اردیبهشت گان

جشن اردیبهشت گان

جشن های ماهانه

روز سوم از هر ماه باستانی به نام اردیبهشت می‌باشد و بر اساس گاهشماری امروزین، دوم اردیبهشت خورشیدی، برابر با جشن اردیبهشت‌گان است

اردیبهشت گان

جشن راستی و داد

جشن زندگی و مهر (عشق)

این را می دانیم که جشن های ماهیانۀ ایرانی / زرتشتی در روزهای همسانی و برابری نام روز و ماه برگزار می شود. پس روز اردیبهشت از ماه اردیبهشت را اردیبهشت گان می نامیم و جشن می گیریم.

اردیبهشت، همان اَشَ وهیشتَ Asha Vahishta می باشد یا وَه ترین – بهترین اَشَ.

اَشَ نیز همان اَرتَ Arta و اَرد Ard می باشد.

بنیاد یا مفهوم اَشَ یا اَشا، در فرهنگ و آیین ایرانی بسیار دیرینه است و می توان گفت که پایه و مایه و افشره و شیرۀ جهان بینی ایرانی می باشد.

برای« اشا» می توان دستکم چهار مفهوم یا درونمایۀ کلی یادآور شد :

١- هنجار و سامان کیهانی

که با سامان و چگونگیِ کیهان و سپهر و قوانین برپا دارندۀ آن سر وکار دارد .

٢- هنجار و سامان انسانی

که با هنجار و هماهنگی تنی و روانی انسان کار دارد. ارزش هایی مانند اخلاق، راستی، روراستی (صداقت) و …            می توانند در این راستا مورد گفتگو قرار گیرند.

٣- هنجار و سامان جامعه انسانی- مردمی

جامعه یا همبود مردمی نیاز به هنجاری بر پایه های راستی و درستی، داد (عدالت)، آزادی، مردمسالاری و … دارد         تا «مردمی» و آبادکننده و پیشرو باشد.

۴- آنچه که مایۀ سازندۀ هستی و پایدار نگاهدارندۀ آن و پیوند دهندۀ این هنجار و هماهنگی با نیکی و زیبایی است همانا مهر و عشق و گرماست، و البته خرد، آنهم از گونۀ نیک و بِه و بِهمَنشانه که آگاه شونده است و به روشنایی رساننده.

واژه عِشق امروزی، همان عَشَقَ = اَشَکَ = اَشَ است (که واژۀ اَشک نیز از آن می آید). مهر، نیز همان عشق و اش و پیوند است.

از همین روست که در آیین ایرانی، آتش نماد گیتاییِ اشا شناخته شده و گرامی داشته می شود زیرا که هم یکی از آخشیج ها و یا بهتر است بگوییم بنیادی ترین آنها برای برپایی هستی است و هم در خود نور دارد و گرما. هم نماد مهر است و هم خرد. آن، همه را گِردِ خود می آورد، به هم پیوند میدهد و به جنبش می اندازد .

پس براستی که گرامی داشتِ آتش همانا ارجگزاری به همۀ این مفاهیم و ارزش هایی است که یاد شد.

درود بر نیاکان فرهیختۀ ما و درودی بزرگتر بر فروهر اشو زرتشت که به نمادِ چکادِ (اوج) فرهنگ و جهان بینی و کیش و آیین ایرانی، این ارجگزاری را در دین بِهیِ آوردۀ خویش جاودانه کرده و به ما رسانده است.

پس ما نیز بر پایۀ این باورِ اهورایی خویش، در این روز، سپید جامه بر تن می کنیم، که نماد خرد وهومنی و بینش راست و دین بهی است و یا به آتشکده می رویم و یا در خانه آتشی برمی افرازیم، و یا همان مهر و آتش درونی خویش را در کنار یارانمان، در میان گذاشته و بر گرد آن به نیایش می ایستیم.

نیایش می کنیم و از خدای خویش، از خویشتن خویش، از گرمای زندگیِ درونِ خویش سپاسگزاری می کنیم و از آن می خواهیم تا گرمای مهر را درونمان زنده نگاه دارد، و ما را از میان آزمون های زندگی بپروراند و ببالاند تا خرد وهومنی مان افزون گردد و روشن گردیم.

سپاس می گزاریم اهورامزدا، خداوند جان و خرد، خردِ جانبخش و نگاهبان جان، و جانِ برفرازندۀ خرد را، جانِ جانان را.

باشد که مهر و گرما و خرد، روشنایی بخش خرد و کاشانه مان، جامعه مان، شهرمان، کشورمان و جهان مان باشد تا همه در آن از زندگی و خانمان خود برخوردار گردیم.

اَتَ جَمیات – یَتَ آفرینامی

چنان باد که ما خواهانیم

موبد کامران جمشیدی

http://mobedjamshidi.com

—————————————————————————————

جشن اردیبهشتگان، جشن پاسداشت بهترین اشویی

 

اردیبهشت امشاسپند را می‌ستایم، به درستی كه ستودن اردیبهشت امشاسپند به منزله ستودن همه امشاسپندان است كه اهورامزدا جای آسودن آنها را با كردار نیك حفظ می‌كند. و جای آسودن آنها در گروسمان اهوراست. گروسمان وی‍ژه اشوان است و هیچ یك از دروندان (دروغكاران) را بدان جای پر از آسایش و اشویی برای دیدار اهورامزدا راه نیست.

 اوستا – اردیبهشت یشت(یشت سوم(

 

روز اردیبهشت است از ماه اردیبهشت و زمان برپایی جشن اردیبهشتگان. جشنی كه ویژه «اشه‌وهیشته» یا بهترین اشویی است. جشنی ویژه امشاسپند اردیبهشت. جشنی برپاشده در سومین روز از دومین ماه در نخستین فصل سال.

اردیبهشت در جهان مینوی پاكی و راستی و نظم و قانون اهورایی را نماینده است و در گیتی نگاهبانی آتش را بر عهده دارد. آتشی كه در سرتاسر جهان سپندینه است و كمترین گواه آن، آیین‌های آتش بازی و آتش افروزی و چراغانی در شادی‌های همه مردم گیتی است. 3746 سال پیش، اشوزرتشت آتش 16 گروه جامعه (مانند نانوا و آهنگر و مسگر و غیره) را به آتش آتشكده افزود و آنرا به صورت پرچمی سپندینه برای زرتشتیان درآورد كه در آن هیچ قوم و گروهی پایین‌تر از دیگری قرار نمی‌گیرد بلكه همه با هم برابرند. آتش آتشكده كاریان فارس به آتشكده‌های تهران، یزد، شیراز، كرمان و اصفهان آورده شده و هر سال در جشن اردیبهشتگان با آتش 16 گروه جامعه مس (بزرگ) می‌شده است.

آری، هنگامه بزرگداشت دومین امشاسپند فرا رسیده است. بزرگداشت امشاسپندی كه در اردیبهشت یشت، زیباترین امشاسپندان نام نهاده شده و به او درود و ستایش فرستاده شده است. «اشه وهیشته» كه واژه اوستایی اردیبهشت است، از «اشه» و «وهیشته» ساخته شده است. «اشا» در گاتهای اشوزرتشت اسپنتمان 180 بار تكرار شده است و معنای بسیار گسترده‌ای دارد. قانون و آیین ایزدی، راستی و درستی، پاكی و … تفسیرهایی هستند كه از این واژه شده است. «وهیشته»كه بخش دوم این واژه است، به چم «بهترین» است. و اینگونه است كه «اردیبهشت»، «بهترین راستی و درستی» معنی می‌دهد.

اردیبهشت یشت كه یشت ویژه این امشاسپند است، از نماز مشهور «اشم وهو» (كه نماز «اشه وهیشته» هم گفته می‌شود) می‌گوید كه چنین ترجمه شده است: اشویی بهترین نعمت و خوشبختی است. خوشبختی از آن كسی است كه خواستار بهترین اشویی باشد. اردیبهشت یشت همچنین از نماز «ائیریامن ایشیه» سخن می‌گوید كه از بزرگترین، بهترین، زیباترین، توانمندترین، نیرومندترین، پیروزمندترین و درمان‌بخش‌ترین مانثراهاست.

آری، هم‌اینك هنگامه اردیبهشتگان رسیده است. هنگامه شكوفایی گل‌ها، رویش سبزه‌ها، اعتدال و لطافت هوا رسیده است. چه زیباست كه بكوشیم همزمان با این جشن خجسته و دگرگونی‌های طبیعت، دل‌هایمان را با مهر و فروتنی شكوفا سازیم، راستی و پاكی را بیش از پیش در نهادمان برویانیم و فروزه‌های نیك مینوی را همچون زبانه‌های همیشه بالارونده آتش، در اندیشه و گفتار و كردارمان بپرورانیم.

 

 

جشن اردیبهشتگان، جشن پاسداشت اشویی شادباش باد

anjomanemobedan.com

————————————————————————————-

جشن اردیبهشتگان

مهرداد قدردان  

۰۱ اردیبهشت ۱۳۸۷

آتشكده یزداردیبهشت به اوستایی اشه وهیشته (ashavahishta) فراگو (تلفظ) می شود بهره (جزء) نخست این واژه اشه یا اشاست. اشه (asha) همان ارتهاشه را برخی از ریشه ar  به چم (معنی)  چسبیدن گرفته و آنرا به برتری (فضیلت ) گزارش (تعبیر) نموده اند به این شوند (دلیل) که برتری (فضیلت) را دستاورد(حاصل) چسبیدن چیزی خواه مینوی خواه گیتیایی به آدمی میدانند. (arta) به زبان فارسی باستان است (arta=asha) چنانکه میدانیم rt  در زبان فارسی باستان (گویش جنوبی ) برابر sh  اوستایی (گویش شمالی) است

دسته ای دیگر آنرا از ریشه rad   به چم (معنی) سامان دادن (مرتب و منظم کردن) گرفته اندکه در هر دو چم گذاری برآیند (نتیجه) راستی و پاکی و درستی است . وهیشته (vahishta)  برین زاب (صفت برترین یا عالی) از ریشه vah به چم بهترین است و رویهم اشه وهیشته  را بهترین پاکی و راستی دانسته اند. براساس آموزشهای والا و اندیشه برانگیز اشوزرتشت اشه (اشا) اساس آفرینش است و هرآنچه اهورا مزدا آفریده نیک بوده و مبنای آفرینش راستی است و تنها جهان و جهانیان هنگامی آرامش و آسایش راستین خواهند داشت که رو به سوی اساس و مبنای آفرینش خود یعنی راستی آورند که همانا اشون (پیرو راستی) شدن است.

 

اردیبهشت یا اشه وهیشته سومین روز از ماه زرتشتی ، دومین ماه ازگاه شماری ایرانی و دومین امشاسپند است امشاسپندی که خویشکاری اش (وظیفه اش ) نگاهبانی از آخشیجِ (عنصر) سودمند آتش است و چون اهورامزدا سرچشمه همه ء روشنایی ها   بوده  و  آتشی است مینوی  و  سراسر پاک و راست و روشن ،  این شوند (دلیل) آن شده که نمادِ گیتی و این جهانی اش یعنی آتش و روشنایی (نور) پرستش سو(قبله) قرار گیرد  و نگاهبانی از آتشِ گیتی به اشه وهیشته یا اردیبهشت سپرده شود (در قرآن کریم نیز آمده الله نورالسموات والارض و یا در تورات آمده که خداوند به چهره آتش در کوه تور بر حضرت موسی آشکار شد.) و چنانکه گفته شد چون اهورامزدا سراسر راستی ، پاکی و سرچشمه اشه (اشا) است  و نماینده اشه (اشا) در گیتی آتش است آتش و فروغ و روشنایی در دین زرتشتی پایگاهی ارجمند یافته . [ با نگرش بر پیوند ژرفِ سرچشمه راستی و پاکی و فروغ و روشنایی (اهورامزدا) –  اساس آفرینش (اشه)- نمادآیینی و زمینی اشه (آتش )]

 

باید دانست که  بزرگداشت سه آخشیج سودمند دیگر (آب و باد وخاک ) نیز در دین زرتشتی سفارش شده اند چون هر آنچه نیک  و سودمند و راست است اهورایی است و در مسیر اشه ، پس گرامیداشت آن نیز بایسته (واجب) است .

 

جشن اردیبهشتگان جشن پاسداشت آتش است بدرستی دانسته نیست که در ایران باستان این جشن چگونه برگزار میشده گویا در این  روز به آتشکده ها میرفتند و چون دیگر جشنها با نیایش به درگاه اهورامزدا از بخششهای همیشه نیک او سپاسگزاری کرده  و با شادی این جشن را برگزار میکرده اند. ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه (ترجمه اکبر داناسرشت چاپ امیرکبیر1363 ) رویه (صفحه) 333 آورده است :” اردیبهشت ماه روز سوم آن روز اردیبهشت است و آن عیدی است که اردیبهشتگان نام دارد و برای آنکه هر دو نام با هم متفق شده اند و معنای این نام آن است که راستی بهتر است و برخی گفته اندکه منتهای خیر است و اردیبهشت ملک آتش و نور است و این دو با او مناسبت دارد و خداوند او را به این کار موکل کرده که نیز علل و امراض را به یاری ادویه و اغذیه ازاله کند و صدق را از کذب ظاهر کند و محق را از مبطل به سوگندهایی که گفته اند در اوستا مبین است تمییز دهد.”

 

با آرزوی اردیبهشتگانی خجسته ، با شد که به این جشن بیشتر پرداخته شود شاید در آینده ای نزدیک به جای جشن بهمنگان” روز پدر” این جشن شناسانده شود.

 

پیروزی فزون  همازوری پایدار

———————————————————-

سخنان دکتر موبد اردشیر خورشیدیان در مارکار تهرانپارس       

دکتر موبد اردشیر خورشیدیان  

۰۲ اردیبهشت ۱۳۸۷

دکتر موبد اردشیر خورشیدیان سرنشین انجمن موبدان تهران

به خشنودی اهورامزدا

خجسته جشن اردیبهشت گان، جشن گرامی داشت اشوئی را ازسوی خود و دیگر گرامی هموندان انجمن موبدان تهران و همه موبدان و موبدیاران سراسر کشور، به همه شما باشندگان در این مجلس و همه زرتشتیان و ایرانیان در هر کجای گیتی که به سرمی برند، فرخنده باد عرض نموده ، تندرستی و شادکامی و پیروزی برای همه گان آرمان دارم.  

در دوران بسیار پیچیده و عجیب و استثنایی و در برخی موارد بسیار مبهمی زندگی می کنیم . جهان روزبه روز و دقیقه به دقیقه در حال تغییراست.

حتی بسیاری ازاندیشمندان و بخردان نیز در شناخت درست از غلط ، نیک ازبد ، حق از باطل و راست از دورغ دچار سردرگمی شده اند. بسیاری از بنیاد اندیشه ها و بارهای پیشین ما را بخردانه یا نابخردانه، با تبلیغات راست و دروغ درهم شکسته اند و می شکنند، درحالیکه اندیشه ای کارساز و موثری ندارند که جایگزین نمایند.

از کودکی به ما آموخته اند که زمانی که برای خرید چند کیلو میوه به بازارمی رویم، بتوانیم به راحتی میوه کال را از رسیده، و رسیده را از پوسیده تشخیص دهیم و انتخابات کنیم ولی شوربختانه  کمتر به ما آموخته اند که چگونه و با چه ابزاری بتوانیم اندیشه های کال را از رسیده، سالم را از ناسالم و باورهای پوسیده وارتجاعی و مخرب را از باورهای سازنده و پیشرو و تعالی بخش، و در یک کلام باورهای راستین را از اندیشه های دروغین تشخیص داده، جدا کرده و بر پایه خرد و وجدان شخصی و با اراده و اختیار کامل بهترین را انتخاب نماییم.  براستی چرا باید اجازه دهیم که گرامی ترین فرصت های زندگی ما صرف شنیدن سخنهای یاوه و پوچ این و آن شود، تا اینچنین مغز ما را شستشو دهند، که تخم مرغ سرشار از پروتئین خود را بفروشیم و پفک نمکی برای بچه های مان بخریم و یا دسترنج خود را بدهیم و مشتی سیگارخریداری کرده، دود کنیم و برای خود هزار جور درد و مرض فراهم نماییم. براستی تا کی باید اینچنین سرگشته ماند. چرا باید مشکلات ما انسانها در قرن بیست و یکم هم همان مشکلاتی باشد که اشوزرتشت درکتاب آسمانی زرتشتیان گاتاها بیان فرموده است. براستی چرا با این همه پیشرفت های مادی که بشر درعرصه علم و تکنولوژی داشته است. در بخش مینوی اینهمه از وجدان (دائنه ) انسانی و رسیدن به مقام سپنته منی وآدمیت  دورگردیده است …. 

اشوزرتشت در3746 سال پیش به این مهم پی برد و برای رسیدن به حقیقت، پایه اندیشه خود را بر«شک کردن» گذارد. وسالها با تلاش پی گیر و راستین و صیقلی شده و دور از هرگونه تعصب در عالم اندیشه به پژوهش پرداخت. تا فر اهورایی خویش را یافت و با «او»ی یکتا و بی همتا ارتباط برقرارکرد و به حقایقی بسیار پی برد که در عصر نانوتکنولوژی نیز که دانش بشری چندین میلیون برابر بیش از دانش دوران پیامبر است، بسیاری از اوستا شناسان و اندیشمندان و بخردان را شگفت زده کرده است. سه اصل زندگی بخش پیامبر ما، بنیاد اندیشه ها را سامان بخشید و «نیکی» آن دسته از رفتارهایی شناخته شده، که خوشبختی را برای دیگران فراهم نماید. و بر پایه خرد (منه ) و وجدان (دائنه) به انجام رسد و به دروگ (دروغ ) آلوده نشود و از جاده اشویی (راستی وپاکی) خارج نشود.

بی تردید می دانیم که این فرمول درهمه موارد صادق است که «باورها» ست، که «خلق وخو و اخلاق و رفتار» می سازد و «اخلاق» قانون مینویسد و قانون حدود «آزادی» و امنیت را تعریف می کند و «عدالت»  برقرارمی نماید. و می دانیم که همه اندیشه های بشر از این سه دسته مهم خارج نیست :

1.«اندیشه ها یا باورهای واقعی» یا «رئالیستی» که بر حقایق و واقعیات تکیه دارد.(علم و دانش نیز بدنبال شناخت و اسقرار این دسته از اندیشه هاست. )

2.«اندیشه های فرا واقعی» که انسان را پروازکردن می آموزد و تعالی بخش و انسانیت گستر و سپنته من ساز است.

3.«اندیشه های فرو واقعی» که قومی و گروهی و فرقه ای فکر می کند و انسان را از آدمی زیستن دور می گرداند و بال و پرانسان را می شکنند و فرومایگی می آموزد و دیو و اهریمن سازاست.   

یکی ازبرترین آموزشهای اشوزرتشت که در گاتاها کتاب آسمانی زرتشتیان برای نخستین بار مطرح شد و توسط انجمن مغان به ریاست پیامبر و پس از ایشان توسط «زرتشت روتَمَه ها» و «موبدان بزرگ» پی گیری شد. تا انسان ها را براستی راه راستین تشخیص نیک از بد و راست از دروغ بیاموزد، تا راه شناخت و انتخاب راههای فرا واقعی و انسان ساز را آموخته و جایگزین اندیشه های فرو واقعی و اهرمن ساز هدایت نماید. ایمان به «اهورامزدا» بر اساس شناخت «اشا» و ایجاد «عشق راستین»  در رسیدن به دانای کل و پیمودن راه های رسیدن به «سپنته من» شدن بود که این مجموعه «هفت امشاسپندان»، «هفت پایه عرفان زرتشتی » نامیده شد. و در باور و فرهنگ ایرانی بصورت «هفت شهرعشق » و «هفت خوان رستم» به زندگی خود ادامه داده و امروزه نیز اندیشمندان و بخردان بدنبال آموزش و پرورش از این طریق راستین می باشند. «وهومن(نیک منشی)»، «اردیبهشت(راستی و پاکی و عشق اهورایی)»، «شهریور(شهریاری بر خویش و تسلط برنفس)»، « سپنته آرمیتی(مهر و پیمان و آرامش)»، « خرداد (دانش اندوزی تا رسیدن به مرز رسایی)» و « امرداد (جاودانگی )» . رسیدن به تعالی کامل و «سپنته من شدن » و « یکی شدن با خداوند جان وخرد» می دانیم.  

در میان این هفت جاودانه که  در باوراشوزرتشت به تجلی در آمد و توسط نیاکان با فر و شکوه ما بال و پرداده شد و در میان بهدینان رشد کرد و آموزش داده شد و به تکامل رسید. باور به « اشه وهیشته یا اردیبهشت » که دومین پایه رسیدن به مقام سپنته منی شناخته شده و به مفهوم «بهترین راستی» است، برترین مقام را یافت و «آتش» نماد آن شناخته شد. «اَشا یا اَرتَه» اوستایی که به مفهوم «راستی وپاکی وعشق اهورایی» می باشد، بعدها به واژه «عشق » تغییرنام داد. ولی مفهوم واقعی خویش را در باورایرانی بر جای گذارد و عرفای زیادی از جمله بسیاری از بهدینان همانند ایسدواسترو مهرآسپند و تنسر تا آذرگشسب ها و شهزادی ها را در دامان این باور و فرهنگ پرورش داد و ابوعلی سینا و فردوسی و سهروردی وعطار و حافظ و بسیاری دیگر از بخردان را عاشقانه به دنبال خود کشانید و در دیگر فرهنگهای ملل نیز تاثیر گذار شد و راه راستین «زندگی کردن» را به بخردان آموخت تا بتوانند به مقام جاودانگی رسیده و در «وهشیتم مینیو(بهشت)» یا بهترین جای مینوی که در تصورمی گنجد، جای گیرند و نامی نیک از خود بر جای گذارند و به راستی ابدی شوند.       

اشوزرتشت با شناخت درست خداوند یکتا و بی همتا ، او را اهورامزدا یعنی هستی بخشی ابر دانا شناخت و نام نهاد و درک کرد که هرپدیده ای که درجهان حادث می شود، حاصل عمل کرد قانون دقیقی است که «اشا» نامیده می شود. و به انسان آموخت که با بهترین ابزاری که در دست دارند باید بدنبال کسب دانش باشند تا این قوانین بسیار دقیق حاکم بر طبیعت را بشناسند و با آن هماهنگ گردند تا هم خود و هم جامعه انسانی را از ورطه نیستی و نابودی نجات بخشیده، در مسیر تعالی و تکامل و انسانی زیستن و سپنته من شدن رهنمون شوند. انجمن مگان با شناخت اندیشه های والای پیامبر آریایی خویش، به این آگاهی رسید که هر روز دارای پنج گاه ( فرصت) کاملا طبیعی است که هر بهدین میتواند با شناخت این گاه ها و با تکیه بر نیروی لایزال اهورامزدا و استفاده بهینه کردن از مفاهیم نام روز، با سرودن کلمات مانتره اوستا و آموختن مفاهیم اهورایی آن و با احساس مسئولیت و برنامه ریزی و همگام و همراه شدن با همه نیکان و وهان و اشونان جهان و دوری کردن از دروگوندان و آگاه کردن نادانان، می تواند بهترین زندگانی را که شایسته ستایش است از برای خود فراهم نماید. هر روز از ماه نامی ایزدی (ستودنی ) و هر ماهی نامی از میان روزها، متناسب با آب وهوای ایران برآن نهاده شد و سالنامه زرتشتیان را بگونه ای تنظیم نمودند که هنوزهم ازدقیق ترین و کارآمدترین تقویم های جهان است و شایسته دانسته شد که نام هر روز که با نام ماه برابر می شود، بهدینان  جشنی بیارایند و ضمن ستایش خداوند یکتا و بی همتا، به شادی  بپردازند و دین و فرهنگ آموزند و از یکدیگر انرژی گیرند و همازور شوند.

و اینک نوبت هرکدام از ما زرتشتیان از پیر و جوان و خرد و کلان است که به این حقیقت پی ببریم که به راستی «راه درجهان یکی است و آن راه اشویی است». مفاهیم جشن اردیبهشت گان را که برخواسته از این نام نیک اشویی است را بدرستی بشناسیم و در تمام مراحل زندگی، منه (خرد) و دائنه (وجدان ) را فرا راه خود قرارداده، نیکی را از بدی بر پایه این ترازوی بسیار دقیق، از یکدیگر باز شناسیم و نیکی ستودنی را در پرتو راستی و شادی در زندگی اختیار کنیم و بکار بندیم. کوشش کنیم که به مفهوم واقعی «زندگی»  که در واژه به معنی «زایندگی» است، عمل کنیم و زندگی بدون زایندگی را زندگی راستین ندانیم و با دانش «هفت پایه عرفان زرتشتی» را بدرستی  بیاموزیم و با درک و آگاهی دقیق و درست، «من» خویش را بسوی «هومنی» و «وهومنی» و اگر توانستیم «سپنته منی» به پیش ببریم تا نه تنها موجب افتخار خود و خانواده و شهر و کشورخویش گردیم، بلکه توان آن را بیابیم که بقول گاتاها «دیگر مردمان را نیز بسوی نیکی و راستی، و جهانی را بسوی آبادی و پیشرفت رهنمون گردیم.». به یاری اهورامزدا.

بی تردید، برای همازورشدن با اشون ها نخست بایستی «اشا» را شناخت و اندیشه های والای پیامبرمان اشوزرتشت را به درستی درک کرده درخود پرورش دهیم تا بتوانیم براستی «اشونان (راست کرداران )» را از «دروگ وندان(دروغ پرستان)» و «نادانان » تشخیص داده، باز شناسیم، تا شیفته اندیشه های به ظاهر پر زرق و برق  آنها نشویم. و نادانان را آگاهی دهیم و دانش آموزیم تا دست آویز دروگوندان قرار نگیرند و به بی راهه کشانیده نشوند.

 

دراینجا لازم می دانم از همه اعضا و هموندان انجمن موبدان تهران و هفت گروهی که تحت عناوین گوناگون با انجمن موبدان تهران همکاری می نمایند و همه دانشجویانی که از راههای دور و نزدیک برای فراگیری دانش دین چه در تهران و یزد و کرمان، درکلاسهای آموزش دین و فرهنگ انجمن موبدان شرکت می نمایند و بدنبال یافتن راه درست و نیک و راستین در زندگی می باشند. و همه انجمن ها و سازمان های زرتشتی و همه بهدینانی که به مدیریت دینی و فرهنگی خود احترام می گذارند و کوشش دارند با خردمندی«هم واژی» (هماهنگی و مدیریت) را در جامعه برقرارنمایند. به ویژه ازجناب آقای موبد سروش پور که مسئولیت برگزاری این جشن را به عهده گرفتند و انجمن زرتشتیان تهران که یاری رسان مان شدند و همه هنرمندانی که دراین مجلس خجسته به اجرای نقش می پردازند و با درک درست رسالت دینی و فرهنگی خویش، اندیشه های والای زرتشتی را با زبان پرتوان «هنر» منتقل مینمایند. و همه عزیزانی  که در برگزاری این جشن فرخنده یاری رسان انجمن موبدان خودشان شدند، و همه شما بهدینان ارجمند که با شرکت خود به شکوه این جشن افزودید و با احساس مسئولیت و رعایت سکوت و آرامش به برگزاری این جشن فرخنده یاری رسان شدید. کمال سپاسگذاری کنکاش موبدان را اعلام نمایم. و از اینکه نمی توانیم آن گونه که شایسته و بایسته است از زحمات همه شما گرامیان سپاسگزاری کنیم، پیشاپیش عذرخواهی می کنم.

 باز هم   خجسته جشن اَردیبهشت گان، جشن گرامی داشت راستی را به همه شما جویندگان راه راستین و همه زرتشتیان و ایرانیان در سراسر جهان فرخنده باد می گویم.   

 دیرزیوید. شادزیوید. بکامه زیوید. گیتی تان باد به کامه تن. مینویتان باد به کامه روان. اَغنی اشوبید. همازوربیم. همازور هما اشوبیم. بیاری اهورامزدا. ایدون باد. ایدون ترج باد.   

رییس انجمن موبدان تهران.  جشن اردیبهشت گان 3746 دینی زرتشتی. سالن مارکارتهران پارس

—————————————————————————————

 اردیبهشت ماه

دوم اردیبهشت: بهمن روز
جشن گردآوری گل‌ها و گیاهان دارویی از صحرا.

سوم اردیبهشت: اردیبهشت روز
جشن «اردیبهشتگان»، جشنی در ستایش و گرامیداشت «اَردیبهشت» (در اوستایی «اَشَه‌وَهیشتَه»، در پهلوی «اَرْت‌وَهیشْت») به معنای «بهترین راستی» و بعدها نام یکی از اَمْشاسْپَندان (جاودانان مقدس). کوشیارگیلی در «زیج جامع» از آن با نام «گلستان‌جشن» یادکرده است. اَردیبهشت همچنین نگاهبان آتش است؛ چرا که آتش بهترین جلوه‌گاه راستی و پاکی بشمار می‌رفته است.

دهم اردیبهشت: آبان روز
جشن چهلم نوروز در شیراز و در کنار «حوض ماهی» سعدی.

پانزدهم اردیبهشت: دی به مهر روز
جشن میانه فصل بهار و زمان گاهَنباری بنام «میدیو‌زَرِم» در اوستایی «مَـئیذیوئی‌زَرِمَـیه» به معنای «میانه بهار/میانه فصل سبز». البته میانه بهار با شانزدهم اردیبهشت برابر است؛ اما در گذشته و حتی امروزه، عملاً پانزدهمین روزِ ماهِ دوم هر فصل به عنوان میانه هر فصل شناخته می‌شود.

جشن‌های گاهَـنْـباری (پاره‌های سال/ موسم‌های سالیانه)، ادامه و بازمانده‌ای از نوعی تقویم کهن در ایران باستان است که طول سال خورشیدی را نه به دوازده ماه خورشیدی، بلکه به چهار فصل و چهار نیم‌فصل تقسیم می‌کرده‌اند و هر یک از این بازه‌های زمانی، نام و جشنی ویژه به همراه داشته است.

سال گاهنباری از هنگام انقلاب تابستانی یا نخستین روز تابستان آغاز می‌شده و پس از هفت پاره زمانی، یعنی سه پایان فصل و چهار میانه فصل، به آغاز سال بعدی می‌رسیده است (پایان بهار یا آغاز تابستان مانند دیگر فصل‌ها، دارای جشن گاهنباری نبوده و تنها به عنوان جشن آغاز سال نو بشمار می‌رفته است).