانی كه در آن آرزوی 120 سال عمر برای مردم را داشته به این دلیل بوده است كه هر نفر شانس آن را داشته باشد تادر عمر خود یك بار شاهد برگزاری جشن یكماهه بدون نام باشد.


سرچشمه

 

www.kniknam.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *