اوستا

دانلود اوستا

 


 دانلود اوستا

اوستا بخش اول                                          

دانلود 
اوستا بخش دوم         دانلود

خرده اوستا ،برگردان موبد اردشیر آذرگشسب    دانلود

 خرده اوستا به زبان انگلیسی (136 مگابایت)     دانلود

خرده اوستا به زبان انگلیسی (  2 مگابایت )      دانلود

اوستا برگردان به کردی  (برگردان بدون پایند !)  دانلود

اوستا برگردان به ت ا ز ی(برگردان بدون پایند!)  دانلود

 


اوستا نام کلی مجموعهٔ کهن‌ترین نوشتار و سروده‌های ایرانیان است، که در واقع دانشنامهٔ ایرانیان بوده و در روزگار باستان بیست و یک نسک (کتاب) داشته و در شکل کنونی خود شامل پنج بخش است. ( واژه ی اوستا )

اوستای امروزی شامل بخش‌های زیر است:

 یسنا، گاتها بخشی از یسنا است

دانلود ) ( گات ها ، كتاب دینی زرتشتیان ) ( متن یسنا )


ویسپرد

دانلود ویسپرد )( متن ویسپرد )(درمورد ویسپرد ، سرودهای نیایش مزدیسنی )


وندیداد

(وندیداد) * وندیداد از نگاه موبد شهزادی ( آنچه از وندیداد باید بدانیم )(پیشگفتار وندیداد از جلیل دوستخواه)( متن وندیداد )


یشتها

دانلود یشتها )( یشت ها )( درمورد یشتها : با ارزش‌ترین و مهم‌ترین ادبیات مزدیسنا ) و ( آشنایی با یشتها )


خرده اوستا

( خرده اوستا )( دانلود خرده اوستا ) ( دانلود خرده اوستا از رشید شهمردیان )

بخش‌های اوستا در دوران مختلف توسط اشخاص متعدد تالیف شده‌است اما از آن میان فقط بخش گاتها از آنِ خود زرتشت است. مندرجات اوستا عبارتست از نیایشِ اهورا مزدا و امشاسپندان و دیگر ایزدان و مظاهر طبیعت و تکالیف انسان در جهان بهشت و دوزخ و داستان‌های ملی.


یسنا ( متن یسنا )( درمورد یسنا با ارزش‌ترین بخش اوستا )
یسنا مجموعه عبادی اصلی است. این مجموعه از ۷۲ قسمت به نام «هات» یا «ها» تشکیل شده‌است. ۷۲نخ از پشم گوسفند در «کشتی» (نخ مقدس که زرتشتیان آن را می‌پوشند) نشان دهنده این قسمت‌ها هستند.«یسنا» شامل همه ۲۱ «نسک» است (جلد هفتم و آخر در گروه سوم و آخر) که به نوبه خود شامل «گات‌ها» (کهن‌ترین و مقدس‌ترین بخش اوستا) است که توسط خود زرتشت سروده شده‌است.


ویسپرد ( متن ویسپرد )( درمورد ویسپرد ، سرودهای نیایش مزدیسنی )
مجموعه‌ای از متمم‌های «یسنا» است. «ویسپرد» به ۲۳ «کردا» (قسمت‌ها، مفرد: کردو) تقسیم می‌شود که به توصیف فرشتگان و عبادت آنها می‌پردازد.


یشت ( متن یشت ها )( درمورد یشتها : با ارزش‌ترین و مهم‌ترین ادبیات مزدیسنا ) و ( آشنایی با یشتها )
که ۷۲ تا هستند، سروده‌هایی در ستایش مزدا اهورا و ایزدان(فرشتگان موکل مزدا بر امور جهان) مختلف هستند. این سروده‌ها منبع مهمی برای اسطوره‌شناسی ایرانی به شمار می‌روند و فردوسی در شاهنامه خود ازآنها به بزرگی یاد کرده‌است.


وندیداد ( متن وندیداد )( سخن موبد رستم شهزادی در مورد وندیداد ، آنچه از وندیداد باید بدانیم )(پیشگفتار وندیداد از جلیل دوستخواه)
«وندیداد» شامل همه ۱۹ «نسک» است و تنها «نسکی» است که به طور کامل از زمان ساسانیان باقی مانده‌است. این متن شامل ۲۲ «فرگرد» است که به صورت بحث بین اهورامزدا و زرتشت میباشد.

می توان در وندیداد خواند ؛ 
اعتقاد به وجود 
بهداشت 
بیماری‌ها و راه‌های مقابله با آن‌ها 
شأن ثروت، کمک به دیگران
ازدواج 
کارکردن

قبح رفتار غیر قابل قبول اجتماعی مانند اهانت و عهدشکنی بحث می‌کنند و کفاره‌های لازم برای پیمان‌شکنی و گناهان دیگر را مشخص می‌نمایند.

«وندیداد» یک مجموعه از احکام و فرامین حکومتی است (نه دستور العمل عبادی) و در احکام آن تا حدودی نسبیت اخلاقی دیده می‌شود. بخش‌های مختلف «وندیداد» ویژگی‌ها و عمر بسیار متفاوتی دارند. بخشی از بخش‌ها جوان ترند، اما بخش اعظم آن بسیار کهن است و به عقیدهٔ بسیاری، جزو منابع کهن پیش از زمان زرتشت می‌باشد که در هزاره‌های بعد و در زمان اشکانیان یا ساسانیان به مجموعه کتب مقدس مذهبی به اشتباه افزوده و از باب اسطوره‌شناسی و تاریخی فقط می‌تواند مورد مطالعه قرار گیرد.


خرده‌اوستا  ( خرده اوستا )
«خرده اوستا» (به معنای «اوستای خلاصه شده یا «گلچینی از دعاهای اوستا») گزیده‌ای از متون «یسنا»، «ویسپرد»، «یشت» و متن‌های کوتاه و دعاهای مختصری مانند پنج «نیایش» است. این مجموعه به عنوان کتاب دعا برای استفاده روزانه در نظر گرفته شده‌است. باور بر آنست که این رساله را موبد آذر پاد ماراسپندان در زمان ساسانیان به عنوان رساله‌ای مذهبی به نگارش در آورد.شامل مجموعه‌ای از ادعیه‌است.

 

راهنمای برخی نکات در خواندن آوانوشت های اوستایی و گاتها

آموزش دین دبیره 

کتاب های آگاهی دهنده و آموزنده زرتشتی

کتاب های آگاهی دهنده و آموزنده زرتشتی

تنها دانلود نکنیم ، فرهنگ کتاب خوانی را هم گسترش دهیم

 

 

 از نوروز تا نوروز ، آیین ها و مراسم سنتی زرتشتیان ایران


دانلود

 آیین اختیار ، گفتاری پیرامون فرهنگ وفلسفه زرتشت


دانلود

 اندرزنامه زرتشت


دانلود1 ، 2

 لغزش هایی در شناخت کیش زرتشتی


دانلود

 نگاهی به دین زرتشتی


دانلود

 سوشیانس / سوشیانت


دانلود

 بدانیم و سربلند باشیم


دانلود

 اندرزنامه انوشه روان آذرباد مهر اسپندان


دانلود

A QUICK LOOK AT THE RELIGION 


 Download

 خرده اوستا به شعر


دانلود

دیدی نو از دینی کهن – آنلاین ،به صورتSWF 

و یا PDF

 آموزش دین دبیره


دانلود

 زرتشت و آموزش های او



دانلود

 اندرز نامه اشو زرتشت


دانلود

 آرمان دین بهی – موبد کامران جمشیدی


دانلود

 بدانیم و سربلند باشیم


دانلود 

 فرزان یا بینش زرتشتی


دانلود

 فروغ مزدیسنی


دانلود

 مراسم مذهبی و آداب زرتشتی


دانلود

 پرستشگاه زرتشتیان 1


دانلود 

 پرستشگاه زرتشتیان 2


دانلود 

 سیری در آموزشهای گاتها


دانلود

 یادداشت های گاتها


دانلود

 دوگانگیه گوهری


دانلود

 کتاب نیایشهای نوروز


دانلود

 اخلاق ایران باستان ، دینشاه ایرانی


دانلود

 سیری در آموزشهای گاتها


دانلود

 تاریخ زرتشتیان پس از ساسانیان


دانلود

 وندیداد از نگاه موبد شهزادی


دانلود

 واژه نامه اوستایی


دانلود

 واژه های اوستا همراه با چم آنها


دانلود

 سوشیانت ، موعود مزدیسنا ، از قلم استاد ابراهیم پورداود


 دانلود

 گاتها و تاثیر آن بر دانش در ایران باستان و در جهان 1


 دانلود

 گاتها و تاثیر آن بر دانش در ایران باستان و در جهان 2


 دانلود

 گاتها و تاثیر آن بر دانش در ایران باستان و در جهان 3


 دانلود

 شناخت زرتشت


 دانلود

 اخلاق ایرانیان در پیش از اسلام


 دانلود

 History of Zoroastrianism


 Download

 بینش زرتشت


 دانلود

 جهان بینی زرتشتی


 دانلود

 پرسش و پاسخ


 دانلود

اهورا مزدا 


 دانلود

 آرمان دین بهی


 دانلود

همستاری در گاتها و مثنوی 


 دانلود

 فروهر و گاتها


 دانلود

مراسم و آیین های زرتشتی 


 دانلود

 بنیان های فرزانی دین بهی / مزدیسنی


 دانلود

 بینش زرتشت


 دانلود

 آیین سدره پوشی


 دانلود

 گزارش گمان شکن


 دانلود

 برسم


 دانلود

 آتورپات (پیرامون نام آتورپات مانسپندان)


دانلود 

مینوی خرد


دانلود 

 تاریخ زرتشتیان پس از ساسانیان


دانلود 

 ادب پارسی و دین بهی


    دانلود 

 نگرشی بر دوگانگی گوهری

 

    دانلود 

  فلسفه و آموزش های گاتها

 

   دانلود  

  ادبیات اوستایی

 

   دانلود 

  پیدایش آدمی


   دانلود  

  میهن

 

   دانلود  

  چرایی شکست ایرانیان


   دانلود  

  صد در نثر و صد در بندهش


   دانلود  

  فرهنگ واژه های اوستا


   دانلود 

  دانستنی های آیین زرتشتی


   دانلود  

  آیین نامه احوال شخصیه زرتشتیان ایران ( بازنمود )


   دانلود  

   زرتشت و دین بهی


   دانلود  

  پیوند مهرگان

 

   دانلود  

  فروهر و گاتها

 

   دانلود  

  زرتشت فرزانه سده بیست و یک

  

    دانلود 

  در ستایش گاتها

 

    دانلود 

 ارداویراف نامه ( بازنمود )


  دانلود 

 ورهرام یشت


  دانلود

 اندرزنامه دانایان به مزدیسنان


  دانلود

 اندرز نامه پوریوتکیشان


  دانلود

اندرزنامه دستوران به بهدینان 


  دانلود 

 اندرزنامه بهزاد فرخ پیروز


  دانلود 

 اندرز شاپور به فرزند خود شاپور و اندرز شاپور به هرمز


 دانلود

  پیام پاک ، پیام پاک زرتشت


 دانلود

 ماتیکان گجستیک ابالیش (بازنمود)


 دانلود

  خدا شناسی زرتشتی ( بازنمود )

 

 دانلود

 بندهش (بازنمود 1 و 2 )

 دانلود

 ماتیکان هزار داتستان ( بازنمود )

 دانلود

 جهان بینی زرتشتی

 دانلود 

 زرتشت و تعالیم او

 دانلود

 برگردان پنج نیایش اوستایی

 دانلود

 گزیده های زادسپرم

 دانلود

 پاسخ به پرسشهای دینی زرتشتیان

 دانلود

 خدا شناسی زرتشتی (جی دهالا)

 دانلود

 

پژوهشی در منش ملی و منش پارسایی

 دانلود 

 پرتوی از فلسفه ایران باستان                       

 دانلود

 اندرز گواه گیران

 دانلود

 چکیده راهنمای آشنایی با دین و آموزشهای اشو زرتشت

 دانلود

              دانستنیهای آیین زرتشتی

 دانلود

 پژوهشی در فرهنگ زرتشتی

 دانلود

 

دانلود

آیین زرتشت

دانلود

امرتات

دانلود

 

دانلود

 

دانلود

 

دانلود

 

دانلود

 

دانلود

 

دانلود

 

دانلود

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نسک های دیگر

نسک های گوناگون

تنها دانلود نکنیم ، فرهنگ کتاب خوانی را هم گسترش دهیم

 

 

 نسک های زرتشتی به زبان های دیگر

English

A QUICK LOOK AT THE RELIGION –  

History of Zoroastrianism 

Khordeh Avesta 136 MB  

Khordeh Avesta 2 MB 

Gatha , By D.J. Irani 

Gatha , By Mobed Firouz Azargoshasb 

Gatha , By A.Jafarey 

A Manual Of Pahlavi , Part II , NYBERG 

Moral extracts from zoroastrian books 

THE RELIGIOUS CEREMONIES and CUSTOMS OF THE  PARSEES

Zoroastrian Civilzation 

Zoroastrians Their Religious Beliefs and Practices .  MaryBoyce

Zoroastrian Theolgy 

Zarathushtra 

A Treasury of Quotations 

Zarathushtras way of life by Maneckji Nusservanji Dhalla 

A Sequel To Essentials of Zoroastrianism 

The Message of Zarathushtra Ali Akbar Jafari 

Textual Sources for the Study of Zoroastrianism Textual Sources for the Study of Religion

Thus Spake the real Zarathushtra_ Shahriar Shahriari 

Homage Unto Ahura Mazda _ DHALLA 

Chidag Andarz i Poryotkeshan_ A Zoroastrian Catechism 

Dadestan-i Denig _ Religious Decisions 

Jamasp Namak _ The Book of Jamaspi 

Qissa-i Sanjan _ History of emigration of Zoroastrians to India

Sad Dar _ a hundred subjects 

SELECTIONS OF ZADSPRAM 

Shayest Na-Shayest _ Proper and Improper 

THE BOOK OF ARDA VIRAF 

The Bundahishn 

THE RELIGIOUS CEREMONIES AND CUSTOMS OF THE PARSEES

The Woodcutter and his Fortune _ Mushkel Aasan 

Zand-i Vohuman Yasht _ Commentary on the Vohuman Yasn

(101) Name Of GOD 

Antique postcards depicting Zoroastrianism 

Are the sacred writings other than Gathas non Zoroastrian 

Farvahar 

Homage Unto Ahura Mazda 

Is Zoroastrianism Dualistic or Monotheistic 

On the Orthodoxy of Sasanian Zoroastrianism 

Zoroastrian in Iran 

The Posiyion of Zoroastrian Women  

Zarathushtra and his antagonists : a sociolinguistic study with English and German translations of his Gathas / Helmut Humbach and Klaus Faiss


Homage Unto Ahura Mazda

In Search of My God

 


Germany

in   dinebehi.com/de

نسک های تاریخی

دو قرن سکوت- عبدالحسین زرین کوب

چکیده ای از تاریخ ایران

ناله های جندی شاپور
ایران باستان
تاریخ ایران
اطلس تاریخ ایران
زندگی نامه ی کورش بزرگ
بازخوانی تاریخ ایران زمین ، بخش : 123456

 

زبان پارسی

واژه نامه زبان پاک- احمد کسروی

پارسی بگو

واژه نامه – هومر آبرامیان

خود آموز خط اوستایی

واژه های فارسی ، محسن شاملو

واژه نامه کوچک زبان پارسی ، مهرانگیز فرمین

واژه نامه پارسی سره ، فرهنگستان زبان پارسی

فرهنگ پایه واژه های پارسی و بیگانه زبانزد در فارسی کنونی به پارسی سره ، تهمورس جلالی

 

ادبی – فرهنگی

شاهنامه فردوسی

چهارپاره های عمر خیام نیشابوری (با برگردان انگلیسی)

خسرو و شیرین- نظامی گنجوی

طرب نامه – نظامی گنجوی

عشاق نامه – عبید زاکانی

گزیده هایی از مثنوی مولوی

گلشن راز

لیلی و مجنون

موش و گربه – عبید زاکانی

همستاری ( دیالکتیک ) در گاتها و مثنوی

http://mobedjamshidi.com

گوناگون

پژوهشی در منش ملی و منش پارسایی در ایران

داروی خرسندی

روشهای درمان پزشکان زرتشتیان در ایران باستان

سری کامل کتاب های احمد کسروی :      بخش 1         بخش 2

گات ها ، كتاب دینی زرتشتیان

دانلود گات ها ، كتاب دینی زرتشتیان

 

بند بند گات ها را آهسته و آرام بخوانید ، نیک بسنجید و در آن اندیشه کنید.

 

  دانلود گات ها ، كتاب دینی زرتشتیان

  


 گاتها ، موبد رستم شهزادی


    دانلود


 گاتها ، آرمین کسروی


    دانلود


 گاتها ، پور داوود                                    


    دانلود 


 گاتها ، جعفری


    دانلود


 گاتها ، فیروز آذرگشسب


    دانلود


 گاتها ، وحیدی


    دانلود


 گاتها ، ساسانفر


    دانلود


 گاتها ، خسرو خزایی


    دانلود


 یادداشت های گاتها ، پور داوود


     دانلود


 گاتها ، فیروز آذر گشسب ، به گونه آوایی، بخش 1


    دانلود 


 گاتها ، فیروز آذر گشسب ، به گونه آوایی، بخش 2 


    دانلود


 گاتها ، فیروز آذر گشسب ، به گونه آوایی، بخش 3


    دانلود


 گاتها ، پروفسور شوشتری


     دانلود


 گاتها ، انجمن موبدان تهران


     دانلود


 Gatha , By D.J. Irani  


 Download  دانلود


 Gatha , By Mobed Firouz Azargoshasb


 Download  دانلود


 Gatha , By Ali A. Jafarey


 Download  دانلود


 گاتها ، به زبان آلمانی      Gatha auf Deutsch


 دانلودHerunterladen


 Heilige Liturgie und Gathas


دانلود Herunterladen

 گاتها ، کانون دانشجویان زرتشتی

دانلود 

 گاتاها ، دکتر نیما فرمین و فرامرز دادرس

دانلود 

 گاتها ، برگردان به کردی از برگردان دکتر خزایی

دانلود

 

 


  گات ها ، آوایی

موبد فیروز آذر گشسب ، در این پیوند بشنوید

  گات ها ، انجمن موبدان تهران (برگردان موبد فیروز آذرگشسب)

با فرمت فلش در این پیوند و یا پیوند کمکی “

به گونه تایپ شده در این پیوند

به گونه فرتور در این پیوند 


  برای نمایش سروده ای از زرتشت، “گات ها” در تارنما و یا وبلاگ خود

کد را از این پیوند دریافت کنید

پیش نمایش را در پایین هر برگه می توانید ببینید

همچنین ببینید : 

آشنایی با گات‌ها

راهنمای برخی نکات در خواندن آوانوشت های اوستایی و گاتها


  گات ها ، كتاب دینی زرتشتیان

هنگامی كه از پیروان ادیان الهی درباره سخنانِ پیامبرشان پرسش می شود هر یك كتاب ویژه ای را معرفی می كنند كه دربرگیرنده وحی و الهام خداوندی به آن پیامبر است . به همین روی مسلمانان قرآن ، یهودیان و مسیحیان به ترتیب تورات و انجیل را نام می برند. 
پیش تر از آن ، آیین یكتاپرستی در ایران باستان شكل گرفته و زرتشت ، پیامبری است كه در گویش آن زمان، كلامش را به اوستایی بیان كرده است . به این ترتیب هر جا سخن از كتاب دینی زرتشتیان باشد، در پاسخ از اوستا به نام كتاب دینی زرتشتیان یاد می شود. این پاسخ از یك سو درست به نظر می رسد زیرا این كتاب به زبان اوستایی است ولی هنگامی كه تمام متون اوستایی بررسی شود با نگرش به موضوع بخش های اوستا و چگونگی نگارش هر متن از این كتاب نتیجه این است كه همه بخش های اوستا گفته های اشوزرتشت نیست و تنها سروده هایی از اوستا كه در بخشی از یسنا قرار گرفته است ، از آن پیامبر ایران است و این بخش گات ها نام دارد. 
باید باور داشته باشیم كه تاریخِ تمدن، در سرزمین ایران بسیار فراتر از برخی كشورهای دیگر است بپذیریم كه ایرانیان ، پیش از دوره یكتاپرستی در این سرزمین ، در باورهای استوره یی خود بسیاری از آداب و رسوم ، پندار و گفته ها داشته اند و درباره آخرین نتیجه هایی كه در پی هر رویداد طبیعی می گرفتند قوانین و آیینی تازه را در اجتماع خود رواج می دادند. از آنجا كه زبان گفت و گوی مردم در روزگاران باستانی ایران ، زبان اوستایی بوده تمام این سرودها ، نیایش ها و قوانین به اوستا معروف گشته اند. كتاب اوستا مجموعه یی است كه بخشی از آن مربوط به سده هایی پیش از اشوزرتشت ، یعنی شروع آیین یكتاپرستی در ایران باستان است و به زبان مادری آن زمان سروده شده است در مجموعه ، سرودها و گفته هایی آمده كه دربارهباورهای دینی ، تاریخی، گاه شماری، بهداشتی، دادگری و دانش های دیگر آن دوران است . به همین روی مجموعه اوستا كه در تاریخ و ادبیات از آن یاد شده از پنج بخش تشكیل شده است. یسنا، یشت ها، ویسپرد وندیداد و خرده اوستا. 
خرده اوستا از همه بخش ها جوان تر است، گزیده بخش هایی از یشت های كهن با سرودهای جدید است . نمازهایی روزانه و سرودهایی درباره برگزاری مراسم آیینی و درگذشتگان در آن گنجانده شده است. 
وندیداد كه بخش دیگر است ، در زبان اوستا” وی دَئِو داتَه” یعنی قانون ضد دیو است . دیو در باور مردمان پیش از دوره یكتا پرستی ، خدایان پنداری ویران كننده بودند كه می بایست برای آنان قربانی و فدیه انجام شود تا از خشمِ آنان كاسته شود . در این كتاب و به زبانی اوستایی سفارش هایی درباره پاكیزگی و احكام پرهیز از مردار مربوط به زمان باستانی ایران آمده است كه در دانش زمان خود ارزشمند بوده و بیانگر نگرش مردم ایران باستان به اصول پزشكی ، بهداشت و قانون اجتماعی است. 
ویسپرد، یكی از بخش های اوستا است كه وابسته به نمازها و نیایش های جشن گاهنبار است . این جشن ، شش مرحله در سال برگزار می شود كه در آغاز به مناسبت های گوناگون پیشه كشاورزی شكل گرفته و اكنون با برپایی نیایش های همگانی به داد و دهش و پذیرایی پرداخته می شود. 
یشت ها، سرودها و گفته های بسیار كهن است و در حماسه هایی به صورت نثر مسجع در ستایش ایزدان است كه از مهمترین آنها اورمزد یشت، ورهرام یشت، اردیبهشت یشت، مهر یشت ، هوم یشت و سروش یشت است كه بخش دیگری از اوستا را تشكیل می دهد. 
یسنا، نیایش هایی در ستایش پروردگار و آفریده های نیك اوست . سرودهای یسنا، 72 بخش هستند كه هر یك را “یسن” یا “هات” می گویند. یسنا از مهمترین بخش مجموعه اوستا به حساب می آید، زیرا سخنان و پیام اشو زرتشت در این بخش جای دارد. گات ها در مجموع 17 هات از یسنا را تشكیل می دهد كه خود نیز شامل پنج بخش به نام های اَهنود، اُشتَوُد، سپنته مد، وهوخشتر، وَهیشتوایش است. 
قسمت های دیگر یسنا نیز از نظر وزن و موضوع هماهنگی زیادی با پیام اشوزرتشت دارد و بی گمان از سرودهای شاگردان نزدیك پیامبر است. به این ترتیب گات ها ، تنها سخنان پیام آور ایرانی اشوزرتشت است و كتاب دینی زرتشتیان به حساب می آید. 
سرودهای گات ها ، اندیشه برانگیز و آموزنده است. این پیام ، دانش فراگیری اخلاق نیك و ارزش های انسانی است و از روش درست زیستن و رستگار شدن سخن می گوید. 
پیام گات ها برای پیشرفت كار جهان است . در این بینش سستی ، تنبلی و بیكاری روا نیست. نوسازی و تازه گردانیدن جهان هستی وظیفه انسان هاست ، گات ها ، كسانی را كه با دانش و بینش خود در كار ، جهان را به پیش می برند و تازه می گردانند، سوشیانت می گویند. در پیام اشوزرتشت زن و مرد جایگاهی برابر و یكسان دارند. او باور دارد كه هر دو از فروزه منش نیك برخوردارند، پس باید از خردِ رسا بهره مند شوندو به سوی دانایی گام بردارند. شخص دانا پیوسته راستی را برمی گزیند . راستی در اندیشه، گفتار و كردار جای می گیرد و پیرو راستی با هنجار هستی یعنی اشا هماهنگ خواهد شد. 
اشا، نظم زمین و آسمان است و مردم نیز باید این هنجار را دریابند و به آیین راستی درآیند تا شایستگی انسان بودن را داشته باشند. 
آیین راستی ، انجام كار درست در زمان مناسب در جای خود،با حساب و ابزار درست است. 
گات ها به كسانی كه از روی راستی رفتار كنند اَشَوَن می گویند. در بینش گات ها ، راستی همواره پیروز است و دروغ مصلحت آمیز جایی ندارد. كسی كه از دروغ پیروی كند درگوَنت نامیده می شود. دروغ تنها به گفتار نیست بلكه شامل اندیشه و كردار ناشایست نیز می شود. گات ها سفارش دارد تا همه رستگار شوند و باور دارد كه روزی فرا خواهد رسید تا همگان به سوی دانایی و اشا روی آورند. 
آیینی كه در پیام گات ها بیان شده است، آیین مهر و دوستی ، آیین شادمانی و بالندگی، آیین مبارزه با كژاندیشی و گسترش راستی است. آیین كار و كوشش برای رسیدن به خوشبختی یعنی آسایش همراه با آرامش است. 
گات ها ، كتاب دینی زرتشتیان و پیام اشوزرتشت است. 


برگرفته از تارنمای شخصی کوروش نیکنام

http://www.kniknam.com/Fa/Article/ArticleShow.aspx?id=46

آتش

آتش

نوشتار هایی از موبد کامران جمشیدی

آتش نماد آن چهار فروزۀبنیادین مهر و پیوند (یگانگی) – جنبش و دگرگونی (دوگانگی)

هنجار و قانونمندی- خرد و یا به بیانی دیگر آتش نهفته درهستی میباشد.

آتش هم از زندگانی نشان دارد و هم از خرد نگاهبان زندگی. آتش، همه را گِردِ خود می آورد، به هم پیوند میدهد و به جنبش می اندازد.

نور آتش بهترین نمادِ روشنایی درون است زیرا که از درون تاریکی سر می کشد و نشان می دهند که انسان برای رسیدن به روشنایی و آگاهی چاره ای ندارد جز آنکه از درون تاریکی های زندگی بگذرد.

هر روشنی و گرمی در درون زهدان تاریکی و سرما زه[2] می بندد تا هنگامی که زمانش رسید از آن سر برآورد و ببالد و گسترش یابد.  

گرامی داشتِ آتش همانا ارجگزاری به همۀ این مفاهیم و ارزش هایی است که یاد شد.

 


آتش خود بگونه ای نقش پرچم/ درفش را برای بهدینان دارد

 

چرا آتش و چرا بزرگداشت آن؟

اگر آتش را از انسان بگیرند. او به سانِ جانوری ساده چون دیگر جانوران خواهد گردید. پس آن آتش است که او را بجایی رسانده که دیگر موجودات نتوانسته اند برسند. از این روی ، بزرگترین پیدایش و کشف انسان را باید راز افروختن و نگاهداشتن آتش شمرد. بیگمان، انسان نیز چون دیگر جانوران ، بارها و بارها می دید که آتشی از ابرهای غرنده می جست و درخت و بوته را می سوزاند، یا هرگاه و بی گاهی، تارکِ کوه آتش می افشاند و جویی از آتش گداخته به دامن کوه سرازیر می شد و هرچیز را در راه خود به کام می کشید. او این را هم دریافته بود که آتش گرما و روشنی می دهد و برخی از درندگان از آن می ترسند. پس او کوشید که آن را نگاه دارد و از آن سود بردارد. او این را هم دریافت که چگونه آتش را که گاه گاهی زیانهایی می رساند، مهار سازد. همین دریافت او را به گداختن و پرداختن فلز رهنمود.

اما او کی به آتش افروزی پرداخت؟ بیگمان پس از نگاهداری آن ولی آیا پیش از مهار کردن آن یا نه، درست نمی دانیم ، ولی روزی که به این راز بزرگ پی برد، دیگر از همه جانوران برای همیشه جدا شد. او سرچشمه روشنی و گرمی و نیرو را یافته بود. او راه فرهنگ و هنر را پیدا کرده بود. به یاری آتش، انسان از بی خانمانی، خانه بدوشی و آوارگی کاست، خانه و برزن ساخت، انجمن و اجتماع آراست و سازمانهای داد و ستد، بازرگانی، فرمانروایی و کشورداری را پدید آورد.

پس بیهوده نیست که در نزد هر نژاد و هر تیره و به هر باور و کیش، آتش بس گرامی است. یکی آتش را چون خدا می پرستد. دیگری آنرا قبله ی خود می سازد. در یک جای، خدا به پیکر آتش فروزان بر سر کوهی با فرستاده ی خود سخن می دارد و در جای دیگر گفته می شود که خدا روشنایی آسمانها و زمین است. نور خدا در هر دیر و کنشت و کلیسا و مسجد و بتکده و آتشکده و پرستشگاه و زیارتگاه و خانگاه فروزان است.

هرگروهی از مردم افسانه و داستانی درباره ی چگونگیِ یادگیریِ راهِ آتش افروختن و نگاهداشتن آن دارند.یکی می گوید که خدایی آن را از آسمان بدزدید و به زمین آورد و آن از افتادن آذرخش نشان دارد. دیگری می گوید که خدایی آن را از دل کوه برآورد و آن از آتشفشانی کوه گفتگو می کند. یکی آتش را از درخت گرفته و آن داستان انسانی است که از درخت یا جنگل سوزان سود جسته. دیگری می گوید که دو شاخه ی درخت با هم ساییدن گرفتند و آتش از آن برخاست. یکی هم می افزاید که آن را ده مادر زاییده اند و این نشانی از آتش افروختن از سایش چوب با دو دست یا ده انگشت است.

اما داستان ایرانی از همه دلچسب‌تر می باشد، فردوسی توسی، که روانش شاد باد، آن را چنین در شاهنامه سروده است که:


یکـــی روز شــاهِ جهان سوی کوه                     گـذر کرد با چنــد کس همــگروه

پـدیـد آمـد از دور چیــــزی دراز                    سیه رنگ و تیره تــن و تیــز تاز

دو چشم از بر سر چو دو چشمه خون                 زِ دودِ دهانش جهــان تــیره گــون

نگه کرد هوشنگ با هوش و سنـگ                    گرفتش یکی سنگ و شد تیز چنگ

به زور کیــــانی رهانیــــد دست                     جهـــانسوز مار از جهانجوی رَست

بـــرآمد به سنگ گران سنگ خرد             همان و همین سنـگ بشکست خرد

فروغی پدید آمــد از هر دو سنگ             دل سنگ گشت از فــروغ آذرنگ

نشد مار کـــشته و لیــکن ز راز                       از آن طبــعِ سنگ آتش آمد فـراز

هر آنکس که بر سنــگ آهن زدی             ازو روشنـــایی پـدیـد آمـــدی

جهـانــدار پیش جهــان آفـــرین                      نیایش همی کــرد و خواند آفـرین

که او را فروغـی چنین هدیـــه داد                   همـین آتـش آنگــاه قبلــه نهــاد

بگفتــا فروغی است این ایــــزدی                    پرستیـــد بایــــد اگـــر بخردی

شب آمد برافروخت آتش چو کـوه            همان شـاه در گــردِ او با گـــروه

یکی جشن کرد آن شب و باده خورد                  سـده نـامِ آن جشن فرخنـده کـرد

زهوشنگ ماند این ســـده یادگــار                    بسی بـاد چـون او دگر شهـریــار

کز آبــاد کردن جهــان شــاد کرد                    جهــانی بــه نیــکی ازو یـاد کرد


بی گفته است که امروز باستان شناسی نشان داده که آن ، از زدن دوپاره ی سنگ به یکدیگر بود که انسان نخست به راز آتش افروزی پی برد و این با داستان ایرانی جور می آید و باید به آن بالید که آن را نیک به یادگار زنده نگاه داشته ایم.

 

آتش و نور از دیدگاه بینش زرتشتی

آتش یکی از شگفتی های طبیعت است. این آخشیج یا عنصر و ماده ی به ظاهر بیجان را بنگریم که چگونه دارای انرژی و توان و جوش و جنبش است و آن هم همواره رو به بالا و سرفراز. آتش با نور خود پیرامون را روشن می سازد و با روشن کردن و نمودار ساختن حقیقت پیرامونش جایی برای تاریکی باقی نمی گذارد. اصولا تاریکی از خود هستی نداشته و کمبودِ نور است. آیا براستی دانش و آگاهی و خردمندی هم مانند نور نیست که انسان با داشتن و بدست آوردن آن از تاریکی ها بیرون آمده، آگاه و روشن می شود و مگر اهورامزدا همین سرچشمه ی دانش و حقیقت و آگاهی تمام نیست و مگر نمی توان اهورامزدا را با نور نمودار ساخت. پس از این روست که زرتشتیان همواره نور را بهترین نماد و نشانه ی آفریدگار دانسته و رو به آن نیایش می کنند.

آتش را نیز که شوه ی پیدایش نور در زندگی تاریک انسان ها گشت از همین رو ارج می نهند و مانند دیگر آخشیج های طبیعی و تمامی طبیعت و آفرینش خوب اهورایی ستایش می کنند. پس آتش را فروزان کردن و به آن نگریستن و از آن ستایش کردن، آتش پرستی نیست بلکه گرامی داشتن خدای بزرگ است و نیایش کردن به او.

بگفته ی بزرگان دین، انتخاب آتش در دین زرتشتی بعنوان سمبول و پرستش سوی ، از این روست، که باور دارد انسان باید:

– مانند آتش پاک و درخشان باشد.

– همانگونه که فروزه‌های آتش پیوسته بسوی بالا در جنبش است، انسان نیز باید کوشش بر آن باشد تا همواره بسوی والایی و رسایی پیشروی نماید.

– همچنان که فروزه های آتش هرگز به سوی پایین کشیده نمی شوند، انسان نیز نباید به سوی خواهش های پست نفسانی به پایین کشیده شود و همیشه هدف‌های بزرگ معنوی را در دیده داشته باشد، تا به کمال انسانیت برسد.

– همانگونه که آتش چیزهای ناپاک را پاک می کند، و هرگز خود آلوده نمی شود ، انسان نیز باید با بدی و زشتی بجنگد ، بدون اینکه خود آلوده به بدی شود.

– همانگونه که آتش درخشنده است و همه چیز ها را درخشان می کند ، یک فرد زرتشتی هم باید از فروغ دانش و بینش خود دیگران را سیراب کند و از فروغ نیکی (اشا) یعنی پاکی نظام هستی برخودار باشد.

– آتش سرچشمه زیبایی و اساس زندگی است آتش همواره فعال و بی قرار بوده و تا پایان زندگی خود دمی از کوشش باز نمی ایستد و انسان هم بایستی مانند آتش فعال بوده و از کار و کوشش باز نایستد.

– آن آتشی که درون آدمی را از آلودگی پاک می کند ، جز اَشا چیز دیگری نیست، که از راه فروزه های سه گانه (اندیشه -گفتار و کردار نیک) به دست می آید.


آتش در گاتاها

در گاتاها کمابیش ۸ بار از آتش نام برده شده است. آن نور و روشنایی خرد است (هاتهای ۳-۴ و ۶-۱۲) و نور روشنایی‌بخش (۱۹-۴ و ۹-۱۶) و گرما (۴-۸) که به انسان‌ها، هم خوب و هم بد کمک می‌کند تا شادی را دریابند. آتش کمک می‌کند تا در جستجوی راستی و حقیقت بر آن تمرکز دهنی کرد (۹-۸) و اندیشه را روشن می‌گرداند تا ابزار جلوگیری از خطر فراهم شود. (۷-۱۱).

آتش گاتهایی نماد خرد افزاینده‌ی اهورایی است در انسان‌ها و روشنگر ذهن در کار اندیشه‌ی ژرف است. در اینجا دو نیایش کوتاه، یکی از هفت هات (هپتنگ هاییتی Haptang Haiti)) و دیگری از آتش نیایش اوستایی آورده می‌شود که نشانگر نقش نمادین آتش بوده و همچنین بازتابی از آن اجتماعی هستند که زرتشتیان خواهان آن می‌باشند:

در پیرامون این آتش،‌پیش از هر چیز ای اهورا مزدا ما پیش تو می‌آییم از راه افزاینده‌ترین مینو، با روشنی، گرما و نیرو (نمادین شده بوسیله‌ی آتش). آن را می‌ستاییم زیرا که تو آن را قابل ستایش کرده‌ای.

آتش، تو از آن خدای دانا هستی. تو نماد افزاینده‌ترین مینوی او هستی و این از شایسته‌ترین نامهای توست. برای همین ای نور خدای دانا، ما گرد تو می‌آییم.

 

به من ارزانی کن ای آتش، ای پرتو اهورامزدا

آسایش آسان، پناه آسان، زندگی آسان

آسایش فراوان، پناه فراوان، زندگی فراوان

فرزانگی، افزونی، شیوایی زبان، هوشیاری روان

پس از آن خرد بزرگ و نیک و بی‌زیان

پس از آن دلیری و مردانگی، استواری، هوشیاری، بیداری

فرزندان برومند و رسا و کاردان، کشور دار و انجمن‌آرا،

بالیده، نیک کردار، آزادی‌بخش و جوانمرد

که خانه مرا و ده مرا و شهر مرا و کشور مرا آباد سازند

و سازمان برادری کشورها و همبستگی جهانی را فروغ و روشنایی بخشند.


سخنی کوتاه در مورد آتشکده‌ و آتشکده‌ها

نگهداری آتش و ایجاد آتشگاه و جایگاه نگهداری آتش یک سنت آریایی است و پیش از اشو زرتشت نیز رایج بوده است. آتشگاه‌های تهمورس، فریدون، تور، آدُرگُشَسب و کیخسرو از جمله‌ی این آتشگاه‌ها به شمار می‌آیند. این آتشگاه‌ها در آغاز جایگاه نگاهداری آتش برای برآوردن نیازها بوده اند و امروز نیز اجاق خانوادگی در میان پاره‌ای از مردم و گروه‌های قومی رایج است که بازمانده‌ی باورهای مردمی دوره‌ی باستانی به شمار میرود.

بنا بر نوشته‌هایی کهن مانند هفت هات می‌دانیم که از جایگاه آتش به مانند یک نیایشگاه همگانی یاد گردیده است. نقش‌های بازمانده بر ماندگارهای کهن از زمان مادها و هخامنشیان افرادی را نشان می‌دهد که به شیوه‌ی گاتهایی و با دستهای برافراشته در برابر آتش ایستاده‌اند. نقش‌های موجود در پاسارگاد و نقش رستم نیز چنین فرتوری را به دیده می‌گذارند.

آنچنان که پیداست ساختما‌ن‌سازی پیرامون جایگاه‌های آتش و ساخت معابد از بابلی‌ها و ایلامی‌ها به زرتشتیان پارسی و مادی به ارمغان رسیده است.

در ایران باستان، آتشکده ها نه تنها جای نیایش، بلکه دادگاه و درمانگاه و حتا دبستان و مکتب خانه هم بشمار می رفتند. چه در این جا به نوآموزان دروس دینی یاد می دادند و همان یاد دادن ها بود که خوی راستی و درستی و شهامت را به آنها می آموخت. موبد در این مکان به دادرسی می پرداخت و بیماران روحی نیز مداوا می شدند.

مزید بر این، آتشکده ها مجهز به کتابخانه بزرگ نیز بودند و همچنین “خزینه” مالیات و مکان امور خیریه و نیز مکانی برای ورزش و سواری و مسابقات. به زبان دیگر مجتمعی بود که نیایشگاه را نیز در بر می‌گرفت.

ویرانه‌های بازمانده از آتشکده‌های پیش از اسلام در سرتاسر ایران زمین از عراق امروزی تا کوهای پامیر و فرای آن پراکنده هستند. کتابهای تاریخی نوشته شده بوسیله‌ی جهانگردان از آتشکده‌هایی سخن می‌گویند که آتش آنها به شکل “معجزه‌آسایی” بدون آنکه بر آنها چوب گذاشته شود می‌سوزند. آنها در مناطقی بوده‌اند که نفت‌خیز می‌باشند از خوزستان امروزی در ایران گرفته تا آذربایجان شمالی (جمهوری آذربایجان امروزی). این آتش‌ها بوسیله‌ی گاز طبیعی روشن بوده‌اند. آتشکده‌‌ی واقع در باکو، امروزه بوسیله‌ی آذربایجانی‌ها بازسازی شده و آتش آن با بهره‌گیری از گاز درون‌زمینی روشن می‌باشد.

جالب آن است بدانیم که ساختمان گنبدی شکل مسجدها از دیدگاه هنر ساختما‌ن‌سازی ادامه‌ای است از معماری آتشکده‌ها و به هیچ روی از معماری عربی برنخاسته است.

 


[1]  خویشکاری = مسئولیت

[2]  زه = توم = تخمه = نطفه

 

برگرفته از 

http://mobedjamshidi.com

آرامـش و نيـايـش

آرامـش و نيـايـش

آرامش چيست ؟

مي گوييم كه هماهنگي با سرشت و قانون و هنجار هستي و یا به گفته دیگر پیداکردن اندازه در خود، تنها راه رسيدن به آرامش فكري و رواني است. اكنون كمي به واگشايي آن مي پردازيم. مي دانيم كه هماهنگي با سرشت بدين چم نيست كه انسان مانند گياهان باشد، تنها براي خود در گوشه اي رشد نموده و سرانجام پژمرده شود؛ يا مانند جانوران تنها از روي غريزه به دنبال خورد و خواب و فرزندزايي باشد؛ بلكه انسان موجودي است همبودگاهی كه آرامش او، هم وابسته به آرامش فردي است و هم آرامش همبودگاه، و اين دو نيز با يكديگر در پيوندند.

با آگاهي و درك درستي كه از دين بهي در مورد آفرينش بر پايه ي درستي و اشايي مي يابيم (كه دانش نيز تا به امروز بر درستي آن گواه است) در مي يابيم كه همه چيز در اين هستی كه ما مي شناسيم در يك هماهنگي و اندازه با يكديگر و قانونمندي كل به پيش مي روند، يعني هر پديده ي تازه اي نيز كه زاده مي شود تنها هنگامي به بودن و رشد خود ادامه مي دهد كه با ديگر نمودهاي هستي هماهنگ گردد.

انسان نيز از اين دايره ي قانون مندي بيرون نيست. از سويي او تنها هستی یافته ای است (تا مرز آگاهي هاي ما) كه بر پایه ی داشتن نيروي انديشه و اختيار، مي تواند با گزينش نادرست خود به راهي وارونِ اين هماهنگي كشيده شده و در نتيجه هم آرامش خود و هم ديگران را به هم بريزد. بنابراين تنها راه درست، نخست دريافت و درك اين قانونمندي و سپس كردار بر اساس آن است.

مقوله ي آرامش را مي توان در دو بخش بررسي كرد:

1- آرامش فردی        2- آرامش گروهی

آرامش فردی 

دانستيم كه پيش درآمد آرامش و هنجار (سپنتا آرميتي)، رسيدن به خشتراست كه آن چيرگي بر خود و هواي نفس است.

تنها راه رسيدن به سرچشمه ي دانش و راستی و فهم درست از زندگاني رسيدن به آرامشي است كه در سايه ي آن راهِ رسيدن به نور و روشنايي هموار شده و مي توان به سرمنزل مقصود رسيد. اين همان راهي بود كه خودِ اشو زرتشت، به عنوان نخستين انسان شناخته شده در تاريخ رفت و به روشنايي رسيد و مزداي او همين سرچشمه ي نور و دانش و راستی بود. آن خداوندي كه هم آنقدر بزرگ است كه در انديشه نمي گنجد و هم آنقدر دست يافتني كه مي توان بدان رسيد. اما چگونه ؟

در درازاي تاريخ انساني، انديشه ها و انديشمندان بي شماري با همين هدف و همين آرمان راه هاي گوناگوني را آزمايش و به پيروان خود سفارش نموده اند. بر اساس تمامي اين فلسفه ها و همچنين روانشناسي نوين مهمترين وسيله ي انسان، داشتن تمركز انديشه و آگاهي و بودنی راستین در تمامي زندگي است.

با پندار و گمان حقيقتي به دست نمي آيد بلکه با تمركز و دیدن (نه تنها نگاه کردن!) و البته با آزمون و فراگیری است كه آهسته آهسته مي توان به شناخت رسيد و از جمله با كاركرد اندامها و ابزار سهشی بدن خود آشنا شد. با مبارزه با سرچشمه هاي بروز و نمود سهش های ويرانگر مي توان از بروز آنها جلوگيري نموده و به جايي رسيد كه بر آنها چيره شد. يكي از بنیادین ترين ابزارهاي دستيابي به تمركز فكري، تمرين بينش دروني يا “مديتيشن“ meditation مي باشد.

نيايش ها نيز ابزار ديگري براي تمركز آگاهانه و دست يافتن به آرامش هستند. البته نيايش ها داراي ويژگي هاي ديگري نيز هستند كه در بخش خود به آنها مي پردازيم.[i]

آرامش آنجاست كه از سهش های تند و ويرانگر و میوه ی آنها، همانا خشم، دروغ، ترس، كينه، دشمني، بيداد و … خبري نباشد. آنجاست كه انسان از “خود” گذشته و تنها مهر مي شود و مهرباني؛ مهري بدون چشمداشت؛ مهري اشويي به تمامي آفرينش. آنجاست كه انسان مي تواند نمونه ي بارز و كامل پيام آسماني “ اَشم وُهو وَهيشتم استي، اوشتا استي، اوشتا اَهمايي هيُت اَشايي وَهيشتايي اَشم” بشود. بله، آنجاست كه خشنودي، رضايت و “اوشتا” ushtâ به دست مي آيد.

 

آرامش گروهی 

مي دانيم كه انسان گروهی می زید و آرامش او وابسته به آرامش گروهی دارد كه در آن به سر مي برد. آرامش همگاني زماني به دست مي آيد كه انسان هاي بهدين به آرامش فردي دست يافته باشند و سپس بر پایه ی آگاهي از قوانين زندگي و با برخورد آگاهانه و منطقي با پديده هاي همبودگاهی و به كمك دانش، به همراهي ديگر بهدينان سيستم پيشبرنده ي همبودگاه ي خود را برگزيده و انسان هاي اشايي و شايسته را براي پيشبرد آن به كار بگمارند. “وُهو خشَترَ وَئيريو” به همين سيستم گفته مي شود.

يكي از ابزارهاي كارآ براي به وجود آوردن و نگاهداري آرامش در اجتماع و ايجادِ احساس يگانگي و هم پيوند بودن انسانها با يكديگر، وجود مراسم و آیینهای خوب و مفيد و يگانگي دهنده و شادي آفرين و همچنين نيايش هاي گروهي است.



[i] نگارنده دفتری دیگر دارد با نام “نیایش های شایسته” که میتوانید به آن بنگرید

 

نوشتارهایی از موبد کامران جمشیدی

برگرفته از نوشتار های موبد کامران جمشیدی

http://mobedjamshidi.com

اشا

جهان هستی بر اساس یک قانون که اوستا آن را قانون اشا مینامد استوار است


دراین جهان هیچیک از پدیده ها نمی تواند از قانون اشا یا هنجار هستی سرپیچی کند. همه آفرینش ها از جمله زمین از آغاز پیدایش تا کنون تغییرات بسیاری کرده و در آینده نیز خواهد کرد. این پیشامدها و دگرگونیها در جهان امریست طبیعی و خدادادی و در حقیقت برابر با اشا یا قانون خلل ناپذیر و ابدی اهورایی هم چنان ادامه خواهند داشت ولی اگر ما این دگرگونیها را از دریچه چشم خود و با توجه به سود و زیانی که در زندگی محدود ما دارند ببینیم و بسنجیم هر کدام جنبه نیک یا بد به خود خواهند گرفت که در نظر پروردگار جهان چنین نمی باشد زیرا اندیشه و خرد کوتاه و ناقص ما هرگز به درک و فهم نقشه و هدف اصلی آفریدگان از آفرینش و گردش جهان راه نخواهد یافت. بنابراین نیکی و بدی در جهان وجود خارجی نداشته و تنها در ذهن و اندیشه ما خود را نمایان می سازند و موجب امتیاز پدیده ها و عوامل مختلف طبیعت می گردند. از سوی دیگر انسان به عنوان یکی از پدیده های هستی است که در تنازع بقای این جهان باید برای زنده ماندن خود تلاش کند طبعا در جهت فراهم ساختن امکانات لازم برای برطرف ساختن نیازها و رشد و تکامل خود باید بکوشد و همواره با محیط اطراف خود به نوعی مبارزه بی امان پردازد و گرنه بدون این مبارزه زیستن و رشد کردن و از نسلی به نسل دیگر رسیدن برای وی و هر موجود زنده دیگر ناممکن خواهد بود. بنابراین انسان ذاتا مجبور است آنچه را که خوبی می داند و در اثر تجربه، دانش و آموزش پیامبران بدست آورده است بکار ببندد و استفاده کند و آنچه که به شکلی برای تن و جان و روان او زیان آور است محو و نابود سازد و از پیش پای خود بردارد.

اینست فلسفه و آموزش اشوزرتشت برای بهتر زیستن، پیشرفت کردن و رسیدن به درجات عالی ترقی و تکامل جسمی، عقلی و روحی بشر درین گیرودار جهان هستی که هدف نهایی هر زرتشتی است.

ناصرخسرو راجع به نیکی و بدی گوید: “چون درست شد که دانش و توانایی و حکمت مرا آفریدگار این عالم است لازم آید که مراد او اندر آفرینش عالم همه نیکی و صلاح و راستی است…از بهر آنکه بدی و زشتی و فساد و کژی از نادانی و عاجزی آید و این چیزها از آفریدگار دور است.پس گوییم که مراد آفریدگار اندر آفرینش مردم همه نیکویی و خیر است و دلیلی بر درستی این دعوی آنست که تن آدمی را پذیرای نیک و بد آفرید چون تندرستی و بیماری و راحت و رنج و خوشی و ناخوشی و تولد و مرگ، و عقل داد مر او را تا این مخالفان را بشناسد و بهتر از بدتر و راحت از رنج را هر چه خواهد بگزیند.”

 

برگرفته از کتاب زرتشت و آموزه های او نوشته روانشاد موبد رستم شهزادی

http://www.ketabfarsi.org/ketabkhaneh/ketabkhani_3/ketab3599/ketab3599.pdf

 

انسان چیست

انسان چیست

این پرسشی است که همواره اندیشه ی انسان را در هر دوره و زمانه و از هر رنگ و نژاد و گروه و باورمند به هر دین و کیش و آیین، به خود سرگرم کرده است بگونه ای که می توان گفت که پاسخ های گوناگون به این پرسش است که پایه ی آفرینش باورها و جهان بینی ها و دین ها و فرزان های گوناگون بوده است.

ما چه هستیم، برای چه هستیم و چه آرمانی در این زندگی داریم؟

دین بهی و فرزان مزدیسنی انسان را جزوی از آفرینش نیک اهورامزدا، ابردانای هستی بخش می داند که دارای آن توانایی است تا با بهره برداری درست از نیروهای نیک و سازنده ی خود در راه آبادی جهان و شادی جهانیان و در پیامد آن خشنودی آفریدگار کار کرده و خود به خشنودی وآرامش دست یابد.

در اینجا می پردازیم به اینکه این انسان، خود چه میباشد یا اینکه پاره های به هم آورنده ی او چه هستند، زیرا پاسخ به این پرسش ما را بیشتر با انگیزه های کنش ها و واکنش های او آشنا می سازد و شناخت و آگاهی ما را بیشتر می کند. البته در اینجا یادآوری می گردد که در شناخت انسان می توان به شیوه های گوناگون کند و کاو کرد و بر پایه ی هر روشی او را به گونه ای شناخت. این نوشتار گزارشی است از بخش های مادی و مینوی انسان با استفده از آن مفهوم ها و فرازهایی که فرهنگ زرتشتی از آنها سخن می گوید.

نکته ی دیگری که شایسته ی یادآوری است آن است که فرزان ها و بینش های گوناگون نیز در گزارش از انسان، واژه ها و فرازهایی را به کار می برند که شاید در نخستین نگاه مفهوم هایی دیگرگونه به دیده آیند ولی در کند و کاوی ژرفتر دریافته می شود که در بسیاری از موردها آرش (مقصود) یکی است.

 

 

برگرفته از نوشتار های موبد کامران جمشیدی

http://mobedjamshidi.com

اهورا مزدا ، خدای زرتشت

اهورا مزدا ، خدای زرتشت

اهورامزدا به چم   “هستي بخشِ اَبَردانا” يا “خرد كل باشنده” و يا به زبان ساده تر و به گفته ي روانشاد فردوسي توسي “خداوند جان و خرد” آن نيروي فراگير و جهاني مي باشد كه همه چيز در اوست و از اوست. به گفته ي ديگر تمامي آفريده ها نمودهاي گوناگوني هستند از اين نيروي كلي كه داراي سه ويژگي بنيادين مي باشد :


هستی ـ  آگاهی ـ آفرينندگی

 

خداوند از مينوي افزاينده ي خود (سپنتامينو Spenta Mainyu ) و از هستي خود بر پايه ي قانون خود (اشا Asha) مي آفريند، مي پروراند، مي آرايد و به پيش مي برد.

انسان و جهان زنده و پوينده ي او بخشي از اين آفرينش نيك و شادي آفرين است. از آنجا كه اهورامزدا يك نيروي كلي بوده و تمامي هستي را در بر مي گيرد بنابراين داراي پیکر و شكل ويژه اي نمي باشد. براي شناخت او بايد فروزه هايش (ويژگي هايش) را شناخت. اين فروزه ها و توانايي ها در انسان نيز هست و راهنماي او در زندگاني و پيشرفت به سوي تكامل مي باشند. بنابراين انسان داراي همان فروزه هاي خداونديست كه بايد بدانان آگاه شده و با پيشبرد و شكوفايي و افزايندگي آنان خود را مزداگونه گرداند. بر همين پايه انسان هاي آگاه نيز دست به دست هم داده و دنياي زنده را در مسير تكاملي اش ياري رسانده و در دگرگوني و نوشدنِ هميشگي به پيش مي برند. اينچنين انسان همكار خداوند مي گردد. 

 

 

برگرفته از نوشتار های موبد کامران جمشیدی

http://mobedjamshidi.com

بدی یا شر چیست و از کجا آمده است

بدی یا شر چیست و از کجا آمده است؟


درباره چگونگی وضع مردمان جهان پیش از اشوزرتشت در فصل دوم گاتها آمده است:

روان آفرینش یا (روح مردم جهان پیش از پیدایش اشوزرتشت از خرابی وضع زندگانی خود) بدرگاه خداوند یکتا بدادخواهی برخاسته و میگوید: چرا بمن پیکر هستی بخشیدی؟ ستم و ستیزه و خشم و زور مرا بستوه آورده و برای من بجز تو پشت وپناهی نیست. از تو درخواست میکنم که برایم نجات دهنده ای بفرستی تا زندگانی آسوده و خرمی به من بخشد. (یسنای 29 بند 1)

ای مزدا تو خود بهتر از همه میدانی که در گذشته چه کارهای ناشایستی از بدکاران و هواخواهان آنان نسبت به آدمیان سر زده یا در آینده سرخواهد زد، پس برای این ماموریت بزرگ یعنی رستگاری بشر اراده تو بر هرکه تعلق گیرد بدان خشنود و خرسندم. (یسنای 29 بند2)

بنابراین من که روان آفرینش (و نماینده روانهای مظلومان) هستم با دست های برافراشته از تو خواستارم که مبادا هرگز نیکوکاران دچار رنج و آزار شوند و به پارسایان و زحمت کشان درست کار از سوی بدخواهان رنج و آسیب رسد یا برآنها غالب گردند. (یسنای 29 بند3)

ودر اثر این دادخواست است که پروردگار دانا اشوزرتشت را برای رستگاری عالمیان مبعوث میگرداند و او را مجهز به اوامر و نواهی دینی و فرمان اهورایی میسازد.

بعد از ظهور اشوزرتشت تا حال پیام آوران و پارسایان و بشر دوستان و فیلسوفان و دانشمندان بسیاری که از روانهای بزرگ همه زمانها بوده و هستند از طرف پروردگار با تعالیم بسیار مفید و نیک اخلاقی ظهور کرده و تا منتها درجه حتی تا نثار جان و تن خود برای نجات بشر گوشیده اند ولی باز هم روان آفرینش و روح آدمیان از ظلم و ستم و خشم سلطه گران و ستم پیشه گان و زورگویان مینالد و برای رهایی از دست آنان پیوسته دست تضرع و زاریش بسوی پروردگار بلند است و دادخواهی میکند.

پیش از ظهور هر پیغمبر و رسولی نیز وضع جهان چنین بوده وبا وجود این همه تلاش و کوشش باز هم آرامش و صلح و برادری و برابری فرسنگه از آدمیان دور است. ستم پیشه گان حریص و خودخواه و متبکر هنوز هم دست از جان و مال ضعیفان و ناتوانان برنداشته و هر روز با ایجاد جنگ و خصومت به افراد و اختراع سلاح های کشنده و خطرناک درصدد انباشتن دخایر پولی و مالی خود وبه زنجیر کشیدن بیچارگان و بی پناهان و غلبه بر زیردستان، چون دوران توحش و روزگار جنگل نشینی در کوشش و تلاشند.

گویا هنوز اهریمن یا دشمن خوشبختی بشر با سپاهان بی شمارش چون حرص و آز و حسادت و خشم و کینه و بیدادگری، جسم و جان و روان آدمیان و تمام منابع دنیوی و زمینی را در قبضه تسلط خود دارد و ضجه و ناله و فغان مردم جهان هنوز کاهش نیافته و چون هزاران سال پیش ادامه دارد.

شکایت بر علیه سلطه گران و قوانین ضعیف کش فعلی جهان مدام به گوش میرسد و غم و غصه و ناله و شیون مردم حتی رساتر و بیشتر از پیش بلند است و مدام چشم امید درپی ظهور نجات بخشی است که همه پیام آوران وعده ظهور او را داده اند. در گذشته بشر به امید فرارسیدن چنین نجات بخشی به خود تسلی داده و هر گونه سختی وبدبختی زندگی را تحمل میکرده ولی امروزه با پیشرفت علوم مادی و دنیوی بشر با چشم و امید دیگری به جهان و زندگی و طبیعت و دین و خدا مینگرد و حاضر نیست تنها به امید روز رستاخیز هرگونه سختی و ظلم و ستم را تحمل کند. در گذشته انسان با رویا و پندار زندگی میکرد و حالا با حقایق روبروست. فکر و اندیشه بشر در گذشته تنها به نجات روح و روان خود می اندیشید و میکوشید ولی حالا تن و جسم او و دنیای اطرافش هم اهمیت یافته و میخواهد تا زنده است خوشبخت و شاد و آسوده بسر برد و نقد را به امید نسیه از دست ندهد.

در گذشته دانشمندان و خداپرستان در پی کشف جدید دانش دین و درک مفاهیم پیچیده کتب مقدس خود و پی بردن به علوم ماوراء الطبیعه و اسرار جهان اخروی بودند ولی امروزه میخواهند جهان مادی و اسرار آن را کشف کنند و از منابع سرشار زمینی و طبیعی در راه خوشبختی خود و دیگران استفاده نمایند. بشر قدیم در برابر نیروهای مختلف سر تعظیم فرود می آورد و آن را میستود و قربانی نیاز می کرد ولی امروز براین نیروها تسلط یافته و میخواهد مانند برده و غلام آنها را به اطاعت و خدمت خود وادارد.

مذاهب اولیه،بشر را تنها به خوشبختی‌و خوشی‌و کامروایی و نعمات جهان دیگر امیدوار می‌ساختند ولی‌دانش امروزی بشر را به کشف منابع بی‌شمار مادی و ثروت‌های طبیعی‌و بدست آوردن خوشبختی‌و سعادت دنیوی وامیدارد.

باید پذیرفت که علوم امروزی تا اندازه زیادی بر امراض گوناگون و ناراحتی‌‌های زندگی‌غلبه یافته و تسلط خود را بر نیروهای طبیعت وسعت داده است ولی‌هنوز راههای دور و درازی در پیش است و تا به هدف نهایی خود برسد، درین راه صدها بلکه هزاران سال دیگر تلاش و کوشش لازمست. از طرف دیگر کشف منابع مختلف طبیعی‌درین عصر علم و دانش باعث انباشته شدن ثروت در دست عده معدودی از بشر شده و بر قدرت مادی و عقلی و هنری این عده عقیل برای تسلط بر دیگران افزوده گردیده و فاصله غنی و فقیر را بیش از پیش زیادتر کرده است. مثلی‌است معروف که فقر و بدبختی ما در همه گونه جرم و جنایت است. صنعت و علم و دانشی که باعث خوشبختی‌فوق‌العاده عده قلیلی از مردم و مسبب بدبختی اکثریت گردد به چه درد می‌‌خورد؟ آیا چنین چیزی نیک‌و سودمند است؟

ما امروزه در عصر تکنیک و هنر و ماشین زندگی‌می‌کنیم، اثری که یک روزه ناگهان در برابر ما قرار گرفت، به طوری که حتی فرصت موانست و سازش با آن را هم بدست نیاورده ایم. در قانون جنگل حفظ تن و جان در برابر اذیت و آزار دیگران از وظایف اصلی‌افراد بشر بوده و ضعفا و ستم کشان برای حفظ خود در برابر زورمندان به تشکیل اجتماع پرداختند و قوانین اجتماعی را بر علیه زورگویان وضع کردند و برای نخستین بر به فکر کارهای نیک‌و بد افتادند و اوامر و نواهی دینی و اجتماعی را به کمک وحی الهی و ندای آسمانی به یاری پیامبران به گوش مردم رساندند.

آنگاه بود که اجتماع خود را موظف به مقاومت در برابر ستمگران و زورپیشه گان سخت و موافقت با نیکیها و مخالفت با بدیها وظیفه دینی و وجدانی افراد گردید. ولی‌باز هم دیدیم که افراد هر جامعه‌ای به پیروزی از نفس آماره و هوا و هوس شخصی‌بیش از قوانین الهی و اجتماعی پرداختند و تنها به فکر خوشبخت ساختن خود ولو به ضرر اجتماع برآمدند و چنانچه درین روزها مشاهده میشود هر دولت و ملت و کشوری میکوشد تا دیگران را هرچه بیشتر تحت سلطه خود درآورد تا بدانجا که همه جهانیان را بنده و برده خود سازد.

حال ببینیم منشأ و مبدأ این بدیها از کجاست.

دستور دکتر دهالا موبد بزرگ پارسین پاکستان مینویسد: انسان از همان آغاز بر سر درک و فهم علت وجود بشر در جستجو و تکاپو است. این مساله از ابتدای خلقت، بشر متفّکر را به خود معطوف داشته و تا به حال با وجود اینکه صدها کتاب و فرضیه و فلسفه و مکتب درین مورد بوجود آورده باز هم لاینحل مانده و کمیّت عقلش درین وادی سردگم و بی‌پایان هستی‌لنگ است.

علت اختلاف نظریه‌ها از این جهت است که یکی‌به فکری درست و روحی‌سالم و شاد به این موضوع می‌نگرد و دیگری با فکر نادرست و چشمی بدبین و روانی‌بیمار. یکی‌با سرشتی مغرورانه و فکری متکبرانه و مستبدانه در آن غور می‌کند و دیگری با سرشتی متواضع و فکری پژوهنده و روحی‌سالم.

این موضوع باعث گردیده که فلسفه‌های متفاوت درباره زندگی‌به وجود آید که هر یک مخالف دیگریست. یک فلسفه خوشبینی مفرط را می‌آموزد و دیگری بدبینی زیاده از حد را..

یکی‌به جهان با دیده تحقیر می‌نگرد و دیگری با نظری تحسین، یک فلسفه زندگی‌را نعمتی عظیم و دیگری نکبتی بزرگ میشمارد. یکی‌با علاقه‌کامل در زندگی‌مشغول کار و کوشش و فعالیت است و دیگری دست از هر فعالیت دنیوی کشیده در گوشه‌ای از جنگل یا صحرا عمر عزیز خود را به بطالت و بیکاری و بیحاصلی‌میگذراند. یکی‌قدر هر ساعت از عمر گرانبهای خود را به خوبی‌میشناسد و دیگری زندگانی را مانع و رادع خوشبختی‌نهایی و روحی‌خود دانسته میکوشد تا هرچه زودتر به قول خود از این قفس تن رهایی یابد و این مانع جسمی‌را از جلو روح خود بردارد.

البته زندگی‌طرف روشن و تاریک هردو دارد،نه سرای شادی و خرمی است و نه تماماً بدی و زشتی و دشواری ،نیکی و بدی در هر چهره هستی‌با هم درآمیخته اند. آن خوش بینی‌که معتقد است دنیا بی‌عیب و ناقص است همان اندازه اشتباه می‌کند که بدبینی که عقیده دارد سراسر آفرینشها بر بدی و زشتی و ناپاکی گذارده شده. تنها از تیرگی شب نالیدن و روشنی روز را از نظر دور داشتن کار عقل و خرد نیست. درین جهان نیک‌و بد پیوسته باهم اند و نادیده گرفتن یکی‌بدون دیگری صحیح نمی‌باشد. این مساله ضدین از مسائلی‌نیست که بتوان به این آسانی از آن گذشت. بدی و شر در زندگی‌آدمی‌به قدری پایه و مایه محکم و واقعی‌دارد که نمی‌توان به سهولت از  آن چشم پوشید. وجود این دو نیروی متضاد به قدری برجسته و حقیقی‌اند که نباید با اندک فکر سطحی از آن صرف نظر کرد یا فیلسوفانه از آن گذشت.

هزاران افراد بشر در دورانهای مختلف با دیده گانی پر اشک و قلبی پر یأس آمدند و رفتند بدون اینکه نوری از شادی و خوشبختی‌بر زندگی‌آنان تابیده باشد. برای تهیه قوت لایموت یا واجب‌ترین حوایج زندگی‌چه جنگهای که در بین بشر رخ نداده و چه خونهایی از بیچارگان و بینوایان که درین راه به خاک ریخته نشده. زندگی‌برای این بیچارگان جز غم و درد و تحمل مصائب و سختیها چیز دیگری نبوده است. در گلزار، شکوفه و گلهای خوشبو و لذت بخش فراوان است ولی‌از طرف دیگر خر و خاشاک و گیاهان هرزه و سمیع و متعفن نیز بسیار یافت میشود که باید با کوشش آنها را از بین برد و زمین را آماده استفاده و ماوای شادی بخش بشر ساخت.جهان با وجود داشتن نیکیها و خوبیها و نعمات لذت بخش فراوان، بدیها و زشتیها و ناسازگاریها را نیز در خود دارد. نواقص و کمبودهای جسمی‌ و عقلی و روانی‌انسان نیز بسیار برجسته و آشکار است و نمی‌توان به آسانی از همه آنها گذشت.

جهان و هستی‌کامل نیست ولی‌آماده کمال و رساییست و تکامل هستی‌بدون کوشش انسان میسر نمیگردد. جهان برای بشر اقامتگاه ایده‌آلی نیست ولی‌دارد به‌ طرف نیکی‌و خوبی‌به کمک انسانهای فعال و فهمیده پیش میرود.

 

برگرفته از کتاب زرتشت و آموزه های او نوشته روانشاد موبد رستم شهزادی

http://www.ketabfarsi.org/ketabkhaneh/ketabkhani_3/ketab3599/ketab3599.pdf

———————————————————————————-

  همچنین بخوانید نوشتاری از موبد کورش نیکنام : دو گوهر همزاد، زاینده نیکی و بدی