سروده پهلوی به پذیره فصل بهار به همراه برگردان به پارسی

سرودهپهلویبه پذیره فصل بهار به همراه برگردان به پارسی

به پذیره فصل بهار

نوید دیگر فصل می آید

کاروان تیره و تاریک زمستان

چرخهای کهنه اش را به آرامی می گرداند

میگردند چرخهای کهنه اش و میبرند کاروان زمستانی را

بشنو پیش قراولان فصل بهار

پرندگان خوش آواز

پرستوهای مهاجر

به همراهی باد، پیغام رسیدن فصل بهار را می دهند

نوید بهار زنده کننده.

*

هستی به جنبش اندر آید

آسمان نیلوک، ابری

برف ها اندر ذوب شدن ( آب میشوند )

خرسان از خواب زمستانی شان بلند میشوند، اندر پی خوراک میروند

رودها تازان، پیرامون جویها سبزگون

درختان و گلهای گوچک اندر کوه می شکوفند

کوه این دیرپای استوار

( یاد استاد : من دیدم، اندر کوه، بهار بود و باران

آزرم را درودش گفتم

او مرا درود گفت

من او را پرسیدمش

او مرا گفت گلبنانی هست بنفش، نیلوک، کوچک

کِشان دو، سه روز نمی پایند

آمده ام تا ببینمشان

استاد نرم بود و نازک، من سرد بودم

استاد رفت، من رفتم )

سوری اندر هستی برپا شود

فروردین روشن، شکوهمند و پر از خوّرَه یزدان

پادشاهی فصل ها را دارد

تا در این هنگام شکوفایی را ببینیم

و ششم روزش بهار میخندد، میرقصد و میرقصاند


چکامه ای زیبا از کدبان رضا




— همچنین ببینید :

سروده پهلوی به پذیره فصل بهار به همراه برگردان به پارسی

سرود پهلوی یک رویا به همراه برگردان پارسی

سروده پهلوی نوروز به همراه برگردان به پارسی

سروده پهلوی کردی سپاس یزدان به همراه برگردان به پارسی

سروده پهلوی باد و برگ به همراه برگردان به پارسی

سروده پهلوی بهار من به همراه برگردان به پارسی

سروده پهلوی ناز به همراه برگردان به پارسی

سروده پهلوی دره به همراه برگردان به پارسی

سروده پهلوی ” باد ” به همراه برگردان به پارسی

سروده اِران شهر به زبان پهلوی به همراه برگردان به پارسی

سروده پهلوی آرش کمان به همراه برگردان به پارسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *