نقش گرامی بانوان زرتشتی در پاسداری از دین و فرهنگ

نقش گرامی بانوان زرتشتی در پاسداری از دین و فرهنگ        

مهربان افسر كشمیری  

۰۸ آذر ۱۳۸۷

نخستین نشست هم اندیشی انجمن موبدان تهران پسین پنج شنبه 7 آذرماه در تالار آدریان تهران برگزار شد. دكتر موبد اردشیر خورشیدیان و پروا نمیرانیان در این نشست سخنرانی نمودند.

 

فرنشین انجمن موبدان تهران در این نشست با تاكید بر نقش و اهمیت خانواده به برابری زن و مرد در فرهنگ ایرانی اشاره نمود  و در ادامه از نقش مهم بانوان در ایران باستان سخن راند. وی در ادامه به اهمیت زنان در دنیای امروز نیز اشاره نمود و در پایان از كاستی هایی كه جامعه امروز زرتشتی با آن گریبان گیر است سخن راند و از همكیشان خواست تا برای حل این كاستی ها راهكار ارائه دهند، متن كامل سخنان ایشان به صورت زیر است:

 

“بی تردید بن پایه شخصیت هر فرد و در مجموع هر هازمان (جامعه)ای را خانواده تشکیل می دهد. بنابر این اصل، هر چقدر در جامعه ای افراد دارای شخصیت آگاه تر وآزاد اندیش تر و محکم تر بوده، بدنبال خوشبخت کردن یکدیگر و گسترش اشویی باشند، آن هازمان هماهنگ تر و  همازورتر عمل خواهد کرد و با سرعت بیشتری به خوشنودی و خوشبختی جمعی دست خواهند یافت. بر پایه این اصل، دین زرتشتی به امر ازدواج و تشکیل خانواده و کوشش به درک متقابل و پیشی جستن در نیک منشی و مهرورزی همسران تاکید و پافشاری کرده است و عشق همراه با پای بندی به عهد و پیمان را ارزش و عدم همکاری در درک یکدیگر بین زن و شوهر را کاری بسیار ناشایست و طلاق را دروج  و ضد ارزش می داند. کیش زرتشتی چون انسان ها را بطور فطری صاحب منه (خرد) و دائنه (وجدان) می داند، تربیت فرزندانی دانا و آگاه و راست   اندیش و نیک کردار و پارسا را در جای جای اوستا ستوده است.

 

  ما ایرانیان برخلاف بسیاری از ملل که به جهان به دید دو جنسیتی نگاه می کنند و زن راwoman  و weman   یا نساء و ضعیفه   باور دارند و در فرهنگ خود HE&she  و هذا و هذه خطاب می کند، چون زن را همانند مردان دارای تخمه و فره ایزدی می دانیم و زاینده  می شناسیم، به بانوان می گوییم « زن» یعنی زاینده. و چون به وحدت وجود معتقدیم، به زن و مرد هر دو « او» خطاب می کنیم. پسر را پشت سر  خانواده می دانیم و دختر را دوخت دهنده و پیوند دهنده خانواده ها. زن خود را همسر خطاب می کنیم یعنی کسی که سرش هم با ما یکی است  و او را کدبانو (همه کاره و مدیر خانه) می دانیم و بانوان را «خانم» یعنی «خان من» صدا می زنیم. و از همه بالاتر بر اساس باور اوستایی، چون زن «نمو پئیتی» یعنی نور خانه شناخته می شود، زنان در ایران کهن، نقش بسیار مهمی درصحنه زندگی خانوادگی و اجتماعی بازی می نموده اند. دانشمندان، زنان ایران را نخستین کسانی می دانند که توانستند به رمز کاشت و برداشت پی ببرند و آنها را از کاشفین و مبتکرین امر کشاورزی می دانند. زن در همیشه تاریخ در مزرعه ها بکار مشغول بوده و در ساخت انواع صنایع دستی دوش بدوش مردان به اقتصاد خانواده یاری رسان بوده است و به مقام قضاوت و سرداری و پادشاهی می رسیدند. زنان زرتشتی در پاسداری از همه ازرش های دینی و فرهنگی زرتشتی و نگهداری از همسر و پاسداری از ارزش ها، نقش بسیار مهمی داشته و به یاری و مشورت شوهران خویش، به فرزندان، دانش و فرهنگ. کشاورزی و صنعت، و راستی و پاکی و پارسا زیستن را می آموختند. به طوریکه همواره بیگانگان و حتی دشمنان نیز، ایرانیان را صاحب  روحیه ورزشکاری و اخلاق  پهلوانی و پاسدار راستگویی و فرهنگ  انسانی می شناختند و معرفی کرده اند.

 

بی تردید در دنیای امروز نیز گرامی بانوان زرتشتی در آموزش اشویی و پاسداری از همه ارزش های نیک انسانی و آموزش آنها به فرزندان چه پسر و چه دختر، نقش بسیار مهم تری نسبت به آقایان بردوش دارند. چرا که در دنیای پرهیاهوی امروز که روز به روز به سوی مصرف گرایی بیشتر پیش می رود، خواه ناخواه مردان نمی توانند با انجام چند ساعت کار در شبانه روز، از عهده مخارج سنگین خانواده و خواسته های روز افزون آنها بر آیند و ناگزیر بایستی بیش از نیمی از روز را خارج ازخانه به سربرند که در نتیجه شب خسته و کوفته به خانه بر می گردند و طبیعتا حال و حوصله و زمان سروکله زدن با فرزندان را کمتر پیدا می نمایند. از این رو اگر بانوان محترم نیز به تکلیف خویش واقف نبوده و عمل ننمایند و محیط خانه را سرشار از عشق و مهر نکنند و در امر آموزش و پرورش فرزندان، وقت و حوصله به خرج ندهند و گام های بلند برندارند،  خسارت هایی جبران ناپذیر به بنیاد خانواده و در تعقیب آن به اجتماع وارد خواهد شد.

 

و روز به روز از آموزش های اشوزرتشت و فرهنگ زرتشتی که اخلاق انسانی می آموزد و طالب احترام به عقیده دیگران و تربیت فرزندانی رشید و شجاع و خدمت گذار خلق و پاک نگهدارنده محیط زیست و دیندار و دین یار می باشد و درصدد تربیت جوانانی است که مردم را بسوی راستی و نیکی و جهان را بسوی پیشرفت و آبادانی رهنمون باشند به دور میگرداند.

 

 نخستین پایه ای که باید همه بانوان گرامی به آن توجه داشته باشد اینست که فرزندان ما باید « مدیریت بر خویش» را آموزش ببیند. و برای رسیدن به این پایه از دانایی، باید به اندازه ای از دانش و آگاهی برسند که همواره در کنار خرد، وجدان خود را بیدار نگاه دارند. اشوزرتشت برای رسیدن به این پایه از تمدن، راه کاملا عملی پیش پای گذارده است، تا بتوانیم به فرزندانمان به دید یک انسان صاحب اندیشه بنگریم و « مثبت نگری» بیاموزیم و« هفت پایه عرفان زرتشتی» را که از اندیشه های سپنته من ساز آغاز و تا امرداد ادامه می یابد را به آن ها بیاموزانیم تا بتوانند با پیروی از این آموزش های درست و کاملا علمی و منطقی به انسانهایی هومن و سپنته من تبدیل گشته، برای خود و جامعه مفیدترین و سازنده ترین  باشند.

 

اکنون به چند مورد از «ارزش» هایی که تا چندی پیش بین نیاکان ما گرامی داشته می شد و متاسفانه امروز«ضد ارزش» تلقی می شود یا نسبت به آنها بی توجه شده ایم، اشاره می نمایم که اندیشه و روان همه ما باشندگان در این مجلس گرامی اعم از زن و مرد و کوچک و بزرگ را آزار می دهد، که امیدوارم در این نخستین نشست هم اندیشی انجمن موبدان با همکیشان گرامی به ویژه بانوان ارجمند، به بحث و گفتگو گذاشته شود و راه چاره ای اندیشمندانه و بخردانه و عملی برای تک تک آنها پیدا کنیم. تا چند سال پیش  در بین زرتشتیان:

 

1.پاک نگه داشتن تن و روان و نیرومند نگاه داشتن این دو «ارزش» بود و…. حال جوانان ما شاید در منزل به پاک نگداشتن تن بیشتر توجه می نمایند. لباس بهتری می پوشند، ولی آلودگی مادی و مینوی جامعه و محیط زیست بیشتر شده و داشتن کارهای پشت میزنشینی و نداشتن وقت کافی برای ورزش و عدم توجه به بهداشت فردی و جمعی، جوانانمان را بیشتر در معرض بیماریهای عضوی از قبیل کمردرد و ضعف عضلانی و غیره و بیماریهای روحی از قبیل سرخوردگی رفتاری و استرس ها و فشارهای سخت روانی و اعتیاد و حتی عفونت های ویروسی و میکروبی و خدای ناکرده «ایدز و سرطان» قرارداده است. براستی علت چیست و چه باید کرد؟

 

2.راستگویی و راستی جویی و در جستجوی نام بودن و دوری از ننگ، یکی از مهمترین مشخصه زرتشتیان بوده و «ارزش» بوده است، ما را چه شده است که همرنگ جماعت شدن و به دنبال پول و دلار بودن، از این ارزش راستین کاسته است و ما را از باقی ماندن در مواضع اصولی و انسانی خویش باز داشته است.

 

3.آموختن و سخن گفتن به زبان دری یک «ارزش» بود. چرا اکنون نیست و آن احترامی که بین کوچک و بزرگترها بود، بسیار کمرنگ شده  است. چرا؟

 

4.پوشیدن لباس سنتی خودمان، در آن شرایط سخت قدیم، یک «ارزش» بود. چرا حال نیست. و حتی با وصفی که می توانیم لباس و روسری سفید و حتی رنگی بپوشیم، بانوان ما عادت کرده اند که از پوشش هایی به رنگهای بسیار تیره و حتی سیاه استفاده نمایند. براستی چرا؟ چه باید کرد؟ 

 

5.فرهنگ کار و همت داشتن و یاری رسانیدن به دیگران «ارزش» بود و زرتشتیان چه در کارهای اجتماعی و چه در ورزش همواره پیش قدم و سرآمد بودند.چرا امروز نه؟ 

 

امید است درنشست آینده به موارد های دیگری از بن پایه های شناخت فرهنگ زرتشتی، با هم اندیشی به رفع نواقص بپردازیم. از همه زرتشتیان به ویژه بانوان گرامی می خواهیم که به طور فردی و اگر می توانند جمعی، به این پنج پرسش پایه ای پاسخ داده تحویل خانم مرادپور نمایند. مهر افزون. راستی پیروز باد. با سپاس بی کران موبد دکتر اردشیر خورشیدیان. “

 

در ادامه این هم اندیشی سركار خانم پروا نمیرانیان در مورد پوشش زرتشتیان سخن گفت و همچنین فیلمهایی را نشان داد. فرزانه گشتاسب و دكتر بوذرجمهر مهر از دیگر سخنرانان این نشست بودند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *