جستاری بر افسانه مشی و مشیانه

جستاری بر افسانه مشی و مشیانه
تورات راجع به پیدایش زن ومرد می گوید که: «پس خداوند آدم را به صورت خود آفرید (سفر پیدایش 27:1) ایشان را نر و ماده آفرید (سفر پیدایش 22:2) خداوند خوابی گران بر آدم مستولی گردانید تا او بخفت، یکی از دنده هایش را گرفت و گوشت در جایش پر کرد (22:2 ) و خداوند آن دنده را که از آدم گرفته بود ، زنی بنا کرد و وی را به نزد آدم آورد (32:2) و آدم گفت همان این استخوانی است از استخوانهایم و گوشتی از گوشتم . از یان سبب نساء نامیده شود زیرا که از اسنان گرفته شده است.
در گات ها چیزی در باره پیدایش آدم نیست. گات ها به تنهایی می گوید که آدمی داری تن (تنو) و روان (اوروان) است. درباره روان در گات ها ، از منش (
mana) و وجدان (دئنا) و بیشن (ب ادا) ، همچنین گات ها از خوارنه (توانایی رهبری) و خرد (خرتو) نام برده است.
در اوستا از مشی و مشیانه به عنوان دو گیاهی که تومان از زمین روییده اند و بعدا تبدیل به انسان ، یکی زن و دیگری مرد ، شدند سخن رفته است. مولوی در این باره سروده است که
از جمادی مردم و نامی شدم
از نما مردم به حیوان سر زدم
در اوستا از آفرینش کیومرس (گیومرت) به عنوان نخستین انسان فانی یا الگوی انسان فانی سخن رفته است. اهریمن بر علیه کیومرس توطئه کرد تا او را به نیستی کشاند اما سروش اهورایی کیومرس را از خطر آگاهانید ولی اهریمن کار خود را کرد و کیومرس کشته شد. نطفه های کیومرس توسط خورشید ، پاک و نگهداری شد و سپس به زمین برگردانده شد . از تخم کیومرس دو گیاه (یک کرفس دو شاخه) چسبیده از زمین رویید و به زودی درختی تنومند شد. دو شاخه درخت تبدیل به دو انسان ، یکیزن و دیگری مرد شد که به مشی و مشیانه خوانده شدند. از جهتی مشی و مشیانه به نظریه تکامل داروین بیشتر شبیه هستند هر چند که افسانه مشی مشیانه نه قابل قیاس با تکامل داروین است و نه با داستان آدم و حوا و نباید هم با این دید به آن نگریست.
در افسانه زیبا و دلکش مشی و مشیانه حقیقتی وجود دارد و آنهم برابری زن و مرد و از یک ریشه بوده آنها است که قابل مقایشه با آدم و حوا نیست. افسانه مشی و مشیانه بازگو کننده دو مفهوم والای گات هایی است. یکی پویایی آفرینش که به صورت رویش گیاه از خاک و پیدایش حیوان از گیاه تصور شده است و دیگری تساوی زن و مرد که به صورت دو شاخه از یک گیاه باهم از زمین می رویند. واژه اوستایی مرت merta که مردم و مرد از آن مشتق شده اند به چم میرا و فانی است اما زن در باور فرهنگ اصیل ایرانی به چم زندگی افزا است!
سرچشمه: فلسفه زرتشت به خامه دکتر فرهنگ مهر
کاوه محتشمی
خورداد روز امرداد ماه 3750 مزدیسنی