بنيـان هـای بهـدينـی

بنيـان هـای بهـدينـی


  ما زرتشتيان با توجه به آموزش های راستين دين مان و پيامِ پيام آورمان، اَشو زرتشت مي پذيريم كه :

 دين زرتشتي يا دين بهي، آنگونه كه اشو زرتشت آن را مي ناميد، نخستين دين يگانه شناسي جهان مي باشد كه انسان را از پرستش خدايان پنداري و گوناگون بازداشته و آنان را با خداي يگانه، اهورا مزدا آشنا ساخت.

 

2- بنيان گزار دين بهي، زرتشت از خاندان اسپنتمان، در ميان مردمي به نام “آرياها” برخاست و پس از گذار از روندي در جستجوي خود به دنبال راستی ها، به ذات و گوهر نيروي برتر و يگانه و آفريننده و قوانين پيش برنده ي زندگي به سوي رسايي و بي مرگي دست يافت و پيام خدا و خرد را براي انسان به ارمغان آورد.             

ما زرتشتيان براي بزرگداشت پيام آور، پیام دار و آموزگار خود همواره او را با پيش نام “اَشو” و به گونه ي “اشو زرتشت” نام مي بريم. اشو به چم (معني) كسي است كه رهرو راه اَشا باشد (راه راستي) و فرنامی است كه خود آن اشو به راست روان و درست كرداران داده و آنها را “اَشَوَن” ناميده است.        

بر پايه ي آخرين پژوهش ها و شمارش هايي كه از سوي دانشمندان خودي انجام يافته و به پذيرش همگاني رسيده است، مكان پيدايش اشو زرتشت و خاستگاه دين بهي، سرزمين هاي شمال خاوری ايران كنوني (خراسان بزرگ) و زمان آشکار کردن پيام ايشان در سن سي سالگي، در ١٧٣٧ سال پيش از زايش مسيح بوده است. اين تاريخ براي ما آغاز گاهشماري به شمار مي آيد كه به آن “سال زرتشتي” مي گوييم.

 

3- بنيان و اساس پيام و آموزش هاي اشو زرتشت كه خود آنها را مانْتْرَ  Mânthra  ناميده است و در چم “انديشه برانگيز” ميباشد، در دفتری با نام “گاتها” در دسترس ماست كه “كتاب راهنمای” ما زرتشتيان مي باشد.                                

اوستا نام جٌنگی (مجموعه ای) از دفترها و نوشتارهاي به يادگار مانده از همگی تاريخ و فرهنگ ايرانيان، در زمان هاي گوناگون است كه سرچشمه ي بسيار باارزشي است براي آگاهي و پژوهش در چگونگيِ زندگي و باورها و فرهنگ مردم ايران زمين در اين پهنه ي گسترده ي تاريخي. گاتها و چند سروده و نوشتار ديگر كه بوسيله ي نزديك ترين ياران اشو و با همان روش فكري و در همان زمان گفته شده اند رويهم جنگی را به نام “سُتوت يَسن“  Yesna   Staota   تشكيل مي دهند. اين جٌنگ تنها آموزگار و راهنماي ما از “اصول دين” مي باشد.  

         

بر اساس اين آموزش ها :                            

دين بهي، ديني جهاني است و تنها براي مردم يك كشور، نژاد، مليت يا رنگ پوست ويژه اي نمي باشد و هدف و آرمان آن آرامش، شادي، بهزيوي و خوشبختي انسان مي باشد. بنابراين يك بهدين در هر كجاي دنيا كه به سر مي برد بايد بر اساس آموزش هاي دين خود، خرد و دانش و داد را راهنماي اندیشه خود قرار داده و به وسيله ي انديشه و گفتار و كردار نيك همواره در راه رسایی تن و روان و بهبودي و بهزيستي خود و همبودگاه (اجتماع) بكوشد. البته با توجه به زادگاه اشو زرتشت و مكان رشد و گسترش دين بهي و آميخته بودن تاريخ اين دين با تاريخ ايران زمين، اين سرزمين زادگاه تاريخي پيامبر و دين بهي به شمار مي آيد. به همين دليل بهدينان در هر كجاي دنيا كه مي زيند ايران را سرزمين مادري خود دانسته و براي بهروزي و رستگاري آن همواره در تلاش خواهند بود.

 

4- تاريخ زرتشتيان (آن گروه كه در سرزمين مادري بجا ماندند) بخشي از تاريخ اين سرزمين و فراز و نشيب هاي آن است. همچنان كه سرگذشت و روندِ دگرگونيِ فكري و سنتي كوچندگان (پارسيان) نيز واكنشي در برابر قوانين فرمانروا بر چگونگی (شرايط) زيستی آنان در سرزمين هاي تازه (هند و پاكستان) بوده است. زرتشتيان مي بايد كه تاريخ و سرگذشت پدران خود را بدانند تا با كند و كاو در آن به انگیزه های چگونگی امروز پي برده و با بكار گرفتن خرد، هم فردي و هم گروهي روش هايي درست و اشايي را براي پيشرفت به سوي آينده اي بهتر و روشن تر و سرانجام دست يافتن به سازمان دوستي جهاني به كار گيرند.

 

5- همانگونه كه گفته شد دين بهي، جهاني و براي همه ی انسان ها است، بنابراين بايد با خردمندي و تدبير به بازگويي و گسترش آن پرداخت. در اين راه به چند بنیان مهم بايد توجه داشت :                  

الف- ما بايد آنچه را كه از روي خرد باور داريم به ديگران بشناسانيم و هر كجا كه خرد شاهراهي را روشن كرد، راه و روشنايي را تاييد كنيم. بر مبناي اين انديشه با هيچ باور و دين و مذهبي آهنگ ستيز نداشته و از برخوردهاي ناسازنده و نابخردانه پرهيز مي كنيم.                                                     

ب- دين بهي، در درجه نخست ديني است انسان ساز و آرامش جو و آرام ساز كه اين آرامش را براي همبودگاه جهاني پايه ريزي مي كند. اين دين به دنبال به دست آوردن قدرت سياسي یا دولتی نبوده و از پايه، دين را از سياست/دولت جدا ميداند و بنابراين تنها پذيراي كساني است كه براي پاك سازي خود و از روي باوري راستين و از روی خواستی پاکدلانه به دين بهي روي مياورند و نه كساني كه تنها به دنبال خواست ها و هدف هاي سياسي يا گروهي خود و يا هر انگيزه ي ديگري از اين دست مي باشند.

                              

پ- از آنجا كه منش بد و انديشه ناپاك و ويران ساز وجود دارد، زرتشتيان و سازمان هاي زرتشتي مي بايد داراي كارسازهاي پدافندي (مكانيزم هاي دفاعي) بوده و با دلي پاك و هشيارانه به شناسايي و جلوگيري كردن از آزار بدمنشي بپردازند.

         

ث– هر آنكس كه :                      

– دانش و بينش درست  زرتشتي داشته باشد و باورمندانه آنها را به كردار درآورد              

– با پژوهش پيگير از تاريخ گذشته و امروز زرتشتيان آگاهي يابد

– به سختي ها و رنج هاي اين مردم در راه نگاهداري و پايداري دين و فرهنگ نياكاني ارج بگذارد         

– و از روي اختيار و آزادي دين زرتشتي را برگزيند ، زرتشتي به شمار مي آيد.

 

اين گزينش و پذيرش دو گامه (مرحله) دارد. نخستين گامه شناخت، آگاهی، گزینش، باور و كردار بر پایه ی دين است كه امري است شخصي و سپس پذيرش از سوي همبودگاه  زرتشتي و شركت  در كاركردهاي آن مي باشد. اين پذيرش و به دين آمدن به شكل سدره پوشي و بوسيله ي کسانی انجام مي پذيرد كه از سوي زرتشتيان این خویشکاری (مسئولیت) به آنان واگذار شده باشد.

 

برگرفته از نوشتار های موبد کامران جمشیدی

http://mobedjamshidi.com