از نماد فروهر تا فرمان كورش بزرگ

دگرگونی درونمایه یا برداشت نادرست

از نماد فروهر تا فرمان كورش بزرگ

بهنام مرادیان :

هزاران سال است که تنها چیزی که انسان‌ها را از میان گذر این زمان دراز، به هم پیوند داده است، اندیشه بوده است. هنگامی که انسان در زندگی نخستین خویش در کوه‌ها به شکار می‌پرداخت، نگاره‌های شکار و کشاورزی نخستین خویش را بر دیوارهای غار می‌کشید تا آنان را بر پیکره‌ی تاریخ به یادگار بگذارد. هنگامی نیز که «گوتنبرگ»، ماشین چاپ را ساخت، کار او گامی دیگر برای ثبت و گسترش اندیشه بود. هنگامی نیز که جهان مجازی اینترنت، پدید آمد، راه برای گسترش اندیشه در اندازه‌ای بسیار بزرگ‌تر گشوده شد.

اما در میان این تلاش چند‌هزار‌ساله برای گسترش اندیشه، همواره چالش‌ها و آسیب‌هایی نیز بر سر راه بوده است. یکی از مهم‌ترین پیامدهای جریان اندیشه در میان سال‌های دراز، دستکاری یا دگرگون شدن آن در این گذار پر‌فراز و نشیب است. این پدیده که گاه نام «تحریف» بر آن می‌نهند و بار منفی بر این واژه سایه افکنده است، گاه پدیده‌ای است طبیعی و گاه با انگیزه و هدف. اما از هر سرچشمه‌ای که باشد، آن اندیشه‌ی پایه‌ای را نه بدان گونه‌ای که در آغاز بوده، می‌نماید. مانند گزارش‌های تاریخی بسیاری که هر تاریخ‌نگاری کوشیده، بخشی از آن را از دیدگاه خود، ارایه دهد. اما پس از چند سده و با در کنار هم گذاشتن آن‌ها، یک واقعیت تاریخی چهره‌ای بسیار متفاوت به خود می‌گیرد.

چندی است در بازار فرهنگی کشور، مواردی به چشم می‌خورد که نشان از برداشت نادرست از فرهنگ ایرانی و داشته‌های تاریخی است. کالاهای فرهنگی که در آن‌ها کوشیده از هنر و فرهنگ بهره برده شود، اما به ناگاه، آن هدف پایه‌ای را به گونه‌ای نادرست، تصویر کرده است. شاید پررنگ‌ترین موضوع در این میان این باشد که بیشتر اشتباه‌ها، از روی برداشت نادرست و ناآگاهی علمی است.

این فرایند هنگامی شتاب می‌گیرد که گونه‌ای نگاه تجاری و کاسب‌کارانه‌(و نه اقتصادی) به فرهنگ در كار باشد. آنگاه افزایش درآمد بر پایه‌ی سلیقه‌ی بازار، بر پژوهش و پیوند فرهنگی برتری می‌یابد.

برای نمونه می‌توان به برگردان‌های‌ منشور حقوق بشر کورش اشاره کرد که در بازار فرهنگی کشور ارایه می‌شود. تنها برگردان معتبر موجود به زبان فارسی، دستاورد استاد «عبدالمجید ارفعی»، از كارشناسان زبان‌های باستانی است. اما ویرایش‌های بسیاری بر پایه این برگردان، انجام شده است که گاه دچار لغزش‌های بسیاری است. این لغزش‌ها هم در گزینش واژگان و هم در افزودن و کاستن از بخش‌هایی از آن است. شاید در نگاه نخست برخی از این ویرایش‌ها، خوشنودكننده‌تر از نمونه‌ی اصل آن باشند، اما به راستی، واقعیت ندارند.

مورد دیگری که چشمگیر است، ساخت نماد «فروهر» به گونه‌ای نادرست است در حالی‌كه پشت ویترین بسیاری از مغازه‌ها، به نمایش درآمده است. این نماد به عنوان یک نماد فلسفی ایران باستان و اندیشه‌ی زرتشتی است که هر بخش آن دارای یک بار معنایی است. اگر در این بخش‌ها، دستکاری روی دهد، این بار معنایی دچار آسیب می‌شود. یکی از مهم‌ترین این لغزش‌ها، به هم پیوستن دو رشته‌ی پایینی نماد فروهر به یکدیگر است. این دو رشته به معنای سپنتامینو و انگره‌مینو است که در فلسفه‌ی آفرینش ایرانی، سرچشمه زندگی و نازندگی است. سخن دربار‌ه‌ی این دو بسیار است. اما چکیده‌ی سخن این است که نباید این دو رشته را به هم پیوست، از نگاه ما این هم یك تحریف است یعنی چیزی را جز آن‌چه هست، نمایش دادن.

گاهی نیز پیامک‌ها و رایانامه(:ایمیل)‌هایی را دریافت می‌کنیم که جمله‌های به تعبیری حکمت‌آمیز را منسوب به اشوزرتشت در خود دارد. گاه با نام «نصایح زرتشت به فرزندش» و چیزهایی از این دست. سروده‌های دینی اشوزرتشت که کتاب آسمانی زرتشتیان به شمار می‌رود، «گاتها» نامیده می‌شود. این کتاب به شوند(:سبب)، ساختار نگارشی و زبان‌شناختی آن و با فداکاری و جانبازی ایرانیان به ویژه موبدان و هیربدان، بدون کاستی یا دگرگونی به دست ما رسیده است. در گاتها، پایه‌های جهان‌بینی زرتشتی، تبیین شده است و دین زرتشتی بر آن پایه نهاده شده است. اما نوشته‌های دیگری که در گوشه و کنار می‌بینیم شاید جمله‌های زیبایی باشد، اما سخنان زرتشت نیست.

به هر روی امیدواریم تولیدکنندگان کالاهای فرهنگی، با افزایش پژوهش در زمینه‌های کاری خود، به بار فرهنگی و علمی آن‌ها بیفزایند و از کژتابی و برداشت‌های نادرست جلوگیری کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *