پاک کردن «فروهر» از تندیسی كه پارسیان پیشكش كردند

پاک کردن «فروهر» از تندیسی كه پارسیان پیشكش كردند

١٧خوردادماه 1338جشن پرده‌برداری از تندیس فردوسی در میدان فردوسی

 

شهداد حیدری:

از 78 سال پیش کار ساختن تندیس‌هایی از فردوسی، در ایران و دیگر کشورها آغاز شد.

 

ابوالحسن صدیقی و نامدارترین تندیس‌های فردوسی
نامدارترین تندیس‌ساز فردوسی، استاد ابوالحسن صدیقی است. او چندین تندیس از فردوسی ساخته است که یکی در توس، دیگری در میدان فردوسی تهران و تندیس سوم در تالار ورودی کتابخانه‌ی ملی نگهداری می‌شود. چهارمین تندیس فردوسی كه ساخته‌ی زنده‌یاد ابوالحسن صدیقی است، نیز در میدان «ویلابورگز» رُم- پایتخت ایتالیا- دیده می‌شود.

 

روزی که این تندیس در میدان شهر رُم جای داده شد، نخست‌وزیر ایتالیا نشان عالی هنر را به استاد صدیقی پیشکش کرد. هنگامی که زمان سخن گفتن استاد صدیقی رسید، او گفت: «شگفت‌زده‌ام که چرا به جای نشان شجاعت، نشان هنر به من داده‌اید! زیرا در سرزمین تندیس‌سازان بزرگی چون میکل‌آنژ و داوینچی، کسی که از ایران بیاید و تندیس فردوسی را در پایتخت روم باستانی بگذارد، شایسته‌ی نشان شجاعت است، نه هنر!».
این تندیس، که در 20 ماه مه 1985 به رم بُرده شد، 185 سانتی‌متر بلندی دارد و از مرمر سفید ساخته شده است. دکتر رستگار فسایی می‌نویسد: «گوستینوس آمبروزی»، تندیس‌ساز ایتالیایی، با دیدن تندیس فردوسی، ساخته‌ی استاد صدیقی، چنان تحت‌تاثیر قرار گرفت که در دفتر یادبود نوشت: «میکل‌آنژ بار دیگر در خاور زاده شده است!».

تندیس فردوسی از تندیس‌ساز فرانسوی 
هنگامی که در سال 1313 خورشیدی جشن هزاره‌ی فردوسی در تهران برگزار شد، استاد تندیس‌ساز فرانسوی، «لرنزی»، به درخواست دانشجویان ایرانی، تندیسی از فردوسی ساخت و پیشکش جشن هزاره‌ی فردوسی کرد. این تندیس در همان سال به ایران آورده شد و در دانشکده ادبیات تهران(پشت بهارستان)، در فضایی که به «گلگشت فردوسی» آوازه پیدا کرد، جای داده شد. تندیس یادشده در فضای باز باغ نگارستان، جای دارد. این تندیس، برداشت استاد فرانسوی – لرنزی- از فردوسی است. می‌گویند که دانشجویان ایرانی شعرهای فردوسی را برای لرنزی می‌خواندند تا این استاد بتواند با الهام از آن سروده‌ها، به طرحی از چهره‌ی فردوسی برسد.

 

تندیس فردوسی ساخته‌ی پارسیان هند  
پارسیان هند نیز تندیسی از فردوسی ساخته بودند. این تندیس در روز 10 مهرماه 1324 در میدان فردوسی تهران جای داده شد. در این روز، ملک‌الشعرا بهار قصیده‌ای در ستایش از کار پارسیان سرود. این روز هم‌زمان با جشن مهرگان بود. چند بیتی از سروده‌ی استاد بهار چنین است:
مهرگان آمد به آیین فریدون و قباد/ وز فریدون و قباد اندرزها دارد به یاد
گوید ای فرزند ایران راستگویی پیشه کن/ پیشه‌ی ایران چنین بود از زمان پیشداد
در چنین روز گرامی هدیه‌ای آمد ز هند/ هدیه‌ای عالی ز سوی پارسی‌زادان راد
پرده بگرفتند روز مهرگان از روی تو/ خاطر ناشاد ایرانی شد از روی تو شاد
خواند در میدان فردوسی بهار این چامه را/ پس بر تندیس فردوسی به تعظیم ایستاد
تا جهان باقی است باقی باد ایران بزرگ/ دوستانش کامیاب و دشمنانش نامراد
هنگامی که در روز 17 خورداد 1338 تندیس استاد صدیقی به جای تندیس پیشکش پارسیان، در میدان فردوسی گذاشته شد، تندیس پارسیان را به دانشکده‌ی ادبیات بُردند و رو‌به‌روی در ورودی دانشکده جای دادند. این تندیس هنوز هم در برابر دانشکده‌ی ادبیات دانشگاه تهران جای دارد. اما نشان فروهر آن را زدوده‌اند. این بیت‌ها بر روی پایه‌ی تندیس دیده می‌شود:
ز ایران نژادان یزدان پرست/ که در هند دارند جای نشست
به پا گشت این یادگار بلند/ که جاوید ماناد دور از گزند
بگفتا حبیب اندرین کارکرد/ شمارنده‌ی سال از یزدگرد
ز فردوسی این پیکر نامدار/ همی باد پاینده و پایدار

 

تندیس فردوسی در میدان فردوسی

اما تندیس فردوسی، ساخته‌ی استاد ابوالحسن صدیقی، که در میدان فردوسی تهران دیده می‌شود، 3 متر بلندی دارد. 

 

 

در طرح نخستین تندیس، ساخت چهره‌های شاهنامه، همانند: رستم و زال و تهمینه و رودابه و دیگران، در کنار پیکره‌ی فردوسی، پیش‌بینی شده بود. این تندیس‌ها در پیرامون تندیس فردوسی جای داده می‌شدند. اما هزینه‌ی ساخت آن چنان سنگین بود که انجمن آثار ملی توان پرداخت آن را نداشت. ناگزیر، به همان تندیس فردوسی بسنده شد. جنس سنگ تندیس، از گونه‌ی «کارارای دانه درشت» است. در سال 1352 کار بازسازی و مرمت آن به هوشنگ سیحون سپرده شد. در سال 1384 نیز باردیگر تندیس فردوسی مرمت شد. در آن زمان گفته می‌شد که بر روی تندیس فردوسی، یک میلی‌متر غبار نشسته است. کار مرمت تندیس را به فرزند استاد صدیقی- فریدون صدیقی- سپردند.

به ناروا می‌گفتند كه ساخته‌ی صدیقی نیست

اما استاد صدیقی در سال 1313 (هم‌زمان با جشن هزاره‌ی فردوسی)، تندیس دیگری از فردوسی ساخته بود. در آن زمان برخی به ناروا می‌گفتند که این تندیس از صدیقی نیست و از کمال‌الملک است! 

 

استاد صدیقی که از این سخن، سخت آزرده شده بود، ناگزیر شد یادداشتی بنویسد و آن را در روزنامه‌ی اطلاعات (شماره نهم آبان 1313) چاپ کند. آن یادداشت چنین بود: «از آن‌رو که شنیده‌ام و خوانده‌ام که برخی تندیس فردوسی کار اینجانب را به آقای کمال‌الملک نسبت داده‌اند، و استاد بزرگ را بدین‌گونه کوچک کرده‌اند، بایسته بود برای آن‌که حقیقت روشن شود، این یادداشت را بنویسم و بگویم که جایگاه آقای کمال‌الملک، که استاد من بوده است و سال‌های دراز در زیر دست او رنج بُرده‌ام، بالاتر از آن است که کارهای کوچک من را به او نسبت دهند و از جایگاه ایشان بکاهند. بنابراین خواستم بنویسم که تندیس فردوسی، کار اینجانب، شاگرد استاد بزرگ کمال‌الملک، است- ابوالحسن صدیقی».
از دیگر تندیس‌های فردوسی، می‌توان به این نمونه‌ها اشاره کرد: تندیس فردوسی دانشکده ادبیات مشهد ساخته‌ی علی رجبی‌مقدم در سال 1385؛  تندیس فردوسی ساخته‌ی علی قهاری کرمانی که در کاخ نیاوران جای داده شده است.

یاری‌نامه:
این نوشته برپایه جستار دکتر منصور رستگارفسایی، به نام «داستان مجسمه‌های فردوسی در ایران و جهان»(چاپ شده در «فصلنامه پاژ»، شماره‌های 7و8- سال 1388)، و نیز کتاب «شاهنامه آخرش خوش است» استاد باستانی پاریزی، فراهم آمده است. 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *