آیین زرتشت
دیدگاه و نوشته های جهانگیر موبد گشتاسب اشیدری
بخش 4 – روی آوردن به آموزش های معنوی زرتشت از راه بالا رفتن سطح دانش و فرهنگ امکان پذیر خواهد بود
خوانندگان گرامی، روی آوردن به آموزش های معنوی زرنشت از راه بالا رفتن سطح دانش و فرهنگ امکانپذیر خواهد بود. آنهایی که به مرحله دانایی رسیده اند و توانایی فکری دارند می توانند درست تر داوری کنند و خوبی را از بدی بازشناسند و به آنچه از همه چیز مهمتر یعنی هماهنگی با راستی و دادگر و «اشا» و نیک اندیشی و هومن است روی آورند. در این زمینه نقش دانایان آنست که با سایر مردمان که همانند خودشان به حقایق اخلاقی آگاهی دارند، سخن گویند و کنکاش کنند و راه را بر پیروان دروغ ببندند تا آنها نتوانند مردم را بفریبند و گمراه کنند. گسترش پیام زرتشت به بالا رفتن سطح فرهنگ و دانش مردم بستگی دارد. هر انسان فهمیده با فرهنگی چنانچه به آن آموزش ها اگاه شود مسلما آنها را به هر آموزش دیگر ترجیح میدهد.
نکته دیگر آنست که دانا باید در دانایی دیگران بکوشد و اصول و ارگان دین زرتشت را بگستراند و آموزش دهد و تبلیغ کند. «گاتاها» دیدگاهی پویان گراست بدین سان جهان هستی را در روند زایش و پویش و آفرینش میداند و ایستایی هرگز در فرهنگ اوستایی دیده نمی شود.
سوشیانت که در این دین درباره آن سخن بسیار میرود، رهاننده است که در هر زمان میآید و جهان پیرامونش را تازگی میبخشد. از این روی بر پایه این دستور، هر زرتشتی باید دارای اندیشه و روان و کنش زاینده باشد و پیوسته بکوشد که جهان را تازه گرداند و خودش سوشیانت زمانه باشد.
پایه گسترش و پیشبرد دین زرتشست در آموزش اخلاقی تبلیغ و فراخوانی مردم گمراه به راه معنوی و صلح و دادگری است. انسان دانا و درستکار نباید به گفتار و پیامی که موجب آشفتگی و تباهی و پس ماندگی است گوش فرا دهد، شیوه های غیرمنطقی و ناسازگار با دانش به ارکان زندگی یعنی خانه و روستا و شهر و همه کشور آسیب می رساند و فتنه و نا امنی و فقر روحی و مادی ایجاد می کند، باید مردمان را به حقیقت آگاه و به راه راست هدایت کرد.
اگر تبلیغ به راه راست برای پیشرفت و خوشبختی انسانها در خانه و روستا و شهر و کشور، در آنها اثر نکرد، باید تا آنجایی که ممکن است با خونسردی و متانت و بیان خوش روبرو شد و اگر تهاجم کردند به پدافند. برخاست، آنچه مهم است آموزش های بیدار کننده زرتشت است. دین زرتشت یک دین قومی و تیره ای متعلق به یک گروه و تبار خاص نیست.
کلی و همگانی است و قابل پذیرش و اجرا در تمام مکان ها و زمانها که به مسائل و امور جزئی نمی پردازد و میتواند جنبه فلسفی و مکتبی داشته باشد.
زرتشت که آورنده و آموزنده این پیام است، اصرار و تأکید در گسترش و تبلیغ آن دارد. همان گونه که در «گاتاها» آمده است، در سه هزار و هفتسد و اندی سال پیش خود اشوزرتشت انجمنی از پیروان نخستین خود، انجمان مغان یا دانشوران را که از یاران فرهیخته وی بودند، به وجود آورد و برای گسترش و شکوفا نمودن آئین خود به چهار گوشه جهان فرستاد که از همه آنها به نام فرزانگان و آزادگان به نیکی یاد کرده است و همیاری آنها را در پیشبرد کیش یکتاپرستی خود ستوده و گرامی داشته است.
گروهی از زرتشتیان و پارسیان مخالف تبلیغ و گسترش دین زرتشت بودند و دلیل آن روشن است و جنبه تاریخی دارد که ناشی از دشواریها و دشمنیهای غیر انسانی اقوام حاکم بوده است که در درازای زمان کارشان جز کشتن نیاکان ما و سوختن کتابها و گرفتن جزیه و غصب و تاراج اموال آنها نبوده است.
همین اندازه که گروه کم شماری توانسته اند جان سالم از این تهاجم ها به در برند، سزاوار آفرین هستند. و دیگر فرصتی و موقعیتی برای فراخوانی و تبلیغات نداشته اند. بنابرابن، این گوشه گیری و انزوا یک سنت تحمیلی بوده است.
در زمان کنونی که پیام صلح و آزاداندیشی و آزادگی تنها در میان نابسامانی ها و آشفتگی ها و به هم ریختگی های اجتماعی جهان امروز است و در اغلب کشورهای دمکرات جهان نژادپرستی را محکوم کرده اند و راه را برای پذیرش هر دین و مسلکی آزاد گذارده اند، خواهیم دید چون پیام زرتشت جهانیست، در آینده ای نه چندان دور جهان گسترش خواهد یافت.
در «گاتاها» دوری از اندیشه بد، خود ستایش «اهورامزدا»است. هر اندیشه، گفتار و کرداری که بارها تکرار شود، آدمی به آن خو میگیرد و جزیی از مراسم روزانه او می شود. بنابراین در آموزشهای زرتشت، نیک اندیشی و نیایش و هومن بسیار و مکرر سپارش شده است.
نیایش «هورامزدا» و به کار بردن فروزه های او تنها آئین دینی است که در کیش زرتشت وجود دارد و به همراه آن نیایشها و وظیفه های اجتماعی و اخلاقی گوشزد می شود. حفظ احترام و ارزش های خانوادگی، دور کردن پلیدی ها و نادرستی ها از سامان زندگی بستگان و همشهریان و مبارزه با آشوبگران که نظام هازمانی (اجتماعی) و آرامش کشور را بر هم میزنند، نیک اندیشی درباره جهان و جهانیان از جمله دستورات اخلاقی «گاتاها»ست که هر یک از پیروان زرتشت باید به ان فرمان ها گردن نهند.
مراسمی که در دین زرتشت برگزار میشود، بسیار ساده است و با آنچه مانند فرمانهای دینی در «وندیداد» که به دست مغان مادی نوشته شده، تفاوت دارد. نیایش «هورامزدا» نیایش به راستی و نیک اندیشی است. هر کار و گفتاری که از روی راستی انجام شود، ستایش آفریدگار است. پاداش آن نیایشها، نیرومندی و توانایی انسان در برابر دروغ و پلیدی است.
هر اندازه نیایشها درست و از روی اندیشه نیک و باور استوار بیشتر برگزار شود، توان آدمی فزون تر و بهره کارش بهتر خواهد بود. باید به سوی روشنایی و پشت به تاریکی تنها با باورمندان ایستاد و «اهورامزدا» سرچشمه خردمندی و راستی را ستود.
آن ستایش ها را که در هر بند «گاتاها» نهفته است، باید هر روز خواند و تکرار کرد تا در میدان جنگ بر ضد نیروهای «اهریمنی» یعنی بد اندیشی، تواناتر و پیروز شد. در دین زرتشت آتش نماد خردمندی و جنبش است. صفت پارسایان، بهره گیری از خرد و جنبش فراگیر برای پشتیبانی و همبستگی آشکار با هواداران راستی است تا با شتاب و تلاش نیرویی فراتر گردآورند و آسیب و زیان دشمن را دور کنند.
در روشنایی است که انسان می تواند راه را از بیراهه بشناسد و با چشم و دل به سوی راستی گام بر دارد و با آماج هایی که در سر و دل می پروراند دست یابد. در همه مذاهب روشنایی و آتش را از تاریکی و سیاهی برتر و بهتر می دانند و به آن ارج می نهند و در هر نیایشگاهی در هر کجای جهان با افروختن شمع و چراغ این دلبستگی خود را به روشنایی و اتش نشان میدهند. نخستین بار در دین زرتشت این نماد فروزان برگزیده شد و دیگر مذاهب از آن پیروی نمودند.