پل چینوت

پل چینوت

پل چینور   یا چینود  ، پلی است که باید همه مردم، چه پارسا و چه بدکار پس از مرگ از آن بگذرند. پل چینوت، پلی نیست که پایه و ستون داشته باشد. این پل در اوستا  نامیده شده که در این واژه  به چم « گذرگاه، پل»  و   به چم «جداکننده» است.
در گاتها، در اشتود گات هات 46 بند 10 و 11 ، چینوت پلی است که مردم پارسا وبدکار پس از مرگ‌، از آن عبور کرده و پاداش و پادافره اعمال خویش را دریافت می‌‌کنند.
اشوزرتشت در گاتهای خود سخنی از پهنی و باریکی پل و افتادن و سرنگون شدن یا راه یافتن به بهشت و دوزخ بر زبان نمی‌راند.
دردینکرد و داد ستان دینیگ و بندهش در مورد مکان و چگونگی پل چینود چنین آمده: در ایرانویج در بالای قله داییتی   پل چینود به بلندی یک صد مرد قرار دارد. در هنگام عبور پارسایان نه (9) نیزه که هر نیزه به  درازای سه نای است، پهن می‌‌شود و در هنگام عبور بد کاران همانند  تیغ استره، باریک و تنگ می‌‌شود.  
در خرده اوستا آمده است که، در بامداد روز چهارم، روان درگذشته باید از پل چینود گذر نماید و در صورتیکه نیکوکار باشد به آسانی از آن عبور کرده و وارد بهشت می‌‌شود، و اگر بد کار باشد از پل به سمت دوزخ سرنگون می‌‌شود.


http://www.anjomanemobedan.com

پیام آور و کتاب راهنما

نام پيام آور

  نام اوستايي اشو زرتشت “زَرَتوشترَ” Zarathushtra  است كه در زبان گجراتي Zarathusht  يا Zarthusht  شده است و در فارسي امروزه به آن “زرتشت”  Zartoshtمي گوييم.

Zoroaster برگردانِ انگليسيِ نادرستي از نام Zarathushtra به يوناني است و از سده ي 19 ميلادي در زبان لاتين به دين بهي Zoroastrism گفته مي شود.

 

كتاب راهنما

زرتشت در درازاي چهل و هفت سال پيام يا دكترين خود را به كار برد و آموزش داد تا سرانجام چكيده ي آن را در 17 سروده گرد آورد كه خود آنها را مانتر Mânthra يا “انديشه برانگيز”[i] خواند. اين سروده ها پس تر “گاتها” ناميده شدند.  

گاثا، گاسان و گاهان گويش هاي گوناگون همين نام به اوستا، پهلوي و فارسي است اما گويش “گاتها” در همه ي زبان هاي جهان پذيرفته شده است و مردم بيشتر آن را به همين نام مي شناسند. چم اين واژه در زبان هاي اوستا و سانسكريت “سرود پاك” مي باشد.

اين هفده سرود را از روي وزن و آهنگ بر پنج بخش كرده اند كه هر كدام نام ويژه اي دارد. هر يك از سرودها داراي شماري از بندهاست. بلندترين سرود 22 بند و كوتاه ترين 6 بند دارند. نام پنج بخش گاتها چنين است :

اَهنُوَد (اَهونَوَييتي Ahunavaiti)

اُشتَوَد (اوشتَوَئيتي Ushtavaiti)

سپَنتٍمِد (سپِنتا مَئينيو Spentâ Mainyu)

وُهوخشَترَ  Vohu Khshathra                     

وَهيشتوايشت (وهيشتو ايشتي Vahishtu Ishti)

 

نخستين جانشينان و پيروان اشو زرتشت نيز نيايش ها و سروده هاي خود را با سبك گاتهايي به آن افزودند كه چنین هستند :

هَپتَنگ هائيتي يا هفت هات Haptang Hâiti

اَئيريَ ما ايشيو Airya mâ ishyu

هَذَئوختَه يا هادُخت (سروش) Hadhaokhta

فْشوشو مانترَ Fshushu Mânthra

يِنگهِه هاتام Yenghe hâtâm در گرامي داشت زنان و مردان

فْرَوَرتي يا فَروَرد Fravarti به چم برگزيدن كه دربرگيرنده ي آن پاره هايي است كه هم بهدينان در نيايش هاي خود مي سرايند و هم گروندگان به دين با گفتن آنها از باورهاي پيشين خود برگشته و دين بهي را برمي گزيدند.

اَشِم وُهو Ashem vohu در ستايش از راستي و درستي

يَتا اَهو Yathâ Ahu درباره ي گزينش و ياري به ديگران

 

تمامي اين جٌنگ ياد شده را “ستوت يسن” Stot Yasn گويند كه به زبان اوستايي Staota yesna مي باشد به چم “ستايش هاي گرامي”.

 

در يك جمله مي توانيم بگوييم كه كتاب پاک و راهنماي ما زرتشتيان “گاتها” است كه مي توان با پسوند “ورجاوند” بگونه ي “گاتهاي ورجاوند” نيز به كار برد كه به معني   بزرگ و گرامي است.



[i] از ریشه ی مَنَ به چم اندیشه می آید.

 

برگرفته از نوشتار های موبد کامران جمشیدی

http://mobedjamshidi.com